رضا بژکول

رضا بژکول

وب سایت شخصی رضا بژکول
رضا بژکول

رضا بژکول

وب سایت شخصی رضا بژکول

توصیه استاد ملکیان پیرامون شیوه مطالعه

توصیه استاد ملکیان پیرامون شیوه مطالعه

* نکات و توصیه هایی از استاد ملکیان پیرامون مطالعه :


1.  شیوه مطالعه کتابها با موضوعات مختلف

 متون حوزه‌های مختلف علوم و معارف بشری را به یک شیوه نباید مطالعه کرد متون فلسفی یک شیوه دارد، متون تاریخی شیوه دیگری.
کتاب چگونه کتاب بخوانیم نوشته مورتیمر جی آدلر از انتشارات آستان قدس رضوی در این زمینه بسیار مفید است. البته ترجمه خوبی ندارد.


2.    اکتیوخوانی به جای پَسیوخوانی 
مشکل ما غالباً این است که کتاب را به صورت پسیو می‌خوانیم. پسیوخوانی یعنی منفعلانه خواندن. اکتیوخوانی یعنی کتاب را با کاغذ و قلم بخوانیم. یعنی شما باید یک رمزهایی برای خواندن تعیین کنید و بدین ترتیب مطلبی را که نمی‌فهمید، با یک رمز شاخص کنید و مطلبی را که می‌فهمید ولی قبول ندارید، با رمز دیگری و مطلبی که گمان می‌کنید با مطلب دیگر نویسنده ناسازگاری دارد، با رمز دیگری مشخص کنید. همچنین مطلبی را که از نظر نویسنده یا از نظر شما مهم است را با رموز مشخص کنید. 
برای اکتیوخوانی پیش‌نهاد می‌کنم که همیشه وقتی یک کتاب را باز می‌کنید، از تیتر کتاب و از فهرست آن کتاب یک سلسله سوالاتی طرح کنید و هنگام خواندن کتاب در پی یافتن پاسخ آن سوالات باشید. در این حالت کتاب برای شما جان می‌گیرد. 


3.  شیوه مطالعه کتاب

 اگر می خواهید در عمرتان صرفه‌جویی شود، کتاب را یک بار از اول به سرعت هرچه تمام بخوانید. وقتی کتاب را تمام کردید، ممکن است بفهمید که کتاب بی‌ارزشی بوده است. خب لااقل دو ساعت وقتتان از دست رفته است، ولی ممکن است به این نتیجه برسید که کتاب با ارزشی است و بار دوم به صورت اکتیو آن را می‌خوانید.


4.  زمان مطالعه

 از بعد از طلوع فجر تا زوال، بهترین ساعت یادگیری است؛ بنابراین بهتر است مطالعات جدی‌تر خود را در ساعات آغازین روز قرار دهید.


5.    راهکار رهایی از خستگی مطالعه

اگر هنگام مطالعه از یک متن احساس خستگی کردید، مطالعه را رها نکنید، بلکه به سراغ متن دیگری بروید. البته اگر بتوانید عادت کنید که تمرکزتان را روی یک کتاب و متن قرار دهید بهتر است.


6.   استراحت در بین مطالعه

اگر بتوانید در هنگام مطالعه دو کار انجام دهید خیلی خوب است؛ یکی اینکه گاهی وسط مطالعه دو سه دقیقه‌ای راه بروید. دیگر اینکه یک چیزی که برای سلامتی انسان مضر نباشد، را فقط بچشید. این دو کار به استمرار فعالیت مطالعه شما کمک می‌کند.


7.    اختصاص ده دقیقه در بین مطالعه به کتب و مقالات محبوب

اگر گاهی وسط مطالعه ده دقیقه اختصاص بدهید  به کتاب یا مقالاتی که به آنها عشق می‌ورزید و خیلی علاقه دارید، خوب است. چون شما لزوماً همان‌طور که به اشعار حافظ و سعدی عشق می‌ورزید، به رشته آکادمیکتان عشق نمی‌ورزید. مطالعه این آثار در بین مطالعات جدی شما بسیار مفید و موثر است.


8.    مخالفت با فیش برداری

بنده با فیش‌برداری مخالفم. من از نوشته‌ای که می‌خوانم، سه دسته مطالب را برای خودم می‌نویسم و به این یادداشت‌برداری می‌گویم:
8.1.    مطالبی که دغدغه فکری خودم است را هرجا ببینم حتی اگر یک جمله هم باشد، یادداشت می‌کنم.
8.2.    مطالبی که دغدغه وجودی من نیست ولی مطالب خیلی مهمی است. 
8.3.    سوالاتی که به هنگام مطالعه به ذهنم می‌رسد.

 


چرا جوانان به خاطر پدرها و مادرها ی خود سنت ها را قبول دارند؟


چرا جوانان به خاطر پدرها و مادرها ی خود سنت ها را قبول دارند؟

یک جامعه شناس: جوانان فقط به خاطر احترام به پدر و مادرها سنتها را قبول دارند/ راه مقابله با بی‌هنجاری

 یک جامعه شناس معتقد است که جوانان به خاطر احترام به بزرگ‌تر، قداست پدر و مادرو سنتها را قبول می کنند اما تفاوت دو نسل در زبان گفتار و رفتار مشکل‌ساز می‌شود. در این مواقع است که ما با پدیده‌ای به نام فرزند بیرونی مواجه می‌شویم.

زهرا تالانی : شکاف نسلی و اختلاف نسلی همه‌جا و در همه‌زمان‌ها مطرح بوده و مسئله جدیدی نیست، اما آنچه که امروز آن را مهم‌تر جلوه می‌دهد، تغییرات سریع و عمیق این موضوع است؛ 

جامعه شناسان معتقدند در جامعه امروز شکاف نسلی آنقدر عمیق و سریع‌ است که به آن انقطاع و گسست می گویند. هرچند برخی این تفاوتها را تنها مختص جامعه ایران نمی دانند اما معتقدند در کشور ما به خاطر نبود نهادها و مرکز آموزشی، هنجارها و ارزشهایی به جوانان آموخته نمی شود و آنان سردرگم میان ارزشها و سنتها هستند و به دنبال لذت گرایی هستند. 

اما در همین زمینه با دکتر سیدحسن حسینی، جامعه شناس و عضو هیات علمی دانشگاه تهران گفت وگویی را انجام داده ایم که می خوانید: 

وقتی در دوران مدرن به جامعه بشری نگاه می کنیم متوجه می شویم یکی از پدیده های دوران جدید، اختلاف نسلی بین جوانان با نسل های قدیمی است.این اختلاف درجامعه ما چگونه است و آیا جامعه و حکومت توانسته آن را بپذیرد؟

اختلاف نسل جدید با نسل قدیمی در تمام دورانها و مربوط با تمام جوامع است و مختص جامعه ما نیست. در دوران قبل از صنعتی شدن در اروپا این اختلاف ملایم بود اما با صنعتی شدن و رشد شهرنشینی، تخصصی شدن امور و گسترش آموزش‌های نوین فاصله میان جوانان و نسل قدیم بیشتر شد و هرقدر به پایان قرن 20 نزدیکتر شدیم این فاصله وسعت یافت و مشهودتر شد. بنابراین این تفاوت در تمام جوامع وجود دارد. این تفاوتها سبب شد تا در سال 1950 میلادی روی آن مطالعاتی انجام شود اما در کشور ما مطالعه و بررسی چندانی انجام نشد. 

در جامعه ما اصولا انتظار این است که نسل های جدید هم مانند گذشته فکر و رفتار کنند اما این تقریبا غیرممکن است. چون اگر نسلهای بعدی مانند قبلی عمل و فکر کنند جامعه بشری با تغییر مواجه نمی شود. چون تغییرات در جامعه بشری حاصل تفکر و تصویرسازی جوانان جامعه است تا کشور در ابعاد صنعتی، هنری و تکنولوژی جلو برود.

بنابراین به نظر شما این اختلاف نسلی اگر پذیرفته نشود می تواند مخرب باشد و شاهد از بین رفتن ارزشها در جامعه شویم.

ماندرو متفکر فرانسوی مثال جالبی در مورد جوانان دارد او می گوید جوانان در هرجامعه مانند پرندگان دریایی هستند که در اقیانوس روی کشتی حرکت می کنند و از کشتی ارتزاق و با آن حرکت می کنند اما در گذشته که تکنولوژی رشد چندانی نداشت آنها ساحل را می دیدند و از حرکت آنها افراد داخل کشتی متوجه ساحل می شدند.

 جوانان هم مانند این پرندگان انرژی دارند و سبب تحول در جامعه می شوند.به هرحال باید بپذیریم جوانان در هر دوره دوست دارند متفاوت باشند برای همین هم مخترعان و بزرگان هر دوره جوان هستند. انقلابیون هر دوره هم جوان هستند مانند کسانی که سال 57 انقلاب کردند در کشورما.بنابراین تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در هر دور مختص جوانان است چه نسل قدیم بپذیرد چه نپذیرد. اما برای اینکه ارزشها از بین نرود و شاهد بی‌هنجاری نباشیم باید یک ترکیبی بین ارزشهای قدیم و جدید به وجود آوریم .

برخی معتقدند چون الان نهاد و مرکزی برای آموزش نهادها وجود ندارد سبب شده تا جوانان از ارزشها و سنتها آنچه را که دوست دارند بپذیرند مثلا دختر و پسر به شیوه مدرن خودشان همسرشان را انتخاب می کنند اما تمام سنتهای یک ازدواج را می خواهند. نظر شما چیست؟

به هرحال الان ارزش این است که دختر و پسر خودشان همدیگر را بشناسند و انتخاب کنند چون قرار است آنها یک عمر زیر یک سقف زندگی کنند اما به نظر من مشکل جوانان این نیست که آنها ار سنتها و ارزشهای قدیمی بخشی بخصوص مادی را قبول دارند چون خانواده و جامعه به آنها این را تحمیل می کند.نسل قدیم ایده های نوین جوانان در انتخاب همسر را قبول ندارند و برای همین از ابزارهای سنتی به عنوان سد استفاده می کنند.مثلا پدر و مادر دختر شیربها و مهریه سنگین می خواهند و خانواده پسر هم چهیزیه سنگین انتظار دارند. دختر و پسر هم قبول می کنند درحالیه شاید اگر آزاد بودند چنین عمل نمی کردند. اگر الان ازدواج سفید یا زندگی مجردانه داریم به خاطر همین است و جوانان خواهان عبور از یکسری ارزشها و هنجارهای قدیمی هستند.این تنها در جامعه ما نیست . 

اغلب جوانان به خاطر احترام به بزرگ‌تر، قداست پدر و مادرو سنتها را قبول می کنند اما تفاوت دو نسل در زبان گفتار و رفتار مشکل‌ساز می‌شود. در این مواقع است که ما با پدیده‌ای به نام فرزند بیرونی مواجه می‌شویم؛ یعنی فرزندان از شبکه‌های اجتماعی، رسانه و مدرسه تأثیر بیشتری می‌پذیرند تا از خانواده. جوانان از نظر فیزیکی نزد خانواده خود هستند، اما حوادث بیرون را دنبال کرده و از نظر ارزشی به بیرون تعلق دارند

در این شرایط جوانان در انتخاب هنجارها و ارزشهای قدیم و جدید مردد هستند؟

دقیقا. وقتی جوانان در انتخاب ارزشها مردد باشند جامعه انومیک است. البته در جوامع دیگر مانند فرانسه در سال 1968 با نهضتی که شد دولت و جامعه کنار زده شد و جوانان تکلیف خود را با هنجارها مشخص کردند اما در کشور ما نه تنها جامعه و مردم از جوانان حمایت نمی کنند بلکه خودشان هم سنتگرا هستند و از ایده های نسل قدیم حمایت می کنند و جوانان را خطاکار می دانند، بنابراین جوانان در مسیر تحولات یک فشار دوجانبه دارند .در این شرایط ناهنجاری و انحراف در جامعه پیش می آید که نتیجه آن یا افسردگی و یاس است که همان اعتیاد و بزهکاری نتیجه آن می شود یا فعالیتهای سیاسی.

 رابرت مرتون جامعه شناس یک مدل کلاسیک عنوان کرد کرد که هر نظام فرهنگی از یک مجموعه ارزشی و اهداف تشکیل شده و افراد ابزاری را برای رسیدن به این اهداف استفاده می کنند . مثلا اگر ثروت یک هدف باشد افراد تحصیل و تلاش می کنند تا ثروتمند شوند.اما اگر افراد این اهداف ا قبول نداشته با شند یا کنارگیری می کنند به سمت خودکشی و اعتیاد می روند یا اینکه اهدافی را برای خودشان تعریف می کنند وعلیه همان جامعه استفاده می کنند. این اهداف حتما نباید انقلابی باشد مثل همین گروههای حامی محیط زیست که مخالف می کنند هم می توانند باشند. الان جوانان ما هم سردرگم میان ارزشها و هنجارها هستند.


از کره جنوبی چه می دانید؟(لطفا برای یکبار هم شده بخوانید و تفاوت آنها را با ما ببینید سپس متوجه می شوید چرا ببر آسیا نام گرفتند)

از کره جنوبی چه می دانید؟(لطفا برای یکبار هم شده بخوانید و تفاوت آنها را با ما ببینید سپس متوجه می شوید چرا ببر آسیا نام گرفتند)


شرایط و هزینه زندگی در سئول

کره‌جنوبی با ٩٨ هزار و ٤٨٤ کیلومتر مربع وسعت (صدوسومین کشور جهان) در نیمکره‌شرقی در شرق قاره آسیا در کنار دریای زرد (در مغرب) ژاپن (در مشرق) و چین‌شرقی (درجنوب) و در همسایگی کشور کره‌شمالی در شمال واقع شده ‌است.کره‌جنوبی کشوری نیمه‌کوهستانی بوده و ارتفاعات آن عمدتا در نواحی مرکزی و شمال‌شرقی واقع شده‌اند (ازجمله کوه‌های تیسماک). کره دارای جزیره‌های فراوانی بوده و جنگل‌ها در آن وسعت زیادی دارند. آب‌وهوای آن گرم و مرطوب و پرباران است. کره‌جنوبی دومین رشد سریع اقتصادی دنیا در ۴دهه اخیر را دارا است. این پیشرفت قابل‌توجه که کره‌جنوبی را در کمتر از نیم‌قرن بدل به کشوری پیشرفته و ثروتمند کرد، اغلب معجزه رودخانه ‌هان نامیده می‌شود و در مجامع بین‌المللی صفت ببر آسیا را برای این کشور به ارمغان آورده‌است. امروزه اقتصاد موفق کره‌جنوبی الگویی برای بسیاری از کشورهای درحال‌توسعه ‌است. کره‌جنوبی اکنون دارای اقتصاد توسعه‌یافته چندین‌هزار میلیارد دلاری و یکی از اعضای سازمان همکاری و توسعه اقتصادی OECD است و توسط بانک جهانی جزو اقتصادهای با درآمد بالا و از دیدگاه صندوق بین‌الملی  پول IMF   به‌عنوان یکی از اقتصادهای پیشرفته طبقه‌بندی شده‌ است و در همین راستا سئول، پایتخت این کشور یکی از ١٠شهر برجسته اقتصادی و مالی جهان است. کره‌جنوبی به‌رغم کمبود منابع‌طبیعی و دارا بودن کمترین مساحت در میان کشورهای گروهG ۲۰ به‌عنوان یکی از اقتصادهای نیرومند دنیا تلقی می‌شود. اقتصاد کره‌جنوبی، چهارمین اقتصاد بزرگ آسیا و سیزدهمین در دنیاست. همانند آلمان‌غربی و ژاپن، صنعتی‌سازی سریع از دهه ۱۹۶۰ کره‌جنوبی را به یکی از بزرگترین کشورهای صادر‌کننده در جهان تبدیل کرد. این کشور هفتمین شریک بزرگ تجاری آمریکاست. کره‌جنوبی دومین میزان ذخایر ارزی را در میان کشورهای توسعه‌یافته و همچنین ششمین ذخایر ارزهای خارجی را در جهان داراست. با وجود دارا بودن وضع توسعه‌یافته، کره‌جنوبی حرکت خود را به‌سوی رشد اقتصادی سریع همراه با بالاترین میزان تولید ناخالص ملی، صادرات و تولیدات صنعتی در جهان توسعه‌یافته ادامه می‌دهد.
در ‌سال ۲۰۰۸ سئول به‌عنوان ششمین شهر پرقدرت اقتصادی دنیا شناخته شد که کمپانی‌های عظیمی نظیر ال‌جی، سامسونگ، هیوندای، کیا و… در این شهر واقع شده‌اند.



در این‌جا به اختصار مشخصات منحصربه‌فرد شهر سئول معرفی می‌شوند:

 

۱- یکی از ۱۰ شهر برتر دنیا از منظر «شاخص شهر‌های جهانی»
۲- یکی از ۱۰ مرکز تجاری و مال برتر دنیا
۳- ششمین شهر پر قدرت اقتصادی دنیا
۴- اولین شهر دارای مجموعه فناوری اطلاعات (IT complex) در دنیا
۵- اولین شهر دارنده  DMB، تلویزیون‌های موبایلی، WiBro و اینترنت پر سرعت موبایل در دنیا
۶- دارنده سومین مترو در دنیا از نظر تعداد مسافر جابه‌جا شده در‌سال (بالغ بر ۲۰۰‌میلیون مسافر)
۷- دارنده عنوان «بهترین فرودگاه جهان» از نظر «سازمان‌بین‌المللی فرودگاه‌ها»


۸- دارنده عنوان «بهترین پایتخت طراحی شده در ‌سال ۲۰۱۰» از نظر «سازمان بین‌المللی مجتمع‌ها و طراحی صنعتی»
در‌ سال ۱۳۵۱ این شهر پیمان خواهرخواندگی را با شهر تهران امضا کردند که به‌موجب آن یک خیابان در تهران به نام «سئول» و یک خیابان در سئول به نام «تهران» نام‌گذاری شده است. خیابان «تهران» در سئول یکی از مراکز مهم تجاری و سیاسی کشور کره‌جنوبی است که دفتر مرکزی شرکت‌های عظیمی همچون ال‌جی و سامسونگ در این خیابان واقع شده است.


در شهر سئول ۳۸ دانشگاه و مرکز آموزش‌عالی وجود دارد که همگی از مراکز بسیار معتبر دانشگاهی در کره‌جنوبی و حتی دنیا است.
زندگی در کره‌جنوبی از نگاه ایرانی
مردم کره در کل آدم‌های میهن‌پرستی هستند. تفاوت‌ها را از همان بدو ورود به خاک این کشور می‌شود به‌وضوح مشاهده کرد؛ تقریبا بیشتر اجناس فروشگاه‌ها کره‌ای است، کمتر کسی به زبان دیگری حرف می‌زند و جالب این‌جاست که در شهر بزرگی مثل اینچئون، تابلوهای راهنمایی در سطح شهر نوشته دیگری به غیر از نوشته کره‌ای ندارد. البته این حس را تا قبل از این‌که با آنها برخورد نداشته باشید، چندان متوجه نمی‌شوید. فلسفه کره‌ای‌ها این است؛ آنها عرق ملی دارند و برای حمایت از کشورشان باید هرکاری انجام دهند. آنها مردمی هستند با عقاید خاص، به سرسختی همسایگان شمالی، پایبند به سنت‌ها و باز در اجرای سیاست‌ها. فرهنگی که توانسته در ۵۰‌سال گذشته این امپراتوری پیر شرق دور را به قدرتی در اقتصاد دنیا تبدیل کند.
از زمان ورود به اینچئون تقریبا هیچ خودرویی به‌غیر از خودرو‌های ساخت شرکت‌های خودروسازی هیوندا و کیاموتورز در سطح شهر به‌چشم نمی‌خورد. البته خودروسازهای کشورهای بزرگ در این شهر نمایندگی دارند اما سرشان خلوت‌تر از آن است که فکرش را بکنید.
«کره‌ای جنس کره‌ای بخر»؛ این فرهنگ غالبشان است. چیزی که باورش دارند. شاید خیلی از آنها وضع مالی مناسبی داشته باشند اما در خیابان‌هایشان کمتر می‌بینید که کسی سوار بنز یا بی‌ام‌دبلیو شده باشد. «لی» یکی از مردم این‌جاست. یک مهندس ساختمان که برای تماشای مسابقه‌های شنا به ورزشگاه آمده و گالکسی سری پنجش را در دست دارد تا مدام از خود و همراهش سلفی بگیرد. او که خودرواش هم محصول کارخانه کیاست، می‌گوید: «معمولا آدم‌های سیاسی و شخصیت‌ها سوار خودرو‌های لاکچری خارجی می‌شوند.» کره‌ای‌ها حتی خودروهای سنگین را هم خودشان تولید می‌کنند و شرکت‌هایی مثل هیوندا و دوو وظیفه تولید این خودرو‌ها را برعهده دارند؛ «وقتی خودمان می‌توانیم چیزی را تولید کنیم چرا باید برای مشابه خارجی‌اش پول بدهیم؟ تولیدات کشور من همه‌دنیا را گرفته‌اند.»
اما این تمام ماجرا نیست. حس میهن‌پرستی آنها به این‌جا ختم نمی‌شود. در اینچئون رستوران‌های معروف جهان هم شعبه دارند اما مشتریانشان بیشتر خارجی‌ها هستند و کره‌ای‌ها سعی می‌کنند در رستوران‌های خودشان که فضای متفاوتی دارند و در بعضی از آنها باید روی زمین بنشینند، غذا بخورند. بخشی از این اتفاق به سلیقه غذایی این مردم مربوط است اما بخش اصلی‌اش برمی‌گردد به پولی که نباید از مرزهایشان خارج شود.
آنها که دو غول بزرگ تولیدکننده تلفن همراه در کشورشان دارند، تقریبا بعید است به غیر از گوشی‌های سامسونگ و ال‌جی از گوشی‌های دیگری استفاده کنند.
وقتی از آنها سوال می‌کنی که مثلا چرا تلفن همراه شما آیفون نیست، واکنش‌های متفاوتی نشان می‌دهند. «هیون می» که در شهر اینچئون از کارمندان برگزارکننده مسابقه‌ها است در این‌باره می‌گوید: «این‌جا همه محصولاتی را که تولید خودمان است، استفاده می‌کنند. البته سامسونگ بیشتر. امکاناتی که آنها به ما می‌دهند، سازگار با محیط خودمان است، ارزان‌تر است و کارآیی‌های بیشتری دارد.»
درحالی‌که تب آیفون دنیا را تسخیر کرده، کره‌ای‌ها اسمارت‌فون داخلی را به هر چیزی ترجیح می‌دهند: «خیلی از مردم جهان هم می‌گویند که گوشی‌های کره‌ای بهترین هستند و بیشتر مردم جهان هم از محصولات سامسونگ استفاده می‌کنند. ما در کره جنس کره‌ای می‌خریم چون هم محصولات خوبی دارد و هم هزینه‌ای که می‌کنیم برای کشور خودمان است. پولمان هم صرف پیشرفت کشور خودمان می‌شود.»
پیداکردن کره‌ای آیفون‌دار خیلی کار ساده‌ای نیست اما «کیم‌هایکو» یکی از استثناهاست: «آیفون من هدیه است. خودم نخریده‌ام اما گوشی خوبی است. با این حال در کره مردم ترجیح می‌دهند تلفن‌های ساخت کشور خودشان را استفاده کنند. آنها با این کار راحت‌تر هستند. محصولات ما اگر چیز بیشتری از سایر محصولات نداشته باشد، کمتر از این گوشی‌ها نیست.»
این میل به پیشرفت ملی در وجودشان ریشه دوانده و مرزهایشان به‌روی دنیا باز است و برای نشان دادن خودشان و تأکید بر اعتقادات‌شان نیازی به بستن مرزها یا در افتادن با بقیه دنیا ندارند. آنها در زندگی شخصی بسیار مقتصد و بسته عمل می‌کنند و در سطح اجتماع و سیاست‌های حکومتی لیبرال‌اند، شاید درست برعکس همسایه‌های شمالی‌شان!

موفقیت با 8 فرمول ساده

 موفقیت با 8 فرمول ساده



برای موفقیت در هر کاری این ۸ راز را بدانید



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

چرا مردم موفق می شوند؟ آیا باهوش بودن یا خوش شانس بودن دلیل موفقیت این افراد است؟ “ریچارد سنت جان” هیچ یک از این دو عامل را دلیل موفقیت نمی داند. در حقیقت این سخنران، موفقیت را در زمان انجام کاری که به آن عشق می ورزید، به دست آورده است. او بیش از یک دهه از عمرش را به مطالعه، بررسی و تحلیل داستان های موفقیت افراد مختلف گذرانده است. حاصل فعالیت های گسترده او در هشت کلمه جادویی، سه دقیقه شگفت انگیز و یک کتاب موفق خلاصه می شود.

جرقه این پروژه در هواپیما و با سوالی که یکی از مسافران درباره دلایل واقعی موفقیت از او پرسید، زده شد و همین پرسش باعث شد ریچارد ۱۰ سال از عمرش را به بررسی فرآیند موفقیت و مصاحبه با بیش از ۵۰۰ فرد بسیار موفق در حوزه های مختلف اختصاص دهد.

او ابتدا دلایل موفقیت این افراد را از آنها جویا شد و سپس با بررسی و تحلیل پاسخ های دریافتی، داده های به دست آمده را در پایگاه داده های منظم گردآوری کرد و در نهایت توانست هشت ویژگی مشترک افراد موفق را شناسایی کند. او بر همین اساس کتاب پرفروش و موفق “هشت نکته برای عالی بودن” را منتشر کرد که در واقع این کتاب گنجینه ای ارزشمند از راه های موفقیت افراد بسیار موفق است.

ریچارد با نگارش و انتشار این کتاب، این رازهای طلایی را با خوانندگان به اشتراک می گذارد. این رازها به مخاطبان کمک می کند تا در مسیری که در پیش گرفته اند، موفق شوند و به هدف خود که ممکن است راه اندازی کسب و کار، تغییر جهان، رهایی از فقر، تشکیل خانواده، آموزش فرزندان و … باشد دست یابند. این کتاب حس اعتماد به نفس افراد را تقویت کرده و توانمندی های بالقوه و بالفعل آنها را شناسایی می کند. در ادامه، متن سخنرانی شگفت انگیز سه دقیقه ای ریچارد سنت جان را می خوانید.

راز موفقیت را از موفق ها بخواهید!

سخنرانی مختصر سه دقیقه ای امروز نسخه فشرده سخنرانی دو ساعته ای است که برای دانش آموزان دبیرستانی ارائه می دهم. همه چیز از روزی شروع شد که سوار هواپیما شده و در راه آمدن به کنفرانس “تد” بودم. تقریبا هفت سال پیش بود. در صندلی کنار من دختر نوجوانی نشسته بود که به نظر می رسید دبیرستانی باشد. این دختر خانواده بسیار فقیری داشت و می خواست در زندگی اش موفق شود. او سوال بسیار ساده ای را از من پرسید و گفت: “چه عاملی باعث دستیابی به موفقیت می شود؟”

از اینکه نمی توانستم پاسخ مناسبی به این نوجوان بدهم، احساس بدی داشتم. زمانی که از هواپیما پیاده شدم و به کنفرانس تد آمدم، در همان ابتدای ورود به سالن به طور ناگهانی و گویی که به من الهام شده باشد، به خودم گفتم: “خدایا! من داخل اتاقی هستم که پر از افراد موفق است. بهتر نیست از همین افراد دلایل و عوامل موفقیت شان را جویا شوم و پاسخ هایشان را با کودکان و نوجوانان به اشتراک بگذارم؟”

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

و امروز هفت سال از آن روز سرنوشت ساز گذشته است و من در این مدت با ۵۰۰ فرد موفق مصاحبه و گفتگو کرده ام و قصد دارم در این سخنرانی شما را با آنچه که به موفقیت می انجامد، آشنا کنم. و حالا می پردازیم به “هشت راز موفقیت”

1. اشتیاق؛ انگیزه ما برای طی مسیر

نخستین عامل موفقیت، اشتیاق است. “فریمن توماس”، طراح اتومبیل شرکت دایملر کرایسلر، اشتیاق را عامل انگیزه بخش و هدایتگر خود برای رسیدن به موفقیت می داند؛ پس افراد موفق کاری را انجام می دهند که به آن عشق می ورزند و تنها کسب درآمد به آنها انگیزه بیشتر نمی دهد. نکته جالب اینجاست که اگر کاری را با علاقه انجام دهید، پول و درآمد هم خود به خود به دست می آید.

2. کار برایتان مثل تفریح باشد

دومین عامل، کار و تلاش است. “روپرت مورداک”، مدیرعامل سرشناس چندین شرکت بزرگ و موفق و یکی از غول های رسانه ای جهان، کار و تلاش را عامل ضروری موفقیت می داند. به گفته او، هیچ چیز آسان به دست نمی آید و کار و تلاش هم به نوبه خود مفرح و سرگرم کننده است.

درست شنیدید روپرت مورداک معروف، کار و تلاش را سرگرم کننده می داند؛ پس افراد موفق کار کردن را نوعی تفریح می دانند و سخت برای آن تلاش می کنند. در حقیقت این افراد معتاد کار نیستند و واقعا از کار و تلاش خود لذت می برند.

3. تمرین مداوم و دیگر هیچ

“الکس گاردا”، مدیرعامل یکی از شرکت های موفق تولید کننده بازی های رایانه ای، تمرین و ارتقای مهارت ار راز موفقیت می داند. به نظر او موفق شدن عجیب و وابسته به یک فرمول جادویی نیست و تنها نیازمند تمرین و تمرین و تمرین است.

4. تمرکز بر هدف واحد

عامل بعدی تمرکز است. “نورمن جویسن”، فیلمساز معتقد است برای موفق شدن باید تنها بر روی یک هدف تمرکز کرد.

5. اراده ترغیب کننده

حالا نوبت به اراده می رسد. “دیوید گالو”، دانشمند علوم دریایی، اراده جسمی و روحی را یکی از عوامل مهم موفقیت می داند و بسیار بر توجه به آن تاکید می کند. افراد موفق با اراده قوی خود اعتماد به نفس را در وجودشان به وجود می آورند و خود را از تردید و خجالت رها می کنند.

“گلدی هاون”، بازیگر معروف آمریکایی، اعتراف می کند که در ابتدا نسبت به خود و توانایی هایش دچار شک و تردید بود و خود را به اندازه کافی باهوش و خوب تصور نمی کرد. او فکر می کرد که هرگز موفق نخواهد شد؛ البته ترغیب خود و ایجاد اراده همیشه چندان هم آسان نیست.

مادرها همیشه منبع خوبی برای ایجاد انگیزه، اراده و پشتکار هستند. “فرانک گری” که معماری موفق و شناخته شده است، مادرش را عامل ایجاد انگیزه و اراده در خود می داند.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

6. ارائه خدمات ارزشمند

خدمت کردن به دیگران عامل هفتم موفقیت است. “شروین نولاند”، استاد جراحی دانشگاه یِیل آمریکا، خدمت در کِسوت یک پزشک را نوعی امتیاز ویژه می داند. بسیاری از کودکان و نوجوانان آرزو دارند روزی میلیونر شوند؛ پس باید به این بچه ها یاد داد که با ارائه خدمات ارزشمند به دیگران می توان به این آرزو رسید و ثروتمند شد.

7. ایده های ناب و خلاق

برخورداری از ایده های ناب و ارزشمند یکی دیگ راز عناصر لازم برای دستیابی به موفقیت است. بیل گیتس، مدیرعامل مایکروسافت، می گوید: “من یک ایده ناب و فوق العاده داشتم و می خواستم نخستین شرکت تولیدکننده نرم افزارهای ویژه رایانه های شخصی و خانگی را راه اندازی کنم.”

به نظر من هم ایده گیتس بسیار خوب بود. خلق ایده های ناب، فرآیندی عجیب و جادویی نیست؛ در واقع این فرآیند از چند مرحله بسیار ساده تشکیل شده است که توجه به اطراف و کنجکاوی از عناصر ضروری آن به شمار می رود.

8. مقاومت در برابر ناملایمات

بالاخره نوبت هشتمین عامل، یعنی سماجت رسید. شما باید در برابر شکست سمج باشید، روحیه خود را نبازید، در برابر ناملایمات مقاومت کنید و در نهایت مقابل انتقادها، طرد شدن ها، فشارها و آزار دیگران جا نزنید.
باور کنید با توجه به این هشت عامل می توانید به آسانی به فردی موفق تبدیل شوید. به من اعتماد داشته باشید و این هشت توصیه را سرلوحه کار خود قرار دهید. مطمئنم هرگز پشیمان نخواهید شد.

رژیم حقوقی دریای خزر و مخاطرات نزدیکی به روسیه برای منافع ایران

رژیم حقوقی دریای خزر و مخاطرات نزدیکی به روسیه برای منافع ایران


گفت‌وگو با دکتر هرمیداس باوند
مخاطرات نزدیکی به روسیه برای منافع ایران

  تأسیس کارگروه ویژه تدوین پیش‌نویس رژیم حقوقی دریای خزر به سال ١٣٧٥ برمی‌گردد. مذاکرات پیش‌نویس این کنوانسیون بسیار به طول انجامیده. دلیلش چیست؟ عمده موارد اختلافی در این مذاکرات چیست؟ 


بعد از فروپاشی شوروی سابق، روسیه بر این نظر بود که نظام مشاع توسط کشورهای حاشیه دریای مازندران پذیرفته شود و براساس تحولات رژیم حقوقی دریای مازندران، اقدامی مناسب صورت بگیرد. به موازات مذاکرات نسبت به تعهدات سابق شوروی، ایران و شوروی معتقد بودند چارچوب نظام مشاع باید حفظ شود. در پرتو تحولات جدید و در مذاکرات آلماتی، سه کشور تازه‌استقلال‌یافته شوروی متعهد شدند که به تعهدات سابق شوروی پایبند باشند، اما در فاصله‌ای کوتاه، جمهوری آذربایجان تعهداتش را نقض کرد.


 آذربایجان قراردادهایی را با شرکت‌های خارجی درباره منابع داخل فلات قاره منعقد کرد. مسکو این اقدام باکو را یک‌جانبه و غیرقانونی اعلام کرد؛ بااین‌حال به موازات همین اقدام آذربایجان، «گازپروم روسیه» در کنسرسیوم آذربایجان شرکت کرد و روسیه مدعی شد شرکت‌های روسی مستقل [از دولت] هستند، اما این ظاهر قضیه بود. به‌دنبال آذربایجان، قزاقستان هم اعلام کرد چون‌ دریای خزر از طریق کانال‌هایی که در رودخانه ولگا و دون ایجاد شده به دریای آزاد راه پیدا کرده، بنابراین دریای خزر [به جهت رژیم حقوقی] خصوصیت دریای آزاد پیدا کرده است. ترکمنستان دیرتر از دیگران پیشنهاد داد که ٤٠ تا ٤٥ مایل به عنوان منطقه انحصاری ملی تلقی شود و ماورای آن‌هم با مدیریت یک سازمان منطقه‌ای، مشترک باشد. 

 در آن مقطع موضع ایران چه بود؟ 
 ایران به تقسیم مشاع پایبند بود تا سال ١٩٨٨ که دولت روسیه با قزاقستان قرارداد دوجانبه‌ای درباره تقسیم بستر منطقه شمال دریای خزر بر اساس «خط منصف تعدیل‌شده» منعقد کرد. به دنبال این قرارداد، روسیه قرارداد دوجانبه مشابهی با جمهوری آذربایجان منعقد کرد که بعد از آن، سه‌جانبه شد.

 جمهوری اسلامی ایران در دولت آقای خاتمی براساس اینکه اقدامات روسیه غیرقانونی است، پیشنهاد خود را مبنی بر تقسیم مساوی بستر دریای خزر بر مبنای سهم ٢٠درصدی هرکدام از کشورها ارائه داد. ایران اعلام کرد از آنجایی که در عهدنامه‌های ١٩٢١ و ١٩٤٠ با شوروی، ایران دارای حق مشترک و برابر بوده، اینک براساس قراردادهای دوجانبه غیرقانونی، حقش به طور فاحشی تضییع شده است؛ بنابراین برای حفظ حداقل حقوق حقه‌اش اجازه نخواهد داد در ٢٠درصد آب‌های مجاور ایران، هیچ کشتی‌ای اکتشاف انجام دهد. از آن موقع ایران، آذربایجان و ترکمنستان درحال مذاکره‌ هستند. ایران اعلام کرده دریای مازندران غیرنظامی است و باید دریای صلح و پل ارتباطی باشد.

 اما روسیه خواهان این بود که دریای مازنداران نظامی شود. به‌ همین دلیل، بخشی از ناوگان دریای سیاهش را به دریای خزر منتقل کرد و دیگران را هم مجبور به تشکیل ناوگان نظامی محدود کرد. آذربایجان هم بخشی از ناوگان دریای مازندران شوروی سابق را به‌ارث برده بود. دو ناوچه هم آمریکایی‌ها به قزاقستان هدیه کردند. قزاقستان چند ناوچه هم از کره‌جنوبی خریداری کرد. اما در مورد آب‌ها‌ی فوقانی دریای مازندران، باید گفت کماکان مشترک است.

 درمورد ماهیگیری هم روس‌ها پیشنهادی براساس سهمیه‌بندی ارائه کردند. ضوابط این پیشنهاد به سابقه شوروی‌ها در کل دریای مازندران بازمی‌گشت. در این پیشنهاد برای ایران منطقه «لوکال» پیشنهاد شده بود؛ یعنی همان خط موهوم «آستاراحسینقلی». اما باید گفت در سال ١٩٥٣ دکتر مصدق در راستای سیاست موازنه منفی، امتیاز شیلات را تمدید نکرد. روس‌ها همچنین در ارتباط با تقسیم ماهی‌ها خصوصا ماهی‌های خاویاری، اقدامات گسترده‌تری داشتند؛ خصوصا که از تکنولوژی پیشرفته‌تری نیز برخوردار بودند. روس‌‌ها سهم عمده‌ای را از دریای مازندران متعلق به خود می‌دانند. 

  آیا بهتر نبود ایران در مذاکرات، چانه‌زنی را با عطف به حق ٥٠درصدی‌اش تا پیش از زمان فروپاشی شوروی درپیش گیرد؟ 
البته سهم ٥٠درصدی به این صورت در عهدنامه نبوده است. به موجب عهدنامه ١٩٤٠، ١٠مایل به‌عنوان منطقه انحصاری ایران و همچنین شوروی درنظر گرفته شده است. باید گفت ١٠مایل شوروی با توجه به طول سواحلش، خیلی بیشتر از ١٠مایل ما بوده است. آذربایجان و قزاقستان که می‌گفتند در آن تاریخ مسئله بستر دریاها مطرح نبوده و این عهدنامه به تاریخ سپرده شده است. ایران تاکنون بر ٢٠ درصد ایستادگی کرده و پایدار است. 
 در اجلاس پیشین سران کشورهای حاشیه خلیج‌فارس توافق شده که مرز حاکمیتی هرکدام از کشورها تا ١٥ مایل دریایی و مرز منطقه انحصاری ماهیگیری ١٠ مایل و مجموعا ٢٥ مایل تعیین شود. آیا این را تضمین‌کننده منافع ایران می‌دانید؟ 
ایران در بسیاری از مذاکرات در عمل انجام‌شده قرار گرفته است. من حد موهوم «آستاراحسینقلی» را تضمین‌کننده منافع ایران نمی‌دانم. در مورد منافع ایران باید به میزان ٢٠ درصدی اعلام‌شده توجه کرد. ١٥ مایل حاکمیتی هم چندان با این تفاوتی ندارد. زمانی آقای متکی در مورد ١١ درصد صحبت کرد. ١٥ مایل حاکمیتی هم می‌تواند تضمین‌کننده باشد.

اگر ٢٠ درصد یا ٢٠ مایل انجام شود، من فکر می‌کنم یکی از مشکلات اساسی با کشورهای حاشیه حل خواهد شد. ولی بعید می‌دانم و فکر می‌کنم ١٥ مایل مدنظر روس‌ها خواهد بود. ایران بر ٢٠ مایل تأکید می‌کند. روس‌ها ١٥ مایل را برای هر یک از کشورهای ساحلی پیشنهاد می‌کنند. حد موهوم آستاراحسینقلی١٢ تا ١٣مایل است. 

 فکر می‌کنید چه موضوعات دیگری غیراز حدود جغرافیایی در اجلاس خزر مطرح باشد؟ 
احتمالا مسائل امنیتی یکی از مهم‌ترین دستورکارها است. الان که مسئله اوکراین به اختلافات روسیه با غرب دامن زده است و نگاه به شرق در روسیه تقویت شده، هم‌‌وغم روسیه این است که کشورهای غیرساحلی در دریای خزر حضور نداشته باشند.

 چند سال پیش هم که پوتین به ایران آمده بود، بیشتر مسائل امنیتی را مدنظر داشت. فکر می‌کنم اگر این اجلاس بیانیه‌ای ١٠ بندی داشته‌ باشد، ٩ بندش موضوعات امنیتی است. فکر می‌کنم با این ترتیبی که به سمت روسیه کشیده شده‌ایم، احتمال تهدید منافعمان جدی است. روس‌ها از روابط با ایران استفاده ابزاری می‌کنند. در مسائل مرتبط با شورای امنیت و شورای حکام با غرب همراه شدند و در مورد تحویل «اس ٣٠٠» هم همین‌طور. اکنون هم به‌خاطر اوکراین دوباره می‌گویند اس-٣٠٠ را تحویل می‌دهیم. اروپا خواهان گاز کشور دیگری غیر از روسیه است که این کشور می‌تواند ایران باشد اما روسیه فرصت بهره‌برداری از چنین موقعیتی را تنگ کرده است. 

-----------------------------

دریای پرمعاهده 
دریای مازندران، بزرگ‌ترین دریاچه کره زمین است. این دریاچه نتیجه خشک‌شدن و تجزیه دریای بزرگ «تتیس» است. مساحت آن ۳۷۶ هزار کیلومترمربع و حدود ۲۸ متر پایین‌تر از سطح آب دریاهای آزاد واقع است. از این وسعت کرانه‌ای ١٩٠٠ کیلومتر به قزاقستان، ٨٢٠ کیلومتر به آذربایجان، ٦٥٧ کیلومتر به ایران و سه‌هزارو ٢٢٠ کیلومتر باقی‌مانده به روسیه و ترکمنستان تعلق دارد. یکی از مهم‌ترین مسائل این دریاچه که پس از فروپاشی شوروی، ظهور و بروز بیشتری پیدا کرد، ضرورت تعیین رژیم حقوقی جدید آن است. قبل از این، وضعیت حقوقی دریای مازندران به وسیله معاهدات ۱۲۰۷ / ۱۸۲۸، ۱۳۰۰ / ۱۹۲۱ و ۱۳۱۹/۱۹۴۰ میان ایران و شوروی سابق، مشخص شده بود. به این‌گونه که ایران براساس قرارداد ترکمانچای (۱۲۰۷ / ۱۸۲۸) از داشتن نیروی دریایی در دریای خزر محروم شده بود. اما در عهدنامه مودت و دوستی (۱۳۰۰/ ۱۹۲۱) به تساوی، به ایران و شوروی حق کشتی‌رانی جنگی و غیرآن داده شده و در قرارداد بازرگانی و دریانوردی (۱۳۱۹ / ۱۹۴۰) جزئیات رژیم دریانوردی مشخص شد. این معاهدات، هیچ اشاره‌ای به چگونگی استفاده از منابع بستر دریا را نمی‌کنند.

در سال ۱۳۸۰ و ۱۳۸۱ روسیه با قزاقستان و سپس با آذربایجان پروتکل دوجانبه‌ای را امضا کرد که با وصل‌کردن دو سر نقاط ساحلی این دو کشور عملا حدود ۲۷ درصد دریا سهم قزاقستان و حدود ۱۹ درصد دریا سهم روسیه می‌شود. سهمی حدود ۱۸ درصد هم با همین فرمول برای آذربایجان در نظر گرفته شده و درواقع ۶۴ درصد بستر دریا را این سه کشور میان خود تقسیم کرده‌اند، اما ایران و ترکمنستان این نوع تقسیم‌بندی دوجانبه را به رسمیت نشناخته و نظام تقسیم دریا را غیرقابل قبول می‌دانند. 

ایران تأکید دارد که براساس تمامی اسناد امضاشده بین شوروی با ایران، تاکنون در دریای مازندران هیچ‌گونه مرزی ترسیم نشده و هیچ کشوری از جمله روسیه (به‌عنوان یکی از دو طرف اصلی در قراردادهای موجود) سندی ندارد که طبق آن این دریاچه تقسیم شده باشد. حتی خود مقامات کشورهای ساحلی از جمله روسیه در تمامی سطوح به‌صراحت این امر را پذیرفته‌اند.