لابد همه یادتونه که وقتی بچه بودیم، یکی از معروفترین و رایجترین موضوعات انشا در مدارس این بود«علم بهتر است یا ثروت؟».
چند روز بود که این مساله مثل طوفان و گردباد، تو مغزمون میچرخید.
قدیما وقتی یه نفر اینجوری میشد، میگفتن: « کله اش باد داره»
چند برگ کاغذ و یک خودکار بر داشتیم و رفتیم تو خیابون، تا از مردم بپرسیم، علم بهتر است یا ثروت.
همینطور که داشتیم قلم و کاغذ به دست تو پیاده رو راه میرفتیم، دیدیم دهن مردم آب افتاده.
پرسیدیم چه خبر است؟ گفتن: کلّه ات بوی قورمه سبزی میده.
حتی یه نفر قاشق و چنگال به دست دنبالمون راه افتاده بود و میخواست قورمه سبزی بخوره.
خلاصه، دل به دریا زدیم و از یک عابر پرسیدیم علم بهتر است یا ثروت؟ بی درنگ گفت: اختلاس بهترتر است.
گفتیم چطور؟
گفت: خب هر کس اختلاس کنه ثروتمند میشه.
باز هم گفتیم: چطور؟
گفت: خب وقتی اختلاس کنیم اول ثروتمند میشیم، وقتی که
ثروتمند شدیم میریم دانشگاه پول میدیم و ثبت نام میکنیم، بعدش هم مدرک
میگیریم. وقتی مدرکمونو گرفتیم جزء عالمها میشیم.
گفتیم: یادتون رفت بگید در دانشگاه درس میخونیم و عالم میشیم.
گفت: نه، درس که لازم نیست بخونیم.
دوباره گفتیم: چطور؟!
گفت: خب پول میدیم برامون پایان نامه مینویسن، میبریم میدیم اونجا مدرکمونو میگیریم.
گفتیم: عجب!
گفت: تازه کجاشو دیدی؟
گفتیم: هیچ جاشو ندیدیم.
دستمونو گرفت و گفت: پس بیا ببرمت تا ببینی.
مارو کشون کشون برد جلو یه مغازه، اونجا نوشته و چسبونده بودن پشت شیشه که، «چاپ کتاب به نام شما»
یعنی پول از شما، نوشتن و چاپاندن کتاب به نام شما، از ما.
گفتیم عجب!
و این چنین شد که به ذکاوت خاوری و دیگر اختلاس کنند گان محترم! پی بردیم
اینا همش درسه. والاااااااااا
بیت :
شیخ ما فرمود شغل با کلاس