محمد صالحعلاء هنرمند
موضوع یا موضوعاتی در زندگی انسان وجود دارد که ناپسند، تلقی میشود.
البته این موضوع یعنی ناپسند انگاشتن یک پدیده یا یک موضوع، به طرز فکر و
بینش فردی ما نیز، بستگی دارد. یکی از چیزهای ناپسند، این است که وقتی
ناسزا میشنویم، به ما برنخورد. به نظر من وقتی انسان (انسان به ماهو انسان
و انسان متعادل و طبیعی) ناسزا میشنود، باید متغیر شود و به او بربخورد.
موضوع دیگر این است که انسان خوب است و باید که بترسد. فقط اشخاص نادان و
بیفرهنگ هستند که میگویند ما از چیزی نمیترسیم. انسان متعادل باید
بترسد! اگر احساس ترس وجود نداشته باشد، سنگ روی سنگ بند نمیشود. آدمهای
بیفرهنگ هستند که برای کاری که میکنند، تصمیمی که میگیرند، حرفی که
میزنند و چیزی که مینویسند، نقشهای ندارند؛ چون نمیترسند.
بسیار بد است که آدم، گرفتار کسانی بشود که نمیترسند. ترس، یک آرزوی
زندگی است. ترس در زندگی اجتماعی مولفه بسیار خوبی است. «برخوردن» هم بسیار
خوب است. باید به ما بربخورد؛ وگرنه از تعریف انسانی
خودمان دور شدهایم.
بهنظر میرسد، یک بار دیگر باید همین مسائل ابتدایی اخلاق اجتماعی و فردی
را بازخوانی کنیم و آموزش بدهیم. چقدر خوب است که این آموزشها از مدرسه
آغاز شود. پیشنهادی میکنم پیش از آنکه خواندن و نوشتن را به بچهها
بیاموزیم، باید حرفزدن را به آنها یاد بدهیم. برای همین است که ما فقط
خواندن و نوشتن را یاد گرفتهایم، اما حرف زدن را نه! حرف زدنی که ابزار
فرهنگ اجتماعی ما است. خندهدارترین شکل آن، این است که من در بزرگسالی
بگویم «همانطور که شما عرض کردید، من فرمودم»! شنیدن چنین جملهای نشان
میدهد که من حرفزدن را یاد نگرفتهام. اگرچه خواندن و نوشتن را هم خیلی
یاد نگرفتهایم.
بهعنوان نمونه، وقتی میخواهیم به اداره برق یا محضر برویم، کاغذ و قلمی
به دستمان میدهند و میگویند، برای مدیر نامه بنویس و ما همینطور هاج و
واج به دشت سفید کاغذ و این قلم نگاه میکنیم و نمیدانیم چه بنویسیم و حتی
نمیدانیم از کجا شروع کنیم. اینها، ریشههای اجتماعی دارد و موضوعاتی
ابتدایی است که باید به آنها بپردازیم.
اینها مواردی است که درباره آنها مسامحه کردهایم و آنها مغفول واقع
شدهاند و حالا مشکلات هزینهبری برای جامعه ما درست کرده است. واقعیت این
است که ما دانشمند بیمعرفت و بیاخلاق نمیخواهیم.
کسی که نمیتواند با هموطنش مماشات کند، چرا کلیله و دمنه بخواند؟ چرا
گلستان، شاهنامه و تاریخ بیهقی بخواند؟ آدم بیفرهنگ، چرا کرکیگارد و
هایدگر بخواند؟ به نظر من، دانشمند بیاخلاق از خفاششب بسیار بدتر است.
خفاششب، به چند نفر تجاوز میکند یا چند نفر را میکشد، اما دانشمند
بیاخلاق، آن شیمیدان یا فیزیکدانی است که بمب اتمی میسازد و هیروشیما و
ناکازاکی را در یک لحظه با خاک یکسان میکند و صدها هزار نفر را از بین
میبرد. چنین فردی، احتمالا آدم خیلی باسوادی است، اما آدم بافرهنگی نیست.
انسان بافرهنگ، بمب هستهای و وسیله و ابزار قتال نمیسازد. خفاششب، چند
آب شستهتر از آن دانشمندی است که ابزار کشتار جمعی را درست میکند. اینها
به دلیل فقدان فرهنگ و اخلاق اجتماعی است. اخلاق اجتماعی، موضوع بسیار
مهمی است و کار بر آنها، وظیفه ذاتی ما به شمار میآید. برای این تغییر
باید از ابتدا و از اینکه چگونه به یکدیگر سلام کنیم و لبخند بزنیم، شروع
کنیم.
هشدار هشدار وقتی شادی نباشد هیچ چیز نیست(خواندنی است)
در جامعه ای که شادی نیست، هیچ چیز نیست
نویسنده: امان الله قرایی مقدم*
جامعه ما شاد نیست. این یک واقعیت است. ما یک جامعه غمگین داریم. عوامل
موثر بر شادی متعددند، از معماری و رنگ اتومبیل تا لباس و برنامه های
رادیو و تلویزیون، همه اینها روی شادی تاثیرگذارند. مسائل سیاسی و مواردی
که بین دولت و مجلس رد و بدل می شود همگی روی شادی جمعی جامعه تاثیر دارد. محدودیت ها و محرومیت هایی که مردم در زندگی دارند، وضعیت موسیقی، رسانه ها همه می توانند جزو عواملی باشند که روی شادی تاثیر دارند.
وقتی خانم های جوان ما می خواهند به تماشای ورزش بروند و شادی را تجربه
کنند و ممانعت پیش می آید، این جوان چطور می تواند شاد باشد؟ این
در صورتی است که جامعه ما جامعه جوانی است و شادی در جامعه ما وابسته به
شادی جوانان است. جوان ما موسیقی می خواهد، آواز می خواهد، شغل می خواهد،
امید به آینده می خواهد، اما هیچ کدام از اینها برایش فراهم نیست. این
روزها با هر کسی صحبت می کنیم با ما با خشونت برخورد می کند. اینها همه
نتیجه عواملی است که مانع از بروز شادی در جامعه هستند.
ما در دوران باستان در طول ماه حداقل یک جشن گروهی داشتیم، در اسفند ماه و فروردین این روزهای جشن و شادی ٢٠ روز بوده. در ماه های خرداد و مهر و دی سه روز جشن ملی داشتیم. حالااین جشن ها را نداریم. باید بپذیریم شادی و نشاط در جامعه ما وجود ندارد. شاد شدن جامعه در حرف اتفاق نمی افتد. ما باید از تضادهای گروهی پرهیز کنیم تا بتوانیم این فضای شاد را در جامعه به وجود بیاوریم.
از نظر پزشکی در جامعه ای که در آن شادی و نشاط وجود ندارد، سلامت جسمی هم به خطر می افتد.
جامعه ای که شاد نیست، قدرت دفاعی کمتری دارد. وقوع جرم در این جامعه
بالامی رود. بد بینی بین مردم بیشتر می شود. آسیب های اجتماعی بیشتر می
شوند. فرار مغزها افزایش پیدا می کند. نبود شادی در جامعه اثرات روحی،
روانی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی فراوانی دارد و روی تمام بخش های جامعه
اثرگذار است. رسانه ها هم می توانند در ایجاد شادی در جامعه تاثیر داشته
باشند.
اما برنامه های صدا و سیمای ما هم در این بخش ضعیف عمل کرده است. مردم با
تمام مشکلات شان به تماشای یک سریال می نشینند که غمناک است و هیچ کجایش
شادی را به مخاطب منتقل نمی کند. بلکه پر از نزاع و تنش و مشکلات مربوط به
مسکن است.
مشکلات اقتصادی فراوان و همچنین مشکلات فرهنگی موجود در جامعه هم به این شاد نبودن ها دامن می زند. مردم از حاکمیت انتظار دارند تا زمینه شاد بودن را در جامعه ایجاد کند. افراد تابعی از جامعه هستند و جامعه تابعی از حکومت.
طبق تئوری «امرجنس» در کل خاصیتی هست که در جزء وجود ندارد. جزء وقتی که
جمع شود می تواند کاری انجام دهد. یک فرد چطور می تواند شاد باشد وقتی شغل
ندارد. وقتی آینده اش تامین نیست. وقتی امیدی به آینده ندارد.
طبق نظریه اصالت وجود ما غم دیگران را می بینیم و نمی توانیم در شادی خودمان به سر ببریم.
در جامعه قشر مرفه را می بینیم و امکاناتی که این قشر در اختیار دارد این
تصور را ایجاد می کند که بخشی از جامعه شادی را تجربه می کند. در صورتی که
طبق این نظریه دیدن غم دیگران باعث غم می شود. چرا
که سارتر معتقد است همان طور که من غم را احساس می کنم، دیگران هم آن را
احساس می کنند. سارتر معتقد است باید غم و شادی دیگران را احساس کنیم.
بنابر این زمانی که یک فرد ثروتمند یا شاد یک فرد فقیر را می بیند، نمی
تواند غمگین نشود. باید به نیازها و مشکلات او توجه کند. در نهایت می
توانیم به این نتیجه برسیم در جامعه ای که شادی نیست، هیچ چیز نیست و در
جامعه ای که غم هست، مشکلات فراوانی وجود دارد و می تواند ایجاد شود.
*جامعه شناس
□
فرهنگ سازی برای جامعه آرام وظیفه رسانه است کوتاهی نکنیم
برای جامعه آرام فرهنگ سازی کنیم
نویسنده: مجید ابهری*
شرایط
محیطی تاثیر مستقیمی در کاهش یا افزایش ناهنجاری های رفتاری و آسیب های
اجتماعی دارد. هر سال با شروع تابستان و گرم شدن هوا به دلیل تعریق زیاد،
غلیظ شدن خون و کاهش فشار خون، درگیری های لفظی و فیزیکی، در غالب پرخاشگری
افزایش پیدا می کند. در کنار این واقعیت که به دلیل
مسافرت های زیاد، آمار تصادفات جاده ای بالامی رود و از این رهگذر نیز
تعدادی از رانندگان با رفتارهای غیرقانونی باعث مصدومیت و حتی مرگ خودشان،
خانواده های شان و حتی بعضی از هم وطنان می شوند. غرق شدن در دریا به خاطر
عدم آشنایی با فن شنا و کم توجهی به اعلام خطرهای ناجیان غریق و مسوولان
منطقه های شمالی کشور، یکی دیگر از آسیب های رو به افزایش در تابستان است.
به دلیل مسافرت های مختلف آمار سرقت هم بالامی رود و افزایش سرقت ترس از
ناامنی را هم بالامی برد. به این ترتیب، فصل شروع گرما، نقطه ای برای پیشگیری از آسیب های اجتماعی و رفتارشناسی است. اما
در این میان آنچه بیشتر از سایر ناهنجاری ها و آسیب های اجتماعی در
تابستان به چشم می خورد، درگیری لفظی و فیزیکی است. درباره آمار تصادفات،
غرق شدن در دریا و همین طور افزایش سرقت، آگاهی رسانی های مختلف و اخبار و
گزارش های زیادی برای پیشگیری و مراقبت در دسترس است. اما درباره تاثیر
گرما روی رفتار شهروندان، فرهنگ سازی و اطلاع رسانی چندانی در دسترس نیست. در
حالی که همین بالارفتن دمای هوا که باعث بالارفتن فعل و انفعالات شیمیایی
در بدن می شود در کنار آلودگی صوتی و تنفسی، باعث کمرنگ شدن مدیریت رفتاری
شهروندان می شود و از آنجا که بسیاری از ما قادر به کنترل هیجانات رفتاری
نیستیم و با اندک ناخوشایندی، برافروخته می شویم و پرخاشگری می کنیم،
باید حواس مان به این رفتارهای هیجانی و تاثیرگرما باشد. در تابستان آمار
مراجعه به پزشکی قانونی به دلیل درگیری های فیزیکی در خیابان بالامی رود.
گاه
اتفاق افتاده که اختلاف بر سر پارک کردن اتومبیل یا حتی برخورد تصادفی دو
نفر یا به قول عوام «نگاه چپ چپ» باعث درگیری های شدید و حتی قتل شده است.
چنین رفتارهایی که از عدم کنترل خشم و مدیریت رفتاری می آید، دقیقا نقطه
حساسی است که باید برای آن در جامعه و برای شهروندان، فرهنگ سازی شود.
همه ما در مسیر اشتباه و ارتکاب به رفتارهای نادرست هستیم، مگر گذشت،
تحمل، بردباری و مدیریت کنترل خشم و هیجان های رفتاری خود را بالاببریم تا
مگر مشکلی که در جوامع دیگر با یک لبخند یا عذرخواهی حل می شود، در
جامعه ما هم با همین رفتار حل شود و هر اتفاقی تبدیل به یک مشکل بزرگ و
مصیبت نشود. خانواده ها، رسانه ها، نهادهای فرهنگی و اجتماعی باید درباره
این رفتار شهروندی صحیح و سالم، به عنوان راهی برای پیشگیری از آسیب های
اجتماعی، وارد میدان شوند و با افزایش نشاط در جامعه و در کنار اطلاع رسانی
و فرهنگ سازی، شرایط رسیدن به یک جامعه مطلوب را فراهم کنند.
در این ماجرا مسیر فرهنگ سازی باید از مدیران و نهادهای مسوول به خانواده
ها و از خانواده ها به فرزندان حرکت کند. ما باید بدانیم که بهترین و آرام
ترین شرایط یک جامعه، از همین مدیریت رفتاری و ایجاد فضای آرامش و نشاط می
آید و تنها از این راه است که می شود به جامعه ای با اخبار حوادث کمتر و
آرام تر برسیم.
*رفتارشناس و استاد دانشگاه
مسکو برای هیچ کشوری شریک قابل اعتمادی نیست
روسیه بیش از هر کشور دیگری از نتیجه مذاکرات هستهای ایران و غرب و توافق احتمالی هراس دارد.
این نظر پروفسور «مارک ان. کاتز»، استاد علوم سیاسی دانشگاه «جورج میسن» ویرجینیا در آمریکا است. او معتقد است تأثیر لغو تحریمها پس از توافق هستهای سبب خواهد شد وابستگی کشورهای اروپایی به نفت روسیه کمتر شود و آن کشور در حوزه انرژی با تهدیدی جدی مواجه شود. پروفسور «کاتز» که عمده مطالعاتش در حوزه سیاست داخلی و خارجی روسیه بوده و مقالات و کتابهای متعددی دراینباره نوشته است، تصمیم روسها برای تحویل سامانه موشکی اس-٣٠٠ به ایران را در راستای برنامه روسیه بهمنظور جلوگیری از کاهش سطح روابط با تهران در رقابت با کشورهای غربی قلمداد میکند.
برخی معتقدند روسها شرکای مطمئنی برای ایران نبودهاند. این گروه برای اثبات استدلال خود، موضوع لغو تصمیم روسیه برای فروش سامانه موشکی اس-٣٠٠ به ایران در سالهای گذشته را مطرح میکنند. نظر شما دراینباره چیست؟
فکر نمیکنم دولت کنونی روسیه شریک خوبی برای هیچ کشوری در جهان، از جمله ایران باشد. طبق توافق گور- چرنومیردین در دهه ٩٠ میلادی، روسیه تکمیل نیروگاه بوشهر را به تعویق انداخت و بعدها تصمیمش برای فروش سامانه موشکی اس-٣٠٠ به ایران را لغو کرد. این شواهد همگی نشان میدهند مسکو همواره اجرای تعهدات خود در قبال ایران را در مقابل فشار غرب به تعویق انداخته است.
روسیه حتی شریک خوبی برای غرب نیز نیست. روسیه خواستار دموکراتیزاسیون در هیچ کشور جهان نیست. باوجود آنکه میدانم عدهای در ایران به سمت روسها گرایش دارند، اما آشکار است اکثریت ایرانیان این کشور بیاعتمادند.
فکر میکنید روسیه در نهایت سامانه موشکی اس-٣٠٠ را به ایران تحویل خواهد داد؟ این وضع چه تأثیری بر روی توازن قوای نظامی در منطقه میگذارد؟ اخبار منتشرشده نشان میدهند روسیه قصد فروش موشکهای اس-٣٠٠ به ترکیه را نیز دارد. ارزیابی شما دراینباره چیست؟اگرچه روسیه اعلام کرده سامانههای اس-٣٠٠ را به ایران تحویل خواهد داد، با این حال، هنوز زمان دقیق آن را مشخص نکرده است.«پوتین»، رئیسجمهوری روسیه از سویی مشوقهایی را به ایران ارائه میدهد و در سوی دیگر با مخالفت رژیم اسرائیل و کشورهای عربی درباره تحویل احتمالی اس-٣٠٠ به ایران مواجه است. به طور خاص، پوتین دوست دارد در جایی بایستد که هر دو طرف ناراضی باشند و از کمک روسیه به طرف مقابل احساس ترس داشته باشند.
درصورتیکه ترکیه بخواهد سامانه موشکی اس-٣٠٠ را از روسیه تحویل بگیرد، مسکو قطعا از این موضوع استقبال خواهد کرد؛ گرچه یونان و ارمنستان با این موضوع مخالف خواهند بود. مسکو میتواند از فروش اس-٣٠٠ به ترکیه به عنوان اهرمی علیه ارمنستان و یونان استفاده کند، همانگونه که می تواند برگ برنده فروش اس-٣٠٠ به ایران را بهعنوان اهرمی علیه کشورهای عربی استفاده میکند.
در واقع، روسها سیاست خود را از طریق رو درروقراردادن کشورها پیش میبرند.
مقامهای اسرائیلی از تحویل احتمالی سامانه موشکی اس-٣٠٠ از سوی مسکو به ایران ابراز نگرانی کردهاند. این موضوع چه تأثیری بر روابط مسکو – تلآویو خواهد گذاشت؟رژیم اسرائیل آشکارا مخالفت خود با فروش اس-٣٠٠ از سوی روسیه به ایران را ابراز کرده است. اگرچه اخباری مبنی بر توافق محرمانه میان روسیه و رژیم اسرائیل بر سر تعویق تحویل اس-٣٠٠ از سوی مسکو به تهران صورت گرفته است؛بااینحال، آنچه روسیه را در این باره نگران میکند آن است که اگر مسکو به طور جدی تصمیم بگیرد سامانه موشکی را به تهران تحویل دهد، احتمال کمک نظامی رژیم اسرائیل به دولت اوکراین به عنوان مقابلهبهمثل امکانپذیر خواهد بود.
باید اشاره کرد علاوه بر رژیم اسرائیل همه کشورهای عربی – بهجز عمان - نگران کمکهای تسلیحاتی روسیه به ایران هستند. مقامهای مسکو در این باره به کشورهای عربی گفتهاند اگر نگران هستید، میتوانید از ما (مسکو) تسلیحات موردنیاز خود را خریداری کنید تا توازن قوا برقرار شود.
به نظر شما حلقه مشاوران پوتین و شخص او درباره ایران و مذاکرات هستهای چگونه میاندیشند؟ توافق هستهای ایران و غرب چه تبعاتی برای مسکو به همراه خواهد داشت؟نگرانیها درباره توافق هستهای احتمالی میان ایران و غرب در مسکو افزایش یافته است. اگر توافق منجر به نزدیکی بیشتر ایران و غرب و بهبود روابط طرفین شود، این خبر بدی برای روسها خواهد بود. کارخانههای روس در آن زمان مجبور به رقابت با شرکتهای غربی خواهند بود؛ امری که قطعا در آن موفق نخواهند بود.در دورهای که روابط روسیه و غرب در حال بدترشدن است، مسکو ترجیح میدهد ایران سیاست تخاصمی خود علیه غرب را ادامه دهد. هماهنگسازی در روابط ایران و غرب باعث میشود غرب بیشازپیش بر اختلافاتش با روسها متمرکز شود. این آن وضعیتی است که مسکو مایل نیست تحقق یابد.اگر غرب در صنعت نفت ایران سرمایهگذاری کند فرصت از شرکتهای روس سلب خواهد شد و این موضوع به صنعت نفت روسیه لطمه خواهد زد.
پس از توافق هستهای ایران، مشتریان اروپایی نفت ایران افزایش خواهند یافت. چشمانداز تأثیر این موضوع علاوه بر روسیه بر حوزه انرژی چین و هند چگونه خواهد بود؟چین و هندوستان واردکنندگان نفت از ایران هستند و در نتیجه، افزایش صادرات آن کشور با استقبال آنان مواجه خواهد شد. این در حالی است که مسکو صادرکننده نفت است و در نتیجه به ایران به چشم یک رقیب مینگرد و افزایش صادرات و تولید نفت ایران به نفعش نیست.به نظر من، کلید حل بحران سوریه نه توافق آمریکایی- روسی که ابتکار عملی مورد حمایت آمریکا برای حل اختلاف میان ایران و اپوزیسیون سوریه است؛ توافقی که مورد حمایت کشورهای منطقه از جمله ترکیه، عربستان سعودی و قطر قرار خواهد گرفت.
آیا امکان همکاری واشنگتن- مسکو در مبارزه علیه داعش و سایر گروههای تروریستی در منطقه وجود دارد؟باوجود آنکه آمریکا، روسیه و ایران هر سه منافع مشترکی در مبارزه علیه داعش دارند اختلافات کنونی میان واشنگتن- مسکو مانع از همکاری نزدیکتر میان آنان با یکدیگر در این مورد خاص میشود.