رضا بژکول

رضا بژکول

وب سایت شخصی رضا بژکول
رضا بژکول

رضا بژکول

وب سایت شخصی رضا بژکول

بگذارید نفس بکشیم

 بگذارید نفس بکشیم                                                                                                                                       رضا بژکول   روزنامه نگار                      

 

طبق گفته کارشناسان ،آلودگی هوا زمانی رخ می دهد که هر نوع گاز مضر ،گردوغبارو دود سیگار وارد اتمسفرشده وباعث الودگی گردد و زیست گیاهان ،حیوانات و انسان ها را دچارمشکل کرده وسبب مرگ زودرس انسان ها شود .

تهران ،یکی از نمونه این شهرهای آلوده در جهان است،براساس آمارهای داده شده پایتخت کشورمان نهمین شهر بزرگ جهان در آلودگی می باشد، شهری که در آن بیش از 4 میلیون خودرو تردد می کند و ۱۷ هزار واحد صنعتی مشغول به کارمی باشد، طبق اظهاراکثر کارشناسان عوامل زیادی در الودگی هوا نقش دارند ،از وسایل فرسوده نقلیه کاربراتوری گرفته ،تا موتورسیکلت کاربوراتوری ،خودروهای دیزلی ،سیگاری که دود می شود ،اشغالی که در خیابان ریخته می شود ،همه اینها باعث گرمایش زمین ،تغییرات اقلیمی ،وباران های اسیدی می شوند.

 طبق آمار ۸۰ درصد الودگی هوای تهران خودروهای فرسوده هستند که درشهر تردد می کنند و تا امروز هیچ دولت مردی نتوانسته و یا نخواسته با قوانین سخت گیرانه با آن مقابله کند، این در حالی است که تهران ظرفیت یک میلیون خودرو را داراست، اما بیش از 4 میلیون خودرو  تردد می کنند ،که متاسفانه بیشتر آنها یا فرسوده هستند و یا فاقد استانداردهای لازم ، با توجه به اینکه اکثر کشورهای در حال توسعه به سوی انرژی های تجدیدپذیر و پاک درحرکتند، ما همچنان  از سوخت های فسیلی استفاده می کنیم، حذف بنزین پتروشیمی و توزیع سوخت استاندارد یورو ۴  دردولت تدبیر و امید کاری ستودنی است ، اما همه ماجرا به این  ختم نمی شود ،وقتی خودرو فرسوده از لحاظ فنی دارای نقص منجر به آلودگی باشد در نهایت آسیبی که وارد می کند مرگ انسان های بی گناهی می باشد که جرمشان زندگی در شهره های بزرگ و آلوده است.

 در شرایطی که جهان در حال گذار به سوی خودروهای برقی و یا سوخت های کربنی به پیش می رود ما در استفاده از خودرو های فرسوده ،اتوبوس های آلودکننده ،ومینی بوس های دقیانوسی تاکید وبا آن سیر می کنیم، چرا برای یک بار هم که شده زعمای کشوردر مسئله تولید خودرو ، نکات فنی و استاندارد را در دستور کارخود قرار نمی دهند واگر هم قرار می دهند سخت گیرانه نیست ؟  چرا مسئولین چنین امری  قاطعانه برخورد نمی کنند؟ چرا برای خودروها فرسوده مجوز تردد صادر شود؟ و دهها چرا که تاکنون بی پاسخ مانده ،خودرو در جهان کنونی به سوی استاندارد واقعی و برای آسایش خانواده ها در تمیز نگه داشتن محیط زیست بهره برداری می شود ، اما در کشور ما بیشتر این وسیله ای برای جلب نطر و غیرضرور مورد استفاده قرار می گیرد .البته نباید فراموش کنیم که وسایل عمومی مانند مترو و اتوبوس هم پاسخگوی جمعیت در تهران نیست .            روزنامه آفتاب یزد

 

رضا بژکول   روزنامه نگار

 

 

کانال ایران نیوز با خبرهای روز                @irranews

 

جوک سرکوب آگاهی

 

                      جوک سرکوب آگاهی                                                                    

                                                                                                            irranews@

 

چراما ایرانیان جوک می سازیم؟ وهمیشه دوست داریم دردناک ترین و تلخ ترین رویداد اجتماعی را به انواع و اقسام جوک تبدیل کنیم . به جای اینکه به واقعیت های تاریخی و اجتماعی پر بار خود بیاندیشیم و از آن درس بگیریم  تا عاملی شود که تفکر ما کمی قلقلک بخورد و از آن برای ساختن جامعه بکار گیریم ، اما با لودگی و تمسخرهر چیزی را بازیچه جوک قرار می دهیم. ما نمی دانیم و یا شاید می دانیم که با جوک اندیشه و آگاهی  را سرکوب می کنیم ،بی آنکه به عواقب آن بیاندیشیم، با جوک  وتمسخر شخصیتمان وشخصیت دیگران را زیر سئوال می بریم بی آنکه  بدانیم که بزرگترین دستاوردهای تاریخی ،فرهنگی و اجتماعی ما و حتی نحوه زیستن ما با جوک خدشه دار می شود .عادت کردیم هر چیزی را غیر واقعی جلوه دهیم ، به جای اندیشیدن در باره تاریخ پربارسرزمینمان و ایجاد انگیزه برای مطالعه و کسب تجربه از تمدن عظیم کشورمان، جوانان را از طریق واتس آپ،  وایبر، تلگرام ،از اندیشیدن باز داشته ایم.


آیا می دانیم  با ساختن جوک چه سرمایه عظیم انسانی را به بازی گرفته ودر حال فنا کردن هستیم ؟ آیا می دانیم که چه ضربه ای به جامعه و اقوام مختلف می زنیم؟ آیا می دانند که درشبکه های اجتماعی با ابزار جوک با چه چیزهای در حال بازی کردن  و بازی دادن هستند؟ ما با جوک به سرکوب آگاهی وآزادی پرداخته ایم  ،بی آنکه بدانیم که  سلطه درهر کشوری از زمانی آغازشده که آگاهی به اضمحلال کشیده شده.


وقتی جوک جای اندیشیدن را بگیرد، فرهنگ جامعه به سمت تهی شدن جریان پیدا می کند. ما فکرمی کنیم که ازبین بردن آگاهی فقط با سانسور وایجاد محدودیت امکان پذیر است ،برعکس این لودگی و ساختن جوک و حرف های سست کننده در جامعه است که در حال از بین بردن بنیاد اندیشه و آگاهی است،ما بی آنکه در بعد سیاسی و اجتماعی بیاندیشیم، جوک ابزاری برای انحراف مسیرزندگی واقع گرایانه است ،آن راجایگزین اندیشه پویا ومشکلات عدیده تاریخی ، اجتماعی ،سیاسی خود کرده ایم، وجالب تر اینکه در این زمینه بعضی از نخبگان ما نیزتحرکی از خود نشان نمی دهند، آنها به جای واکاوی و هدایت جامعه به اندیشیدن درست ،مهر سکوت به لب زدند.


 جوک ضعف انسان در جدی بودن برای زندگی است به جای توانا شدن در مسیر بهتر زندگی ، امروزه شبکه های اجتماعی مرکز ثقل جوک و سر کوب آگاهی و اندیشه شده اند وبرای هر حرکت اجتماعی ،سیاسی ،اقتصادی .....در کمترین زمان وبیشترین کاربر جوک می سازند، در حالی که با همین سرمایه وکمترین امکانات می توانیم نسلی پویا وآگاه را روانه محیط های اجتماعی کنیم  وآنها را به آینده بهتر امیدوارنماییم.


متاسفانه شبکه های اجتماعی ابزاری شده برای کسانی که ذهن ها را تخریب کنند تا مبادا نسل جوان درست بیاندیشد ،چون می دانند درست اندیشیدن آنها مانند درست راه رفتن آنها خطر ساز خواهد شد (اگرچه این ابزار کمک زیادی به بشریت کرده و می کند) ،جوک نه سازنده است نه پویاو نه محرک ،بلکه ابزاری برای تخدیرکردن ودزدیدن زمان و اندیشه ها است ،مشغول کردن افکارمان در مسیر کسانی که نمی شناسیم ولی آنها به خوبی جهت  ذهنی ما را می شناسند، بر ماست که برای رشد و آگاه شدن  نسلهای آینده تلاش کنیم و آنها را برای رسیدن به همه آرمان های الهی ،انسانی ، اجتماعی ، فرهنگی و...ترغیب نماییم ، وبدانیم ما نیزدر این وانفسای زمانه مسئول نابسامانیهای  اجتماعی وفرهنگی جامعه خود  هستیم. به امید آن روز        روزنامه آفتاب یزد

رضا بژکول   روزنامه نگار

 کانال ایران نیوز با خبرهای روز     irranews@

 

کودکان سرطانی را دریابیم


 

کودکان سرطانی را دریابیم                                                رضا بژکول  روزنامه نگار                                                                               @irranews

 

سخنی را از بزرگان اندیشه خواندم که "گاهی خدا می‌خواهد با دست تو دست دیگر بندگانش رابگیرد وقتی دستی رابه یاری می‌گیری ،بدان که دست دیگرت دردست خداست" در سایت‌های خبری خواندم که 3500نفر از کودکان زیر ۱۵ سال کشور مبتلا به انواع سرطان‌ها هستند، که برای درمان این کودکان آینده دار،نیازمند کمک از سوی انسان ها‌ی خیربرای جبران هزینه‌ها جاری می‌باشد .

بر اساس اعلام رئیس ششمین کنگره انجمن خون و سرطان ایران آقای دکتر حسن ابوالقاسمی سالانه 3500نفر از کودکان زیر15 سال به بیماری سرطان مبتلا می‌شوند که 3درصد از کل سرطانهای کشوررا به خود اختصاص می‌دهند که به نظر این کارشناس 85 درصد آن قابل درمان است، هزینه درمان کودکان سرطانی به دلیل گرانی سرسام آور لوازم آن برای هر خانواده‌ای مشکل است، این امر تنها با حمایت‌های وسیع ارگانها و سازمانهای دولتی و خصوصی همچنین خیرین کشور قابل ابتیاع است .

طبق نظر پزشکان حاذق کشور85 درصد این سرطانها در صورت مراجعه به موقع و مراقبت ویژه  قابل درمان هستند، مهم این است که مردم ما به توصیه و راهنمایی پزشکان متعهد کشور درمورد چگونگی همکاری و پیشگیری در موضوع فوق اقدام نمایند تا به موقع درمان شوند. در حال حاضر سازمان خیریه زیادی در کشور برای کمک و درمان کودکان آینده ساز در تلاش و فعالیت هستند، که یکی از این سازمان ها موسسه محک است که بخشی از این امر خیر را به دوش گرفته و با استفاده از ایده‌های خاص خود توانست با دعوت از ورزشکاران مطرح ، هنرمندان ،اساتید وشخصیت‌های سیاسی و اجتماعی کمک‌های موسسه را تامین وکودکان نیازمند را تحت پوشش خود قرار‌دهد.

 بر اساس یک حساب سر انگشتی اگر هر ایرانی درهفته تنها هزار تومان نا قابل به حساب موسسه محک واریز کند با جمعیت ۷۵ میلیونی مبلغ 35 میلیارد تومان خواهد شد که نه تنها موسسه محک را تامین بلکه با این پول می‌توان موسسات دیگر را نیز پشتیبانی کرد ،راه دیگرکمک به اینگونه موسسات  جمع آوری پول‌های خود، دوستان، خانواده به این امر اختصاص دهیم.به نظر می‌رسد راهی جز این نیست که همه ما دست به دست هم داده و در این موضوع حساس همراه با خیرین کشور جهت یاری دادن به کودکان نیازمند تلاش کنیم، تا آنها نیز از زندگی در کنار ما لذت برده وخود نیز در آینده میدان دار امر کار‌های خیر باشند ،هر کمکی از ما دادن هدیه حیات به زندگی کسانی است که نجاتشان دردرجه اول، امید به خدا و کمک ماست پس لطفا در این موضوع حیاتی بی خیال نباشیم ،وبدانیم دستی که کمک می‌کند ،از دستانی که برای دعا بالا می‌روند مقدس تر است،‌ای که دستت می‌رسد ،دستی بگیر.


امیدواریم با حمایت دولت مردان ،سازمانهای کشوری و لشکری که دارای در آمدهای کلان هستند، در هیچ خانه‌ای و در هیچ نقطه‌ای از کشور ما، بیماری به خاطر نداشتن و نتوانستن از بیماری خود آسیب نبیند، هر کودکی به هر دلیلی که از دست می دهیم  درواقع نسلی را از دست داده ایم، پس بکوشیم از هر طریقی قلمی، قدمی ،مالی ،عاطفی به یاری فرزندان آینده ساز این کشور بشتابیم،تلاش کنیم در کنار پزشکان و پرستاران متعهد و خیرین بی نام نشان در این عرصه نامی نیک از خود به جا بگذاریم،مولا علی (ع) فرمود «آن کس که با دست کوتاه ببخشد ،از دستی بلند پاداش می‌گیرد».


رضا بژکول   روزنامه نگار

 

کانال ایران نیوز با خبرهای روز           @irranews

سند راهبرد سیاست خارجی روسیه در گفت‌وگوی «اعتماد» با جهانگیر کرمی:

سوریه ساده‌ترین زمینه حل مشکلات روسیه با غرب خواهد بود

محمدابراهیم ترقی‌نژاد

« ما رویارویی با کسی را دنبال نمی‌کنیم. ما در جست‌وجوی دشمن نیستیم، ما دوست نیاز داریم اما اجازه غفلت از منافع خودمان را نخواهیم داد. ما میزان مسوولیت خود را درک می‌کنیم و واقعا آماده حضور برای حل مشکلات جهانی و منطقه‌ای هستیم؛ جایی که شراکت ما مرتبط است، خواسته می‌شود و مورد نیاز است.»؛ اینها بخشی از اظهارات ولادیمیر پوتین، رییس‌جمهور روسیه در سیزدهمین نطق سالانه خود در کاخ کرملین در برابر نمایندگان پارلمان و مقام‌های عالیرتبه کشورش بود. این سخنان، تجلی کلامی سندی بودند که روز قبل از آن توسط پوتین به عنوان سند راهبرد سیاست خارجی جدید روسیه ابلاغ شده بود و اینک، تجلی عینی آن، این روزها در توافق آتش بس در سوریه و همچنین خویشتنداری با امریکای اوباما متبلور شده است. حالا روس‌ها که هزینه‌های سنگینی طی دو ماه اخیر به دلیل اتهام دخالت در انتخابات ریاست‌جمهوری امریکا پرداخته‌اند، در سند جدید سیاست خارجی‌شان، سیاست چندجانبه‌گرا مبتنی بر افزایش همکاری‌ها با غرب را تدوین کرده‌اند و در انتظار آمدن ترامپ، روزها یکی پس از دیگری سامان می‌دهند و تلاش دارند با تدبیر بر زمین مین‌گذاری شده توسط دولت اوباما قدم نگذارند. با این وجود، آنها نگاهی نو از امریکا تا چین و از خاورمیانه تا اروپا و شمال آفریقا را سامان داده‌اند. نکته مهم اما آن است که روس‌ها برای نخستین‌بار ایران را در سند سیاست‌ خارجی‌شان مورد لحاظ قرار داده‌اند و از همکاری همه‌جانبه با ایران سخن گفته‌اند. درباره سند تازه تدوین شده راهبرد سیاست خارجی روسیه گفت‌وگویی با جهانگیر کرمی، تحلیلگر ارشد و استاد مطالعات روسیه دانشگاه داشته‌ایم که مشروح آن در ادامه می‌آید.

 

سند مفهوم سیاست خارجی روسیه یک ماه پیش از سوی ولادیمیر پوتین، رییس‌جمهور این کشور به دستگاه‌های اجرایی روسیه ابلاغ شد. نخست بفرمایید این سند در سیاست خارجی روسیه از چه جایگاه و اهمیتی برخوردار است؟

در کشورهای قدرتمند، برای ایجاد هماهنگی‌های لازم به لحاظ گفتمانی و ایجاد اجماع فکری میان نخبگان و مقامات اداری، دستگاه‌های دولتی معمولا تلاش می‌کنند موضوعات و مفاهیم مرتبط با هر حوزه فعالیت دولتی را در سندی تدوین کنند و این سند، مبنا و محور فکر و گفت‌وگو و همچنین اقدام و تعامل در سازمان‌های مربوطه می‌شود. این موضوع در امریکا، روسیه، چین و انگلیس و سایر کشورهای پیشرفته امر مسبوق به سابقه‌ای است؛ به گونه‌ای که در قرن نوزدهم اسنادی را به نام دکترین‌های نظامی شاهد بودیم. این اسناد که عمدتا در حوزه‌های نظامی نوشته می‌شدند زیرا قرن نوزدهم، قرن جنگ‌های بزرگ ناسیونالیستی و منطقه‌ای در اروپا بود و دولت‌های اروپایی می‌کوشیدند در حوزه نظامی، یک نوع اجماع گفتمانی میان مقام‌های نظامی و دولتی ایجاد کنند. نخستین دکترین نظامی هم در پروس نوشته شده است. در مورد روسیه نیز، مساله سندنویسی به اوایل قرن بیستم یعنی در سال 1912 و در دوره تزاری بازمی‌گردد. با این وجود، امروزه سندهای بالادستی، امر گسترش‌یافته‌ای در روسیه هستند و حدود 135 سند راهبردی در حوزه‌های مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و سیاست خارجی در روسیه وجود دارد. یکی از اسناد مهم در روسیه، سند مفهوم سیاست خارجی است که هم اهداف و منافع ملی روسیه بیان می‌شود و هم برنامه‌های دولت برای دستیابی به آن اهداف تبیین می‌شود و هم به نوعی علاوه بر اجماع داخلی در حوزه سیاست خارجی، تلاش می‌شود تا پیش‌بینی‌پذیری را برای متحدان و رقیبان روسیه فراهم آورد تا آنها برداشت روشنی از سیاست‌های روسیه داشته باشند. نخستین سند سیاست خارجی روسیه پس از فروپاشی شوروی سابق، در سال 1993 منتشر شد و سندهای بعدی در سال‌های 2000، 2009 و 2013 بودند و سند 2016 آخرین سند در این حوزه است. با این وجود، سندهای سیاست خارجی در روسیه را نباید با فرمان‌های رییس‌جمهور در حوزه سیاست خارجی اشتباه گرفت. براساس قانون اساسی روسیه، رییس‌جمهور این کشور می‌تواند فرمان‌هایی را صادر کند که آن فرمان‌ها قدرت مبنای رفتار قرار گرفتن در آن حوزه‌ها دارند. تعداد این فرمان‌ها در دوره‌های ریاست‌جمهوری مختلف بسیار بیشتر از سندهای سیاست خارجی است. تا به حال نیز حدود 12 فرمان در حوزه سیاست خارجی روسیه صادر شده است.

از اجرای سند قبلی سیاست خارجی روسیه، کمتر از سه سال گذشته بود. چه مسائلی منجر شد تا این سند به‌روزرسانی شود؟

سندهای سیاست خارجی در روسیه در سال‌های اخیر در دوره‌های چهار تا پنج ساله تدوین و اعلام می‌شوند مگر آنکه اتفاق خاصی رخ بدهد. علت بازنویسی سند سیاست خارجی روسیه هم به اتفاقاتی نظیر بحران اوکراین، عملیات نظامی در سوریه، تحریم‌های بین‌المللی و تحولاتی که در محیط بین‌المللی و فضای جهانی صورت گرفته است، بازمی‌گردد. در این سند آمده است که محیط بین‌المللی به گونه‌ای در حال تحول است که به محدود شدن غرب در حوزه‌های اقتصادی و سیاست جهانی انجامیده، افراط‌گرایی بیش از پیش گسترش یافته، نقش قدرت در روابط بین‌المللی بیشتر شده و اقداماتی از سوی غرب برای تضعیف ثبات راهبردی جهانی شکل گرفته و نهایتا آنکه محیط بین‌الملل بیش از گذشته به سوی جهان چند قطبی حرکت کرده است. مجموع این عوامل موجب شده تا دولتمردان روسی ضرورت‌هایی برای بازنگری در اسناد راهبردی‌شان به ویژه در حوزه سیاست خارجی پیدا و در این باره اقدام کنند.

این اقدام روس‌ها تا چه اندازه تحت تاثیر روی کار آمدن ترامپ است؟

روند تدوین اسناد سیاست خارجی در روسیه، یک روند طولانی است و معمولا به زمانی بیش از یک سال نیازمند است. با توجه به اینکه سند اعلام و ابلاغ سند با پیروزی دونالد ترامپ فاصله چندانی نداشت، نمی‌توان گفت که انتخاب ترامپ در این سند تاثیر چندانی داشته است. احتمال تاثیر پیروزی ترامپ را کم می‌دانم.

در سند پیشین سیاست خارجی روسیه، درگیری‌های این کشور در سطح جهانی هم افزایش یافت. آیا روسیه در این سند درصدد تغییر در اهداف و اولویت‌ها است؟

من تفاوت گسترده‌ای میان این دو سند ندیدم. بسیاری از موضوعاتی که در سند گذشته مطرح شده، در این سند هم مجددا بیان شده است اما در جزییات، تفاوت‌‌هایی وجود دارد. شاید مهم‌ترین تفاوت این دو سند در درجه نخست، تاکید جدی بر مبارزه با تروریسم و به ویژه تمرکز مبارزه با داعش که صراحتا از آن به عنوان یک موجودیت خطرناک برای صلح و امنیت منطقه‌ای و جهانی و دولت‌ها از آتلانتیک تا پاکستان یاد شده است، دانست. نکته بعدی، تاکید گسترده‌ بر حفظ نظام وستفالیایی است. روس‌ها به دنبال حفظ حاکمیت ملی، تمامیت ارضی، احترام متقابل دولت‌ها و عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر هستند. سومین نکته آن است که در این سند بر همکاری با غرب برای حل و فصل وسیعی از مسائل و مشکلات به صورت جدی تاکید شده است. روس‌ها معتقد هستند که امنیت در منطقه یوروآتلانتیکی و اوراسیایی تقسیم‌ناپذیر است و بر همکاری برابر و اعتماد متقابل با شرکای اروپایی تاکید می‌کنند. همچنین آنها به شکل پررنگ‌تری بر همکاری در حوزه‌های مختلفی مانند مبارزه با تروریسم، حل و فصل بحران‌های منطقه‌ای و همکاری در حوزه انرژی نسبت به سند قبلی تاکید کرده‌اند. با این حال، شاید بتوان گفت مهم‌ترین نکته در این سند آن است که روسیه ضمن آنکه غرب را تهدید می‌داند و نسبت به گسترش ناتو، گسترش اتحادیه اروپا و اقدامات امریکا در حوزه‌ سیستم‌های سپر دفاع موشکی نگرانی دارد و همه آنها را تهدیدهایی برای خود در مقابل ثبات جهانی و همکاری راهبردی میان روسیه و امریکا قلمداد می‌کند اما در عین حال، غرب را متحد روسیه در حل و فصل مسائل جهانی و موضوعات و تهدیدات مشترک برای امنیت جهانی قلمداد می‌کند؛ به عبارتی، همزمانی تهدید و اتحاد با غرب در این سند بسیار چشمگیر است.

بر همزمانی اتحاد و تهدید دانستن غرب از سوی روس‌ها تاکید کردید. فکر می‌کنید روس‌ها چگونه بخواهند این تناقض را در فضای ضدروسی و سرشار از تنش با غرب را عملیاتی کنند؟ آیا این مساله موجب تغییر روش از سوی روسیه می‌شود؟

من تناقضی در سیاست خارجی روسیه در این باره مشاهده نمی‌کنم مگر آنکه نگرش‌مان به این سند، یک نگرش مبتنی برد- باخت باشد. اگر نگاه براساس نگاه برد- برد و بازی با حاصل جمع باشد، آنگاه تناقضی در سیاست خارجی روسیه مشاهده نمی‌کنیم.

می‌شود گفت که روس‌ها می‌خواهند بازی برد- باخت پیشین را به بازی برد- برد تغییر دهند؟

روس‌ها در این سند به دنبال آن هستند تا بازی برد- برد را جایگزین بازی برد- باخت گذشته کنند؛ به این معنا، نخست، روس‌ها می‌خواهند مسائل جهانی را چند بعدی و چند جانبه نگاه کنند، دوم، روس‌ها ‌می‌خواهند حوزه‌های منافع مشترک را بسیار پررنگ کنند، سوم، روس‌ها می‌خواهند از ورود به یک بازی رقابتی همه‌جانبه با غرب اجتناب ‌کنند. این رقابت همه‌جانبه هزینه‌های گسترده‌ای برای دولت روسیه ایجاد خواهد کرد. در واقع، روسیه اعتقادی به رقابت همه‌جانبه با غرب ندارد. تجربه رقابت همه‌جانبه از نگاه روس‌ها، تجربه بسیار تلخ و شکست‌خورده‌ای است. در عالم واقع موضوعاتی وجود دارد که این موضوعات، منافع مشترک را نسبت به موضوعات متعارض غلبه می‌دهد. براساس این سه مولفه، چند مساله را در رویکردهای آتی‌شان مدنظر قرار خواهند داد: نخست اینکه روس‌ها باید از ورود به حوزه‌های رقابتی جدید با غرب خودداری کنند، دوم، حوزه‌های مشترک با غرب را پررنگ کنند چون مسائلی است که مربوط به هر دو طرف است و حل آنها از جانب یک طرف، هزینه‌های زیادی را به همراه خواهد داشت. سوم اینکه موضوعات و حوزه‌های رقابتی کنونی با غرب را هم حل و فصل کنند.

این موضوعات به طور مشخص چه مسائلی هستند؟

هم‌اینک پنج موضوع رقابتی میان روسیه و غرب موجود است: سپر موشکی، گسترش ناتو، بحران اوکراین، تحریم‌ها و بحران سوریه. روس‌ها می‌خواهند این پنج موضوع را به تدریج با غرب حل کنند. دلیل حل و فصل هم به خاطر آن است که این بحران هم برای روسیه و هم برای غرب هزینه‌های زیادی را ایجاد می‌کند و همچنین موضوعات مشترکی مانند تروریسم، ثبات جهانی ثبات منطقه‌ای و همکاری در حوزه انرژی و منافع مشترک نهفته در حوزه‌های مشترک تقسیم‌ناپذیری امنیت مغفول خواهند ماند. پس دولت روسیه تلاش می‌کند این موضوعات را به تدریج حل کند.

برای حل هر کدام از این تهدیدات و نگرانی‌ها، مسکو چه نسخه‌ای دارد؟

حل این بحران‌ها و نگرانی‌ها کار ساده‌ای نیست که یک دولت بخواهد برای آنها نسخه‌ای جهت حل و فصل ارایه کند. در هر کدام از این موضوعات، دوطرف دیدگاه‌هایی دارند که این دیدگاه‌ها، در ابتدای امر شدیدا متعارض است ولی به این معنا هم که امکان رسیدن توافق وجود ندارد، نیست. به همین خاطر، آنها تلاش می‌کنند از ساده‌ترین و کم‌هزینه‌ترین اختلاف یعنی بحران سوریه آغاز کنند و اگر در این زمینه موفقیتی را حاصل کنند تلاش می‌کنند این تجربه را به سایر موضوعات تسری دهند. اگر مساله سوریه حل و فصل شود، دولت روسیه گام دومش را برای حل و رفع تحریم‌ها برخواهد داشت چون برای روسیه شدیدا پرهزینه بوده است و روس‌ها سعی می‌کنند از فشار تحریم‌ها بر خودشان بکاهند. اگر در این زمینه هم موفقیتی حاصل شود، آنها به سمت حل بحران اوکراین حرکت می‌کنند. برای حل بحران اوکراین نسخه مشخصی از قبل وجود دارد و آن، توافقی است که طرفین در نشست مینسک بر آن تفاهم کردند. در نشست مینسک، یک طرح چهار مرحله‌ای برای حل بحران اوکراین پیش‌بینی شده است که فعلا دو گام از آن توافق را طرفین اجرایی کرده و آنها همچنان در مرحله دوم باقی مانده‌اند و دو مرحله‌ دیگر باقی مانده است. بنابراین روسیه تلاش می‌کند در درجه اول با دولت اوکراین و سپس با اتحادیه اروپا و امریکا گفت‌وگوهایش را آغاز کند و پیشرفت‌هایی داشته باشد. درباره گسترش ناتو از قبل نیز یک راه‌حلی وجود داشت و آن، این بود که براساس طرح ریست سال 2009 باراک اوباما، موضوع گسترش ناتو به حالت تعلیق درآمد ولی در سال 2012 مجددا بحث گسترش پیگیری شد. روس‌ها تلاش می‌کنند تا واشنگتن و طرف‌های اروپایی را مجاب به عدم گسترش حوزه ناتو بکنند. با این وجود، سخت‌ترین و پیچیده‌ترین موضوع، بحث سپر موشکی است که به نظر من، برای روسیه هم خطرناک‌ترین موضوع تلقی می‌شود. در این چارچوب روسیه تلاش می‌کند امریکا و ناتو را وادار به تعلیق استقرار سامانه‌های جدید و جمع کردن سامانه‌های کنونی بکند. این مساله، کار بسیار دشواری است چون بخش اعظمی از استقرار این سامانه‌ها انجام شده و مابقی آن در حال پیگیری است و رسیدن به توافق بسیار دشوار است. برای هر یک از این موضوعات، راه‌حل‌هایی وجود دارد اما مهم آن است که آنها در میز مذاکره، چه بده بستانی با یکدیگر می‌کنند؛ یعنی چه چیزی را می‌دهند و چه چیزی را می‌گیرند. آیا در ازای تعلیق گسترش ناتو، روسیه حاضر است وضعیت بی‌طرفی اوکراین را بپذیرد؟ آیا طرف غربی تن به چنین وضعیتی خواهد داد؟ آیا دولت اوکراین مایل به چنین وضعیتی است در حالی که دو سال پارلمان اوکراین، مصوبه‌ای را تصویب کرد که این کشور از وضعیت عدم تعهد خارج شد. این مسائل، موضوعات پیچیده‌ای هستند و موضوعات پیچیده هم راه‌حل‌های ساده‌ای نیز ندارند ولی درعین حال، با توجه به نقش محوری امریکا در طرف غربی، دولت روسیه - که براساس سند راهبرد سیاست خارجی هم صراحتا تاکید می‌کند قدرت در نظام بین‌المللی نقش اصلی را پیدا کرده و بیش از گذشته اهمیت یافته است -نگاهی قدرت‌محور و مبتنی بر عملگرایی و بازی بزرگ براساس کنسرت قدرت‌های بزرگ دارد.

نگاه روس‌ها به انتخاب ترامپ چیست؟

از نگاه مسکو، روی کار آمدن ترامپ می‌تواند مقدمه‌ای برای حل این موضوعات باشد زیرا روس‌ها معتقدند امریکا نقش اول را در طرف غربی ایفا می‌کند ولی در عمل کار دشواری است چون طرف اروپایی هم در این باره منافع، علایق و نظراتی دارند و نگرانی‌‌هایی به ویژه از سوی کشورهایی مانند رومانی، چک، لهستان و مجارستان نسبت به حضور قدرت بزرگی چون روسیه در همجواری مرزهای‌شان وجود دارد.

آیا ترامپ قادر به کاهش فضای تنش‌آمیز امریکا و روسیه است؟

احتمال تغییر فضا بسیار بیشتر از احتمالات دیگر است زیرا نظام امریکا، یک نظام ریاست‌جمهوری است و سیاست خارجی این کشور مستقیما برعهده رییس‌جمهور است. دوم اینکه، جمهوریخواهان نگاه‌شان بیشتر متمرکز به قدرت است و دغدغه‌هایی همچون حقوق بشر، آزادی، رسانه‌ها، NGOها و... را کمتر دارند و در عمل، رسیدن به توافق رسیدن با جمهوریخواهان برای روس‌ها کار آسان‌تری است. این اعتقاد در مسکو وجود دارد ولی اینکه همه مسائل نیز حل شوند، تردیدهایی وجود دارد ولی تلطیف روابط حتمی است و این تلطیف روابط، قدمی رو به جلو محسوب می‌شود. در دوره ترامپ، دولت امریکا دغدغه حقوق بشر و آزادی‌ها را در روسیه دنبال نمی‌کند و همین مساله، تا حد بسیار زیادی، نگرانی‌های مسکو در داخل روسیه را رفع می‌کند. گام دوم این است که در دوره جدید، دولت جدید امریکا هر روز تلاش نمی‌کند تا بهانه‌ای برای مقابله با روسیه بتراشد و طرف روسی نیز با اطمینان بیشتری با امریکا رفتار می‌کند. بحث اخراج دیپلمات‌ها نیز نشان داد که اگر مسکو مقابله به مثل نکرد برای آن بود تا اعتماد بیشتر ترامپ را جلب کند اما در گام سوم، روسیه و امریکا ناگزیر هستند به سراغ موضوعات چالشی کنونی حرکت کنند. موضوع سوریه ساده‌ترین راه همکاری و گشایش میان طرفین است. من فکر می‌کنم موضوع سوریه و اوکراین مسائل اصلی برای امریکا نیستند. امریکا در وضعیتی به سر می‌برد که بسیاری از موضوعاتی که مجبور به مداخله در آنها می‌شود، موضوعات واشنگتن نیستند بلکه مسائلی هستند که متحدانش بر دوش امریکا می‌گذارند. همین مساله درباره ایران و امریکا هم صدق می‌کند؛ به این معنا که بسیاری از تنش‌های کنونی میان تهران و واشنگتن، اختلافات میان ایران و امریکا نیست. حوزه منافع مشترک ایران و امریکا بسیار بیشتر از حوزه منافع متعارض است. آنچه موجب ایجاد فضای خصومت‌آمیز در روابط ایران و امریکا شده، تلاش اسراییل و عربستان و سپس کشورهای دیگری مانند ترکیه است. این کشورها به عنوان متحدان امریکا، از واشنگتن به عنوان متحدشان، مسوولیت‌پذیری را طلب می‌کنند و امریکا به عنوان یک قدرت هژمون طبیعتا مسوولیت‌هایش را باید انجام بدهد. این مسوولیت، حمایت از متحدانش و در نظر گرفتن دغدغه‌های آنها در موضوعات مختلف است. بسیاری از موضوعات ایران و امریکا به خاطر اختلافات و رقابت‌هایی است که متحدان واشنگتن با تهران دارند و این متحدان این مسائل را بر دولت امریکا تحمیل می‌کنند. البته یک سطحی از اختلافات ایران و امریکا به مسائل داخلی دو کشور و به ویژه طرف امریکایی بازمی‌گردد. مسائل رسانه‌ها و افکارعمومی در بزرگنمایی این اختلاف هم نقش دارند که البته آنها تا حدی تحت تاثیر لابی‌های یهودی، عربی و ترکی است. همچنین آنها متاثر از خصومت‌هایی هستند که در طول دهه‌های گذشته تشدید شده‌اند. سطح سوم، مسائل ایران و امریکا واقعی و عینی است. در این سطح، هم موضوعات مشترکی میان ایران و امریکا مانند مبارزه با تروریسم، تامین امنیت و اقتدار برای دولت مرکزی عراق، تامین امنیت و اقتدار برای دولت مرکزی افغانستان و تامین امنیت در خلیج فارس و... وجود دارد و هم موضوعات اختلافی مانند رژیم صهیونیستی، حمایت امریکا از رژیم صهیونیستی، اقدامات رژیم صهیونیستی در نقض حقوق بشر، نسل‌کشی فلسطینیان یا حمایت امریکا از برخی از گروه‌های برانداز مانند منافقین وجود دارد. اینها موضوعات واقعی است. مساله سوریه، مساله دولت امریکا نیست بلکه بر دولت امریکا تحمیل شده است. در امریکا متفکرانی همچون چارلمز جانسون وجود دارند که می‌گویند بسیاری از هزینه‌های امریکا، هزینه‌ای است که از سوی متحدان امریکا بر واشنگتن تحمیل می‌شود و می‌گویند امریکا هزینه‌های گزافی را می‌دهد که لزوما این هزینه‌ها آوردهای استراتژیکی را برای امریکا ندارد.

این همان دیدگاهی است که ترامپ هم دارد و این مساله می‌تواند مسیر حل مناقشه‌ها را هموار کند؟

ترامپ تحت تاثیر این گفتمان است. متاسفانه این گفتمان بسیار ضعیفی در امریکا است. فضای امریکا نیز به گونه‌ای است که این گفتمان نمی‌تواند به راحتی به گفتمان غالب تبدیل شود. در مورد اوکراین نیز همین مساله صدق می‌کند. هرچند امریکا به دنبال تغییراتی در فضای پساشوروی است و هزینه‌هایی را هم درباره اوکراین پرداخت کرده اما آنها چندان به دنبال عضویت اوکراین در اتحادیه اروپا نیستند و این مساله چندان دغدغه امریکا محسوب نمی‌شود. اینکه امریکایی‌ها بخواهند وارد اوکراین بشوند و با روس‌ها درگیری پیدا کنند، این مساله جزو منافع ملی امریکا نیست بلکه متحدان امریکا آن را بر واشنگتن تحمیل کرده‌اند لذا دولت پوتین تلاش می‌کند از طریق تعامل با ترامپ بتواند این هزینه‌ها را از دوش مسکو بردارد. این مسائل هزینه‌هایی را برای روسیه ایجاد کرده است. کماآنکه در طول سال‌های گذشته به دلیل تحریم‌ها، اقتصاد روسیه 50 درصد کاهش داشته است. اینها هزینه‌هایی هستند که روسیه به دلیل رقابت‌های بین‌المللی می‌پردازد البته این هزینه‌ها را برای امریکا هم هزینه‌هایی داشته است و ترامپ بارها به آن اشاره کرده است.

در دوره انتقال قدرت در امریکا شاهد اوجگیری تنش‌ها میان امریکا و روسیه هستیم. آیا این مسائل را می‌توان نوعی مین‌گذاری از سوی اوباما برای تداوم وضعیت کنونی تعبیر کرد؟

برخی از مسائل میان امریکا و روسیه، مسائل ریشه‌داری هستند و به سادگی هم حل نخواهند شد ولی اقداماتی که در دوره اوباما صورت گرفته که موجب تشدید تنش در روابط میان امریکا و روسیه شده است. طبیعتا مسائلی از این دست در دوره ترامپ رخ نخواهد داد. به طور مثال، احتمالا دیگر دیپلماتی اخراج نشود و دیپلمات‌های روسی به امریکا بازگردند. در مورد تمدید تحریم‌ها، این مساله منوط به آن است که پیشرفتی در موضوع اوکراین صورت بگیرد یا توافقی میان روسیه و امریکا و همچنین اتحادیه اروپا شود. تا زمانی که این کار صورت نگیرد و هنوز دولت جدید امریکا وارد تعامل با روسیه نشده است، طبیعتا تنش‌ها میان مسکو و واشنگتن ادامه خواهد داشت. همچنین اوباما در روزهای پایانی خود می‌خواهد انتقام بگیرد؛ هم از پوتین و هم از ترامپ. انتقام از پوتین به خاطر مداخلاتی که روس‌ها در فرآیند انتخابات ریاست‌جمهوری امریکا داشته‌اند و شرایطی را رقم زدند که دموکرات‌ها در انتخابات از جمهوریخواهان شکست بخورد. البته این مختص به روس‌ها نیست کماآنکه اوباما در روزهای پایانی دولت خود از اسراییل هم انتقام گرفت و امریکا به قطعنامه شورای امنیت که علیه رژیم صهیونیستی بود، پس از 37 سال رای ممتنع داد.

فضای تنش با روسیه در اروپا حتی شدیدتر از امریکا است. روسیه برای از بین بردن این فضای تنش چه راهکاری را در سند راهبرد سیاست خارجی خود اندیشیده است؟‌

باید دید مسائلی که میان روسیه و اروپا یا روسیه و امریکا وجود دارد، چه چیزهایی هستند؟ وقتی ما درباره اروپا سخن می‌گوییم، باید دید منظورمان چیست؟ در اروپا، واقعیتی به نام اتحادیه اروپا وجود دارد اما در درون اتحادیه اروپا، واقعیت دیگری به نام دولت‌ها وجود دارند. در سند راهبرد سیاست خارجی، صراحتا به ادامه و توسعه همکاری روسیه با کشورهایی همچون فرانسه، آلمان و اسپانیا اشاره شده است. این دولت‌ها، هرکدام منافعی در قبال روسیه‌ دارند. بخشی از همین اتحادیه اروپا نگرانی‌های امنیتی درباره روسیه دارد. دولت روسیه در چند سال گذشته تلاش کرده است با گسترش روابط با تک‌تک کشورهای اروپایی، اجماع واحد اروپایی را علیه روسیه از بین ببرد. به همین خاطر آنها از برگزیت هم استقبال کردند. کار دیگری که در ماه‌های اخیر از سوی روسیه انجام شد و در ماه‌های آینده هم تشدید خواهد شد، آن است که آنها تلاش می‌کنند امریکا را از اروپا جدا کنند. برای این کار، دولت روسیه ابزارهایی را در اختیار دارد. یکی از این ابزارها استفاده از مسائل داخلی اروپا و امریکا است. در اروپا ما شاهد به قدرت رسیدن جریان‌های راست افراطی هستیم. روی کار آمدن این جریان‌های راست از نظر دولت روسیه، مثبت تلقی می‌شود زیرا آنها یکپارچگی اروپا را تضعیف می‌کنند. از سوی دیگر، دولت روسیه از طریق دیپلماسی عمومی و فرهنگی تلاش می‌کند تا ارتباطاتی با محافل مختلف اروپایی و امریکایی برقرار کند که بعضا نگاه این محافل به روسیه خیلی تند نیست. به عبارت دیگر، هم در اروپا و هم در امریکا، جریا‌ن‌های مختلف به شکل واحد به روسیه نگاه نمی‌کنند و هر کدام نظرات مختلفی درباره مسکو دارند. مسکو تلاش می‌کند تا جریان‌هایی که نگاه مثبت به روسیه دارند، قدرت پیدا کنند. همین مساله درباره کشورها نیز صدق پیدا می‌کند. به طور مثال، کشورهایی که به روسیه نزدیک‌تر هستند، از روس‌ها نگران‌تر هستند و در عوض، کشورهایی که از نظر جغرافیایی به روسیه دورتر هستند، نگرانی آن کشورها را ندارند. روسیه تلاش می‌کند تا از این ابزارها و شرایط استفاده کند تا آن فضا را برهم بزند ولی اینکه آنها چقدر امکان دستیابی به این هدف را دارند، سوال وجود دارد زیرا کار بسیار دشواری است زیرا جریان‌های روس‌ستیز در غرب دست روی دست نگذاشته‌اند و سعی می‌کنند تا مدام تهدید روسیه را تبلیغ و بزرگنمایی بکنند و از این طریق، افکارعمومی را در اروپا و امریکا علیه روسیه نگران کنند.

در صورتی که روسیه و امریکا به سمت تعامل با یکدیگر حرکت کنند، واکنش اروپایی‌ها در قبال این مساله چه خواهد بود؟

اتحادیه اروپا و روسیه در حوزه‌های اقتصادی یک شراکت تقریبا 300 میلیارد دلاری دارند. به عبارتی، رقم مبادلات تجاری دو کشور، رقم بسیار بالایی است. اروپایی‌ها به انرژی روسیه نیاز دارند. روس‌ها هم به فروش انرژی در سطح جهانی به ویژه به اروپایی‌ها نیاز دارند. اینها مسائلی هستند که میان طرفین وجود دارد. از طرفی، میان روسیه و بسیاری از کشورهای اتحادیه اروپا مشکل خاصی در روابط دوجانبه وجود ندارد. به عبارتی، فضای تنش کنونی میان اتحادیه اروپا و روسیه نشات گرفته از بحران اوکراین است. اینکه این مساله چگونه قابل حل است، طبیعتا وابسته به راهکاری است که طرفین بتوانند برای حل بحران اوکراین پیدا کنند. آیا توافق مینسک و طرح چهار مرحله‌ای صلح را اجرا خواهند کرد یا خیر؟ اگر بحران اوکراین حل و فصل بشود، بخش مهمی از اختلافات میان اروپا و روسیه نیز حل می‌شود. مساله گسترش ناتو و همچنین گسترس سپر موشکی، چندان مساله اتحادیه اروپا و مسکو نیست. مساله اصلی اروپا با روسیه عمدتا اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است و در حوزه‌های سیاسی و امنیتی چندان مشکلی وجود ندارد زیرا آن مسائل به امریکا و ناتو سپرده شده است. اگر روسیه بتواند با دولت اوکراین و همچنین دولت اوکراین با مخالفانش و اجلاس مینسک میان روسیه، امریکا، اروپا و اوکراین توافقی ایجاد کند، مسائل دیگر هم تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد.

در سند راهبرد سیاست خارجی روسیه، جایگاه خاورمیانه کجاست؟‌

تفاوت خاورمیانه برای روسیه در این سند آن است که مساله داعش و تروریسم نسبت به گذشته بسیار پررنگ شده است. آنها بر تثبیت اوضاع در منطقه، مقابله با تروریسم و حل و فصل مناقشات، حل و فصل سیاسی بحران سوریه، توسعه همکاری همه‌جانبه و تاکید بر اجرای برجام براساس قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل و گسترش گفت‌وگو و همکاری با شورای همکاری خلیج فارس تاکید کرده‌اند. همچنین مسکو بر تعامل با جهان اسلام و کمک به ثبات و امنیت در منطقه از طریق ناتو و سازمان شانگهای اشاره داشته است. البته بسیاری از این مسائل در سند قبلی هم آمده است ولی به سه موضوع سوریه و مبارزه با تروریسم، همکاری با ایران و گفت‌وگوهای راهبردی با شورای همکاری خلیج فارس به صورت ویژه تصریح شده است.

چقدر حضور در سوریه موجب تقویت جایگاه روسیه در خاورمیانه نسبت به گذشته شده است؟

حضور روسیه در سوریه این کشور را فعلا به بازیگر اصلی خارجی در مسائل مهم امنیتی منطقه تبدیل کرده و نقش جهانی آن را نیز افزایش داده است اما اینکه در بلندمدت این وضعیت چگونه خواهد بود، خیلی روشن نیست و باید منتظر ماند و دید سیر تحولات چگونه پیش می‌رود.

 

اما برخی معتقد هستند که روسیه می‌خواهد خلأ کاهش حضور امریکا در خاورمیانه را با حضور خود پر کند. چقدر با این تحلیل موافقید؟

اینکه روسیه در سال‌های اخیر به ویژه از 2012 و روی کار آمدن مجدد پوتین، سیاست خاورمیانه‌ای روسیه تغییر یافته و متحول شده است، شکی نیست. این سیاست خاورمیانه روسیه چهار محور اصلی دارد: همکاری همه‌جانبه با تمامی کشورهای منطقه، ایجاد موازنه منطقه‌ای میان ایران و عربستان و ترکیه، حفظ دولت در سوریه و در نهایت، مبارزه با تروریسم. این چهار موضوع، ارکان اصلی سیاست خارجی خاورمیانه‌ای روسیه است اما اینکه روسیه بخواهد در بلندمدت در منطقه حضور نظامی داشته باشد، پاسخ خیر است. به عبارتی، روسیه در بلندمدت می‌کوشد پایگاه نظامی‌اش را در سوریه که از جنگ سرد تاکنون باقی مانده، حفظ کند و از طریق روابط با کشورهای منطقه، بتواند از هرگونه تغییر در موازنه منطقه قدرت که برای دولت روسیه در موضوعات مربوط به خاورمیانه و مسائل کشورهای مشترک‌المنافع تهدیداتی را ایجاد کند، جلوگیری نماید. مهم‌ترین ویژگی این سیاست، سلبی بودن و حفظ وضعیت موجود است و با یک سیاست ایجابی که طرح و ابتکار جدیدی داشته باشد، همراه نیست. دولت روسیه به دنبال تغییر و ایجاد شرایط جدیدی در منطقه نیست. می‌خواهد این وضعیت حفظ شود و در پرتو آن، تهدیدات را برای روسیه و متحدان منطقه‌ای‌اش و همچنین سرایت تروریسم و دخالت احتمالی بلوک‌های قدرت به مناطق حوزه نفوذ روسیه را کنترل کند.

از سوریه به عنوان نخستین مساله‌ای که روس‌ها برای حل آن اقدام خواهند کرد، نام بردید. هم‌اینک در روند حل این بحران شاهد تسریع بخشی از سوی روس‌ها هستیم. در چنین شرایطی، ایران و روسیه و ترکیه به عنوان سه بازیگر فعال و مهم در سوریه توانستند به توافقی برسند و آتش بس در سوریه مستقر شود. چقدر این توافق قابلیت جامعیت بخشیدن به دیگر بازیگرانی را دارد که مخالف حل سیاسی بحران سوریه هستند؟

برای حل بحران سوریه، ما شاهد سه روند بوده‌ایم: روند نخست، تلاشی بود که از ژنو آغاز شد و نزدیک به 30 کشور مختلف جمع شدند و تصمیماتی را هم گرفتند ولی آن تلاش به نتیجه‌ای نرسید زیرا بسیاری از کشورهایی که در آن نشست حضور داشتند، تاثیری را در روند صلح در سوریه ندارند. روند دوم، روندی است که در وین صورت گرفت و میان امریکا و روسیه دنبال شد و توانست از تعارض میان روسیه و امریکا جلوگیری کند. به عبارتی، این روند هرچند نتوانست به توافقی لازم‌الاجرا برسد اما تنش میان مسکو و واشنگتن را درباره سوریه کنترل کرد. روند سوم، روندی است که میان ایران، روسیه و ترکیه در مسکو شروع شده است و قرار است با حضور اعضای بیشتر در آستانه ادامه یابد. این روند در عمل موفق‌تر از روندهای قبلی، خود را نشان داده است.

چه دلایلی موجب موفق بودن آن از نگاه شما شده است؟

یک دلیل به خاطر آن است که اتحاد ایران و روسیه در سوریه موجب شده تا طرف مقابل دچار تشتت بشود. نشانه این تشتت ورود ترکیه بدون حضور عربستان و دیگر کشورهای عربی است. از طرفی، مسائلی که در ترکیه مانند بهبود و ترمیم روابط مسکو و آنکارا و چه کودتا و چه عملیات‌های تروریستی، صورت گرفته است، موجب شده تا دولت ترکیه وارد عرصه حل بحران سوریه بشود. در این روند، ایران و روسیه و ترکیه که بیشترین نقش را در سوریه دارند، حاضرند و همین مساله موجب می‌شود روند صلح تسریع پیدا کند و حتی قطعنامه‌ای برای حمایت از این آتش و روند در شورای امنیت تصویب شود. به نظر می‌رسد، این روند موفقیت‌آمیزی خواهد بود و حضور سایر دولت‌ها در حد محدودی می‌تواند کمک کند ولی اگر قرار باشد کشورهای زیادی به آن اضافه شوند، این روند ممکن است با چالش روبه‌رو شود.

مثلا چه کشورهایی؟

مثلا ورود عربستان و قطر می‌تواند شرایطی را ایجاد کند و روند را کند سازد. ممکن است آن کشورها مسائلی همچون کناره‌گیری دولت اسد را مطرح کنند در حالی که وضعیت کنونی سوریه در شرایطی نیست که کسی از تغییر دولت بخواهد سخن بگوید. دولت سوریه کم و بیش تثبیت شده و مخالفان دولت سوریه یعنی قطر و عربستان باید این مساله را بپذیرند کماآنکه ترکیه آن را پذیرفته است.

عربستان و امریکا در این توافق کماکان حضور ندارند و به نظر نمی‌رسد که آنها بخواهند ادامه حضور بشار اسد را بپذیرند و...

اگر نپذیرند، توافقی هم نمی‌شود. اگر توافق هم نشود، همین روند کنونی حمایت از دولت دمشق را ادامه خواهد داد. آنها تلاش می‌کنند در صحنه عملیاتی، وضعیت را به گونه‌ای رقم بزنند که مخالفان چاره‌ای جز پذیرش شرایط موجود را نداشته باشند.

این مساله نمی‌تواند موجب ایجاد یک جنگ فرسایشی در خاورمیانه بشود؟

خیر. روندی که در سوریه است، روسیه را وارد جنگ بلندمدت و فرسایشی نمی‌کند زیرا روس‌ها از طریق نیروی زمینی وارد نشده‌اند و نیروی هوایی‌شان را به سوریه فرستاده‌اند. اگر ادامه جنگ برای کسی هزینه‌ای داشته باشد، این هزینه در درجه اول برای دولت و ملت سوریه و سپس برای ایران و ترکیه خواهد بود.

آیا امریکای ترامپ به طرح و توافق روس‌ها برای سوریه خواهند پیوست؟

به احتمال زیاد ترامپ طرح روس‌ها را در سوریه به چالش نمی‌گیرد اما اگر دولت آینده امریکا با این روند همراه نشود باید دید که تا چه اندازه ترکیه حاضر است به طرح امریکا بپیوندد. به نظر من ترکیه انگیزه‌ای برای کمک به ادامه بحران در سوریه نخواهد داشت.

این سند از همکاری همه‌جانبه با ایران سخن گفته است. آیا روسیه درصدد تسری دادن تجربه همکاری در سوریه در سایر حوزه‌های دیگر است؟

همکاری با ایران در موضوعات منطقه‌ای و دوجانبه در جریان است و ادامه پیدا خواهد کرد. اما در مورد موضوعاتی نظیر یمن، روسیه سیاست قبلی خود را ادامه خواهد داد و به نظر من موضوع همکاری در سوریه یک موضوع منحصربه‌فرد است و بعید است در بحران‌های دیگر تداوم یابد.

نگاهی که در این سند به اعراب شده است، چیست؟

روسیه به همکاری با همه کشورهای منطقه نگاه مثبت دارد و در این سند هم از ادامه گفت‌وگوی راهبردی با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و همکاری با سایر دولت‌های منطقه سخن به میان آمده است.

با توجه به تنش میان تهران و ریاض، آیا روسیه تمایلی برای میانجیگری میان دو‌طرف دارد؟

روسیه منافع مشخصی در کاهش تنش‌های منطقه‌ای میان ایران و عربستان ندارد مگر در مواردی مثل موضوع انرژی. برای روسیه موازنه منطقه‌ای در خاورمیانه یک اولویت است.

 

کشورهای پرجمعیت و زندگی باتصاویر گویا

کشورهای پرجمعیت و زندگی باتصاویر گویا


روایتی از زندگی در پرجمعیت ترین کشور جهان


امروز به یکی از بزرگترین و قدیمی ترین کشورهای جهان در بخش شرقی قاره آسیا سفر کرده ایم. کشوری که از سلاطین تاریخی قاره آسیا به شمار می رود. جمهوری خلق چین به پایتختی شهر پکن، جزو ۵ کشور بزرگ جهان و با ۱٫۳۵ میلیارد نفر جمعیت، پرجمعیت ترین کشور دنیا به حساب می آید. یعنی از هر ۵ نفر انسان ساکن روی کره زمین (جمعیت جهان بیش از ۷ میلیارد نفر است) یک نفر آن چینی است و چینی ها به تنهایی ۲۰ درصد از جمعیت جهان را تشکیل می دهند. درحالیکه سیاست تک فرزندی و اعمال محدودیت برای فرزند آوری در چین همچنان در این کشور بزرگ آسیایی اعمال می شود اما جمعیت چین همچنان رو به رشد است.

جمهوری خلق چین کشوری تک حزبی است و توسط حزب کمونیست چین اداره می شود و هم اکنون یک ابر قدرت در زمینه های سیاسی، اقتصادی و نظامی می باشد. چین حتی با داشتن جمعیت بالا همواره سعی کرده تا مدیریت درست و مناسبی برای این تعداد از افراد را داشته باشد برای مثال سیاست تک فرزندی از اواخر سال ۱۹۷۹ در کشور آغاز شد و هر زوج می توانست تنها صاحب یک فرزند شود. البته این سیاست تا سال ۲۰۱۵ ادامه داشت و پس از آن با تصویب قانون جدید، اکنون هر زوج چینی می تواند صاحب ۲ فرزند شود. اجرای موفق این سیاست باعث کنترل جمعیت چین شد و به صورت تخمینی از به دنیا آمدن ۴۰۰ میلیون کودک جلوگیری کرد! البته این قانون در مدت اجرا استثنائاتی نیز داشت.

تغییر سبک زندگی طی ۴ دهه گذشته و شکل گیری طبقه متوسط و ثروتمند در کنار جهش بزرگ اقتصادی در طی ۳ دهه گذشته، از این کشور یک غول رو به رشد ساخته است که بازارهای جهانی را تسخیر کرده است. چین فاصله ای تا بزرگ ترین اقتصاد جهان ندارد و این در حالیست که این کشور هم اکنون بزرگ ترین تولید کننده و صادر کننده کالا به جهان محسوب می شود. البته بماند که کشور ما ایران تبدیل به بازاری پر رونق از کالاهای نامرغوب چینی شده است …

خبرگزاری رویترز با انتشار یک آلبوم، تصاویری از ازدحام جمعیت در چین را به نمایش گذاشته است. این ازدحام در حالی است که به نظر می رسد نظم خاصی نیز در آن وجود دارد. تصاویر زیر گوشه هایی از زندگی در پرجمعیت ترین کشور جهان را روایت می کند.


درب یک مجتمع برای فروش بر روی مردم در استان ژجیانگ گشوده شده است

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


نمایی از لباس های شسته شده در یک ساختمان!

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


بیش از ۱۷۰۰ دانش آموز دبیرستانی در این تصویر مشغول دادن آزمون خود هستند!

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


ایستگاه راه آهن شانگهای

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


جشنواره فانوس در باغ یویوان

گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org


تاکسی های منتظر در فرودگاه بین المللی پکن

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


دوچرخه تان را پیدا کنید!

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


استراحت در سالن ورزش دانشگاه ووهان

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


نمایشگاه کار در چونگ کینگ

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


سواحل استان لیائونینگ

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


جشن سال نو چینی

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


ایستگاه قطار!

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


دانشجویان در صف نمایشگاه کار

گروه اینترنتی پرشیـن استـار | www.Persian-Star.org


یک روز بارانی

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


جشنواره آب استان یوننان

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


رودخانه ای در استان ژجیانگ

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


خرید در شب های چین

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


تصاویری دیگر از کشور چین

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتـی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org