رضا بژکول

رضا بژکول

وب سایت شخصی رضا بژکول
رضا بژکول

رضا بژکول

وب سایت شخصی رضا بژکول

نمایتگان محترم مجلس لطفا برای یکبار هم شده این مقاله را بخوانید


نمایتگان محترم  مجلس لطفا برای یکبار هم شده این مقاله را بخوانید


لطفاً این مطلب را فارغ از شعار‌‌‌زدگی مطالعه کنید
جعفر محمدی
 عصر ایران - ایران و عربستان ، دو رقیب مهم منطقه ای هستند. هر چند این رقابت  عمدتاً در لایه های فوقانی سیاستگذاران دو کشور و در عرصه هایی مانند منازعات نفتی، نفوذ سیاسی در کشورهای منطقه، جنگ های نیابتی و ... دنبال می شود، ولی در روزهای اخیر با فاجعه ای که که در منا به وقوع پیوست، داغ مردم ایران از سعودی ها تازه و بحث رقابت و تخاصم ایران و عربستان، در سطح عمومی جامعه مطرح شد.

چند روز پیش، یادداشتی نوشتم با این عنوان "چرا عربستان، بحرین، امارات و ... علیه ایران گستاخی می‌کنند؟! "که با استقبال بسیار خوبی هم مواجه شد. امروز آن بحث را مشخصاً در عرصه اقتصاد ادامه می دهم تا مشخص شود که در ورای جو احساسی که این روزها جامعه را فراگرفته - و البته طبیعی و ستودنی است - واقعیت های ناظر به آینده چیست؟

ابتدا سه تعریف را که البته بسیاری از خوانندگان بر آن واقف هستند، از باب یادآوری، مختصراً مروری ساده و ابتدایی می کنیم:
تولید ناخالص داخلی: هر آنچه در داخل یک کشور، در طول یک سال تولید می شود،مجموعاً قیمتی دارد که به آن "تولید ناخالص داخلی" گفته می شود (GDP).
درآمد سرانه: اگر رقم تولید ناخالص داخلی کشوری  را تقسیم بر تعداد جمعیت آن کنیم، درآمد سرانه به دست می آید.
رشد اقتصادی: افزایش تولید یک کشور در هر سال نسبت به سال پایه را رشد اقتصادی می گویند.

این سه اصطلاح، مهم ترین شاخص ها برای تعیین جایگاه جهانی کشورها در اقتصاد است.

اما برای پیش بینی آینده اقتصادها، از "قانون 70" (Rule Of 70)استفاده می کنند. این قانون اقتصادی برای پیش بینی زمان لازم برای دو برابر شدن حجم اقتصاد یک کشور به کار می رود. مثلاً کشور الف که تولید ناخاص داخلی اش 100 میلیارد دلار در سال است اگر می خواهد بداند کی به عدد 200 میلیارد دلار خواهد رسید، از این فرمول استفاده می کند.

قانون 70 می گوید: اگر عدد 70 را بر رشد اقتصادی یک کشور تقسیم کنید، تعداد سال های لازم برای دو برابر شدن تولید ناخالص داخلی به دست می آید.

با این حساب، ابتدا بیایید ببینیم حجم اقتصاد ایران، چه زمانی دو برابر وضعیت کنونی می شود؟

رشد اقتصادی ایران در حال حاضر 0.6 درصد است و پیش بینی می شود اگر با همین آهنگ پیش برویم، متوسط رشد 7 سال آتی، 1.7 درصد باشد. (اعداد این متن، تقریبی اند)

با تقسیم 70 بر 1.7 ، عدد 40 به دست می آید. یعنی 40 سال طول خواهد کشید که تولید ناخالص داخلی ایران، دو برابر شود (در سال 1434)! 

با این اوصاف،40 سال طول خواهد کشید که درآمد سرانه ایرانیان که هم اکنون حدود 4500 دلار است، به 9000 دلار برسد. (در قانون 70، محاسبات جمعیتی نیز لحاظ شده است.)
اما عربستان چه؟ سعودی ها هم اکنون 7500 دلار درآمد سرانه دارند(برخی آمارها ، اعداد بزرگتری را نشان می دهند). رشد اقتصادی شان نیز در 7 سال آتی، 3.5 درصد پیش بینی شده است. البته در سال های گذشته، رشد متوسط شان بیش از 3.5 درصد بوده است.
با تقسیم 70 بر 3.5 ، عدد 20 به دست می آید. یعنی اقتصادی عربستان، 20 سال بعد دو برابر خواهد شد (نصف مدت زمان ایران). 


به عبارت دیگر، 20 سال بعد، درآمد سرانه سعودی ها، از 7500 دلار کنونی به 15000 دلار می رسد. چنانچه روند ادامه یابد، بعد از 40 سال درآمد سرانه عربستان، 30 هزار دلار خواهد بود.
خلاصه عدد و رقم های بالا این است: اگر اوضاع به همین وضع پیش برود، در سال 1434 ، درآمد سرانه سعودی ها 30 هزار دلار و درآمد سرانه ایرانی ها، 9000 دلار خواهد شد. به عبارت دیگر، فاصله کنونی درآمد سرانه ایران و عربستان که تنها 3 هزار دلار به نفع عربستان است در آن زمان به 21 هزار دلار به نفع سعودی ها، می رسد.

افزایش فاحش اختلاف اقتصادی ایران و عربستان، به معنای این است که سعودی ها می توانند در دورنمای بلند مدت، برتری خود بر ایران را ببینند. این برتری می تواند از حوزه اقتصاد فراتر رفته و با توجه به اهمیت اقتصاد در عرصه های سیاسی، روابط بین الملل ، نظامی و ... این حوزه ها را نیز شامل شود.
حتی سعودی های مروج وهابیت، می توانند به مدد ثروت خود و شکاف ایجاد شده بین درآمد خود و ایرانیان، تبلیغ و ترویج فرقه وهابیت را در ایران شدت بخشند و بکوشند حتی جغرافیای مذهبی ایران و منطقه را نیز تغییر دهند.

تازه آنچه ذکر شد، مقایسه ایران و عربستان است و اگر بخواهیم کشورهای دیگر مانند ترکیه ، کشورهای جنوب خلیج فارس،کشورهای آسیای میانه، چین، اروپا، آمریکا و ... را بررسی کنیم خواهیم دید که چه رقابت سهمگین و بی رحمانه ای در جهان در جریان است و ما درگیر چه مسائل پیش پا افتاده ای در کشور هستیم!


فراموش نکنیم که اقتصاد همانند سایر علوم دیگر - به مثابه سنن الهی - با هیچ کس تعارف ندارد و درگیر خوب و بد و شعارها و احساسات نمی شود بلکه قواعد خود را تحمیل می کند.

 آنچه  نیز خواندید، آینده اقتصاد ایران و عربستان در مقایسه با یکدیگر بر اساس علم است. تنها راه باقی مانده (تأکید می کنم:تنها راه باقی مانده) اصلاح سریع روندهای اقتصادی است.
ما چاره ای جز زدودن موانع داخلی و خارجی رشد اقتصادی سریع نداریم. رشد اقتصادی کنونی، هر چند نسبت به دوران دولت قبل که حتی به منفی 5 درصد هم رسید، بهتر است ولی نمی تواند در بلند مدت، منجی ایران باشد. ما به رشد بالای 7 درصد نیاز بسیار بسیار ضروری ، حیاتی و تاریخی داریم. 
البته رسیدن به این رشد، بسیار سخت است چرا که در جهان امروز، برای افزایش یک دهم درصدی رشد نیز برنامه های متعددی را باید سختگیرانه اجرا کرد چه رسد به این که بخواهیم از این اعداد بالا صحبت کنیم. با این حال، هر چند سخت و حتی طاقت فرسا، ولی شدنی است و تمام امیدها هم به همین امکان است تا بتوانیم با "عملگرایی"، موازنه را به نفع خود کنیم.

«بهبود روابط خارجی»، «اصلاح ساختارهای داخلی اقتصاد» و «تعهد جدی و صادقانه دولت و مردم  برای تحقق رشد اقتصادی و پذیرش خوب و بد آن» ، گزاره هایی هستند که موجودیت ایران و زندگی ایرانیان، بدان ها بسته است و الّا به سرعت، کوچک و کوچک تر و ضعیف و ضعیف تر می شویم و در جنگل دنیا، توسط قوی تر ها خورده خواهیم شد، تعارفی هم در کار نیست.

جمعیت زنان 50 درصد در کشور 5 درصد در مجلس

جمعیت زنان

50 درصد در کشور  5 درصد در مجلس


زن شاهکار خلقت است (برنارد شاو)


زنان سازندگان فردای هر جامعه اند، سازندگانی که قدرت وتوانایی این را دارند که در دوسنگر تربیت فرزندان صالح وتحصیلات عالی خوش بدرخشند و با تلاش بی وفقه خود فرزندانی سالم و متعهد تحویل جامعه دهند، اما همین زنان که سازنده نسل به نسل انسانهای زبده،کارشناس و کارآمد درجهانند چه سهمی از جامعه دارند ؟ و یا سهم آنها از این تلاش چیست؟و چرا آنها در اکثر کشورها مورد بی مهری قرار می گیرند ؟ آنچنان که گویاست نقش یک زن در فرایند تربیت ، سازندگی ،و حضوردر عرصه های مختلف سیاسی ،اقتصادی ،هنری ،ورزشی،اجتماعی و فرهنگی اگر بیشتر از مردان نباشد کمتر نیست و در بعضی از  مواقع  جایگاه زنان در ارکان  اجتماعی از مردان نیز  بالاتر است(نمونه آن  انوشه انصاری اولین زن  فضانورد ایرانی ).


سوال این است که پس سهم  زنان در مجالس قانون گذاری یا ارکان اجرایی چقدر است ؟ و چرا  از دانش ، بینش وتخصص آنان آنچنان که باید استفاده نمی شود ؟اگرچه در بعضی کشورها برای فرار از چرایی موضوع فوق کم وبیش در مجالس قانون گذاری اقلیت صوری حضورپیدا می کنند اما این حضور  تنها پاسخگوی درصد بسیارکمی از مطالبات  آنان است.

.

براساس آمارهای داده  شده از میان  185 کشور دنیا تنهاچند کشورند که مجالس قانون گذاری آنها اگر نگویم بیشترین، ولی نیمی از آنها را زنان تشکیل می دهند ،کشورهای که نه توسعه یافته اند و نه آنچنان شناخته شده ، اما فرهنگ عمومی چنین جوامعی این آمادگی  را دارد که در ارکان مشورتی آنها را بکار گرفته واز نظرات ،اندیشه  و ایده  و تخصص  آنان استفاده نمایند ،هندوراس ،رواندا،افریقای جنوبی و کیوبا،سویدن، پنج کشوری که بیشترین سهم حضور  زنان را در مجلس قانون گذاری تخصیص داده اند، از کشورهای دور دست و ناشناخته از جهت جغرافیایی که بگذریم همسایه ما افغانستان را در نظر بگیریم  که به زن ستیزی معروف بوده، اما در مجلس قانون گذاری این کشور از میان 249 نماینده 65 نفر آن زن هستند یعنی  سهم 18 درصدی، عربستان، که رانندگی برای زنان در این کشور ممنوع است ،اما در مجلس مشورتی این کشور 30 زن حضوردارد ، اردن، در مجلس قانون گذاری آ ن18 زن حضور دارد ،ترکیه ، در انتخابات اخیراین کشور 98 زن به پارلمان راه یافتند که41 نفرآنها از حزب مسلمان عدالت و توسعه بودند،اگر چه تعداد زنان به نسبت گذشته در ترکیه رای نیاوردند اما مسئله زنان  و حضور آنان در این کشوربه گونه ای نهادینه شده  که به راحتی می توانند در هر انتخاباتی  ورود کرده وازحقوق شهروندی خود دفاع کنند ،در امریکا ،سهم زنان در پارلمان  به  2/15در صد می رسد،اما در بین دولت مردان این کشور زنان همیشه حضور موثری دارند  .


،دراروپا نیز سهم زنان در مجالس قانونگذاری کمتر از بقیه کشورها نیست ،میانگین حضور زنان در پارلمان های اروپا بالای 30 درصد است که در بعضی از کشورها بخصوص شمال اروپا حضور  آنان در پارلمان درحال  تبدیل شدن به یک قانون است،این روند  در بعضی کشورهای اروپا  بالای 30 درصد است، فنلاند 45%  هلند 3/39 دانمارک 38% سوئد 45%، آمارها در جهان  نشان می دهد که نصف جمعیت زنان از رسیدن به ارکان قدرت محروم هستند ،چنانکه در بعضی کشورهای آسیایی و اقیانوسیه (بخصوص خاورمیانه) نیز با محدودیت شگفت انگیزی در عرصه رسیدن به قدرت روبرو هستند ،درحالی که  زنان  می توانند در ثبات اجتماعی ، فرهنگی ،سیاسی ، اقتصادی و علمی و ورزشی این گونه کشورها تاثیرگذار بوده و در روند حرکت به سوی توسعه نقش به سزایی ایفا نمایند .


 این آمارها درکشور ما به نسبت همسایه ها و حتی کشورهای در حال توسعه به مراتب پایین تر است ،بر اساس داده های آماری در کل ادوار مجلس شورای اسلامی زنان به طور میانگین  5 در صد موفق شدند به مجلس راه پیدا کنند ،ویا در  35 سال گذشته در کابینه دولت مردان کشور تنها یک بار وزیر زن داشتیم که آن وزیر نیز پس از انتقاداز دولت مهر ورز  به دلیل   عدم تخصیص ارز برای واردات دارو عزل گردید ،این امر برای کشوری که نیمی از جمعیت آن را زنان تشکیل می دهند و نسل های جوانش در بعد از انقلاب  دارای تحصیلات عالی دانشگاهی  هستند  غیر معقول وغیر منطقی به نظر می رسد .


 اکنون بانزدیک شدن به انتخابات اسفند سال 94 جا دارد تا احزاب ، جناح ها وگروه های سیاسی ،اجتماعی وحتی  محیط زیستی دست به دست هم داده و با حضور موثر خود، زنان فرهیخته ،متخصص و مدافع حقوق شهروندی را انتخاب،  تا در فرایند تصمیم گیریها بتوانند نقش اجتماعی خود را به منصه ظهور برسانند.


 دولت مردان ما نباید ازحضور زنان خبره ،با هوش ،و متخصص در هرم قدرت غافل شوند، غفلت از بکارگیری نیمی از جمعیت کشور در حوزه ها ی مختلف سبب فرسوده شدن آنان در محیط های اجتماعی و خانوادگی شده  و  اثرروانی  معکوس ببار می آورد .


امیدواریم درانتخابات پیش رو سهم زنان از میانگین 5 درصد ادوار مجلس به 30 در صد افزایش یابد.ضروری است  همه گروه ها اعم از اصلاح طلب  تا اصولگرا و حتی اعتدال گرایان در لیست خود زنان فرهیخته و تحصیل کرده  را ملحوظ نموده  ،و نگذارند حق طبیعی آنها در ارکان اجرایی کشور با تعصب مردسالاری عده ای تضیع گردد .




رضا بژکول  ارشد علوم سیاسی     94/9/1

 

 

تنش روسیه با ترکیه انتقام یا تحریم

تنش روسیه با ترکیه انتقام یا تحریم


سرنگون شدن یک فروند جنگنده سوخوی -24 روسیه توسط جنگنده های f16 ترکیه سبب گردید تا توجه اکثر رسانه ها و خبرگزاریها را به خود جلب کند، پیش بینی ها حاکی از این است انتقام این عمل ترکیه از طرف جنگنده های روسی در آینده نزدیک تحقق پذیرد ،فارغ از اینکه چنین اتفاقی در آینده خواهد افتاد یا نه ؟سوال این است که ترکیه بیشتر نیز بابت ورود جنگنده های روسی به چند متری و یا چند کیلومتری مرزهایش از خود خویشتن داری نشان داده بود (طبق گفته اردوغان 6 بار)،چه اتفاقی افتاده که این بار طبق (گفته آمریکای ها) علیرغم اینکه چند ثانیه از مرزهایش عبور کرده نتوانست آن را تحمل کند؟


آیا این عمل دولت ترکیه گروه خود خوانده داعش را مصمم تر نخواهد کرد که در جنگ با کشورهای متحد انگیزه نیروهای احساسی خود را دو چندان کند ؟ دولت مردان ترکیه که خود زخم دیده از حملات داعش در داخل خاکشان  بوده و همچنان در تهدید به سر می برند،چه توجیهی برای حمله به جنگنده روسیه در شرایط فعلی را دارند ؟ سرنگونی جنگنده روسی در منطقه حساس خاورمیانه وخاک سوریه جز ایجاد تنش ودرگیری نظامی مستقیم و یا نیابتی چه چیزی را هویدا می کند ؟


از دیدگاه کارشناسان خبره به نظر می رسد که ولادیمیر پوتین عکس العمل سختی برای این عمل ترکیه انجام دهد، از رفتارهای گذشته پوتین این برداشت وجود دارد که هر حمله ای را به راحتی تحمل نخواهد کرد ،دولت روسیه  یا با جنگ نیابتی وحمایت از کردهای ترکیه  وتبدیل کردن این کشور به سوریه دیگر  و یا با جنگ مستقیم و سرنگون کردن هواپیمای ترکیه  انتقامش را در آینده خواهد گرفت.


چنانکه در گام اول ،تحریم تجاری ، جلوگیری از رفت و آمدشهروندان روسی به خاک ترکیه ، جلوگیری از ورود کامیونهای ترکیه به خاک روسیه ،لغو خرید کالاهای ترکیه به دستور دولت این کشور ،عدم فروش بلیت توسط شرکت نتالیا تورس بزرگترین شرکت روسی ترکیه از 24 نوامبر صورت عملی به خود گرفته و یا خواهد گرفت ، این در حالی است که در سال 2014  نزدیک به 5/2  میلیون گردشگر روسی درقالب کاروان های توریستی به ترکیه رفتند ، که ازلحاظ در آمد اقتصادی اثر منفی برای این کشور خواهد داشت  .


آنچنان که آشکار است  روس ها دل خوشی از ترکیه و جند کشور دیگر خاورمیانه مثل عربستان و قطر به دلیل حمایت از مخالفان دولت سوریه ندارد ،عربستان و قطر که در باتلاقی ازجنگ در یمن گرفتارند ،ترکیه نیز در داخل با کردهاو در مرزهایش با نظامیان سوریه  ،باید منتظر بمانیم و ببینیم جامعه جهانی از این عمل ترکیه جهت جلوگیری از تنش بیشتر چه سازوکاری را بکار خواهند گرفت ؟


امیدواریم که تنش بین ترکیه و مسکو باعث جنگی دیگر در منطقه نا امن خاورمیانه نشود، تابه جای نابودی داعش که جهان را تهدید می کند  سبب تقویت این گروه خود خوانده درمنطقه و فرا منطقه گردد.


رضا بژکول   ارشد علوم سیاسی

 

 

بزرگان در مورد خواندن کتاب چه می گویند؟ لطفا روزی یک ساعت کتاب بخوانید(تقدیم به سایت عصر ایران بابت ترویج کتاب خوانی)

بزرگان در مورد خواندن کتاب  چه می گویند؟ لطفا روزی یک ساعت  کتاب بخوانید(تقدیم به  سایت عصر ایران بابت ترویج کتاب خوانی)

محیط طباطبایی:

به نظر من، کتاب بیش از درس و معلم به انسان می آموزد. من نُه دهم معلومات خود را از کتاب آموخته ام و یک دهم را از معلم و درس.

اینشتین:

افکار و اندیشه های انسان به گونه ای است که ممکن است فقط خواندن یک کتاب پایه اندیشه ها و افکار انسان را بر مبنای جدید یا در مسیر خاصی قرار دهد و چه بسا ممکن است کتابی مسیر سرنوشت میلیون ها انسان را در راه مخصوصی بیندازد.

مُنْتِسکیو:

من هیچ غمی نداشتم که خواندن یک صفحه کتاب از بین نبرده باشد. کتاب، عمر دوباره است. در دنیا لذتی که با لذت مطالعه برابری کند، نیست.

کارلایل:

دانشگاه واقعی، جایی است که مجموعه ای از کتاب در آن جمع آوری شده باشد.

موریس مترلینگ:

آدم تنها در بهشت هم باشد، به او خوش نمی گذرد، ولی کسی که به کتاب یا تحقیق علاقه مند است، هنگامی که به مطالعه یا تفکر مشغول است، جهنم، به تنهایی برای او بهترین بهشت هاست.

آبراهام لینکلن:

بدون حکومت، می شود زندگی کرد، ولی بدون کتاب و مطبوعات نمی شود.

وُلتر:

برگ های کتاب به منزله بال هایی هستند که روح ما را به عالم نور و روشنایی پرواز می دهند.

ویکتور هوگو:

خوشبخت، کسی است که به یکی از این دو چیز دست رسی دارد، یا کتاب های خوب یا دوستانی که اهل کتاب باشند.

جرج جرواق:

200 بار نهج البلاغه را مطالعه کردم تا بتوانم درباره شخصیت امام علی علیه السلام بنویسم. اعراب آن روز، قدر علی بن ابی طالب علیه السلام را نشناختند و او را درک نکردند. علی بن ابی طالب علیه السلام متعلق به قرن بیستم است.

ابن ابی الحدید:

در عرض پنجاه سال عمر، هزار بار خطبه همّام را خوانده ام و هر بار اثر خاص بر من نهاده است. نمی دانم این اثر از شدت علاقه ای است که به گوینده آن دارم یا در تأثیر سخن است که بر من می نهد.

سهراب سپهری:

کتاب آسمانی ما (قرآن)، گذشته از جنبه الوهیت و تقدیس، از باارزش ترین شاهکارهای ادبی جهان است.

سقراط:

جامعه وقتی فرزانگی و سعادت می یابد که مطالعه، کار روزانه اش باشد.

بیهقی:

بهترین سخن گویان و یاران، کتاب است و آن گاه که دوستان تنهایت نهند، می توانی به آن سرگرم شوی. اگر او را هم راز خویش قرار دهی، سرّ تو را فاش نمی کند و با کتاب است که می توان به دانش و نیکی ها دست یافت.

محمدتقی شریعتی:

من ده ساعت مطالعه می کنم تا یک سخنرانی کنم و بعضی یک ساعت مطالعه می کنند و ده مجلس حرف می زنند.

مُنْتِسکیو:

کتاب را زیاد مطالعه کنید تا بفهمید که هیچ نمی دانید.

عماد کاتب:

تا به حال ندیدم کسی امروز کتابی بنویسد، مگر اینکه فردا می گوید: ای کاش این عبارت را تغییر می دادم که اگر چنین می نوشتم، بهتر بود و ای کاش این جملات را اضافه می کردم که اگر چنین می شد، نیکوتر بود و ای کاش این قسمت مقدّم بود که اگر چنین بود، جالب تر بود و این شگفت انگیز و مایه عبرت است و این خود، دلیل بر جهل و نادانی بشر است.

صادق طباطبایی:

کتاب را حافظه بشریت خوانده اند. مجموعه دانش و معارف تاریخ مدّون چند هزار ساله را در کتاب می توان یافت. هیچ کدام از وسایل ارتباطی، ژرفای لازم را در اندیشه و تفکر و حوزه قدرت خلاقیت انسان آن گونه که خواندن و نوشتن پدید می آورد، ایجاد نمی کند. از این رو ترویج کتاب و کتاب خوانی، وظیفه و رسالت اصلی دست اندرکاران فرهنگ و دانش جامعه ما می باشد.

در شرایطی که روابط پیچیده اجتماعی و مشکلات روزمرّه، توان مطالعه را حتی برای علاقه مندان به کتاب کاهش داده است، و وجود رسانه های سمعی و بصری خودی و غیرخودی، به دلیل سهولت برقراری ارتباط، اوقات فراغت آنان را پر می کند و به موازات آن، مشکل گرانی کاغذ و وسایل چاپ، نیازهای مالی دست اندرکاران به ویژه نویسندگان، مترجمان و مؤلفان را تأمین نمی کند، نمی توان برای گسترش عناوین و افزایش تیراژها و کشاندن انسان ها به دنیای کتاب، به شعار و موعظه بسنده کرد.

آثار هلاکت بار و چندجانبه رسانه های ماهواره ای و ابعاد خطرناک و مرموز آن، به اندازه کافی، روشن و چشم گیر است. اثرات سوء تلویزیون و تماشای آن، حتی در بزرگسالان، و نیز دگرگونی هایی که تماشای این جعبه جادو در کاهش قوای فکر جوانان و حتی خردسالان قبل از دوران دبستان برجای می گذارد، جای تردید، باقی نمی گذارد که رهبران جامعه باید همه توان و امکانات موجود خود را بسیج کنند و یک جریان و نهضت عمومی کتاب خوانی را تدارک ببینند.

به نظر نگارنده، این مسأله آن اندازه از اهمیت برخوردار است که حتی باید با اختصاص درآمد حاصله از فروش یک روز نفت در سال برای تهیه وسایل لازم چاپ و نشر، مقدمات توزیع ارزان و حتی در پاره ای از سطوح رایگان کتاب را تدارک دید. پرداختن سوبسید برای کتاب، بدون تردید، از تهیه پنیر و روغن ارزان کم اهمیت تر نیست.

اگر به ضرورت گسترش نشر کتاب و فراگیر شدن کتاب خوانی برای حفظ فرهنگ انسانی و تقویت قدرت دفاعی انسان در برابر یورش پیام آوران ویرانگر، اعتقاد داریم، باید از همه راه های ارشادی و تشویقی، بهره جوییم، و حتی با برگزاری مسابقه های منطقه ای و سراسری، شوق و ذوق را در افراد جامعه، به ویژه جوانان برانگیزیم.

ویزگی های یک نماینده اصلح برای مجلس

ویزگی های یک نماینده اصلح برای مجلس


مجلس به مجموعه ای ازافراد گفته میشود که در هر کشور به منظور وضع قوانین و نظارت بر اجرای آنها معمولا با رای آزاد ، مستقیم ،مخفی مردم انتخاب می شوند و نقش اساسی در روند جاری کشور دارند ، حضور افراد شایسته سالار در این رکن از ارکان نظام می تواند نقش تعیین کننده ای در مسائل خرد و کلان کشور ایفا نماید ،دراین چارچوب نماینده مجلس باید کسی باشد که پایه فکری ، علمی وعملی او بر مبنای  منافع ملی و جریانهای مختلف در کشور، شهرستان و یا شهروی باشد ،به نظر می رسد  یک نماینده اصلح حداقل دارای ویژگی های ذیل باشد.

 

1-به منافع ملی کشور نگاه  ویژه  دارد، تا به منافع حزبی وجناحی


2-کم سخن می گوید بیشترعمل می کند(حراف نیست)


3-کمتر مصاحبه می کند وبیشتردرحوزه انتخابی اش عمل می کند


4- سطحی نگر نیست، اندیشه پویا دارد


5- وام دار ثروت و قدرت نیست بلکه مدافع مردم است


6-مطلق گرا نیست بلکه نسبی گرا است


7- شیفته قدرت تحت هرشرایطی نیست بلکه عاشق خدمت درهرمسئولیتی است


8- دارای ظاهری آراسته در شان یک نماینده مجلس است


9-به تضارب آ راء درجامعه اعتقادی راسخ  دارد(تکثرگرا است)


10- تجمل گرا نیست بلکه مانند موکیلنش زندگی می کند.( زندگی ساده دارد)


11-آنچه به دیگران توصیه می کند در زندگی شخصی خود نیز بکار می گیرد


12-انتقادپذیراست ومنتقیدنش رابا القاب والفاظ ناپسند مورد حمله و خطاب قرارنمی دهد



13- در رسانه ها کمترحضور دارد بیشتر درحوزه مسئولیتش مطالعه می کند


14- از سخن گفتن با رسانه های بیگانه هراسی ندارد


15-از هوچیگری و تمسخر دیگران پرهیز می کند


16-مدافع حقوق شهروندی ومحرومین جامعه است.



17-در راستای اعتلای کشورش به نخبگان نگاه ویژه ای دارد


18- تکبر،حسادت،و کینه ندارد بلکه تفکر،تحمل وسعه صدر دارد



19-وعده نمی دهد مگر آنکه به آن عمل کند


20- درمجلس اولویتش به ترتیپ منافع کشور، استان وبعد شهرش است


21-درطول نمایندگی کیسه ای برای خود و خانواده اش نمی دوزد


22-از بحث و مناظره با مخالفانش ابایی ندارد


23- درحوزه انتخابیه اش افراد را بر مبنای شایسته سالاری انتخاب می کند


24-پس ازپایان نمایندگی کاستی ها ودستاوردهایش را شفاف گزارش می دهد



25- درهرپیروزی وشکست به فکر انتقام نیست


26- دربرخورد با دیگران عقلانی سخن می گوید نه احساسی


27–درتصویب قوانین در مجلس تنها حضورفیزیکی ندارد بلکه حضور علمی و عملی دارد


28- برای رشدوتوسعه شهرش ازشایستگان ، فارغ ازهراندیشه ای بهره می گیرد


 

29- درمسئولیتهای اجرایی از زنان که نیمی ازجمعیت کشورند استفاده می کند




30- ازلحاظ شخصیتی واخلاقی الگویی برای دیگران است



امید آنکه در انتخابات پیش رو(اسفند 94) نمایندگانی وارد مجلس شوند که فارغ از هر جناح و حزبی تنها به منافع ملی کشور بیاندیشند، دررقابت با دیگران به اخلاق سیاسی پایبند ، وازبکار بردن القاب والفاظ ناپسند برای مخالفان و نخبگان وکاندیدهای دیگر دوری نماید. 

 

رضا بژکول    ارشد علوم سیاسی                 94/7/26