لاهیجان عروس گیلان!؟
سخنی با مسئولین محترم و اجرایی شهر لاهیجان
اینجانب به عنوان یک شهروند لاهیجانی مهاجر برای مدت چند روز جهت بازدید و تبریک عید به زادگاه خود مراجعه کردم در این چند روز نکاتی را در شهر خودم دیدم که بر خود واجب می دانم به عنوان یک لاهیجانی خدمت مسئولین عرض کنم امیدوارم این یاداشت را با دید مثبت نگاه کنند.
1-ترافیک میدان گیل یکی از معضلات شهرمان است ، سال اول نیست که اکثر هموطنان گردشگر چه گذری و یا گردشگران علاقمند به آثار باستانی و طبیعت بکر شهرمان گرفتارش هستند، متاسفانه در این مدت فکری به رفع آن نشده است، این در حالی است که شهرهای دیگر مثل رشت و خمام کوچک در مدت کوتاهی این هدف را تحقق بخشیدند، از طرفی تنگ بودن خیابان منتهی به دور میدان گیل عامل دیگری است که تاکنون چاره ای اندیشیده نشده، با کم کردن فضاء میدان گیل به صورت موقت می شد تا حدودی رفع مشکل کرد، اما گویا تنها چیزی که مسئولین محترم لاهیجان به آن فکر نمی کنند تنگ تر کردن محدوده میدان برای کوتاه مدت است، امیدواریم با خبرهای که شنیدیم بودجه احداث پل میدان گیل تامین شده، این امر به زودی تحقق پیدا کند ونماینده محترم شهر لاهیجان در کوتاه مدت چاره ای بیاندیشد که مسافران علاقمند به لاهیجان گرفتار ترافیک و سر در گمی نشوند.
2-یکی دیگر از مشکلات شهرمان خراب بودن اکثر خیابانهای ورودی و خروجی شهر است، هر کجا که بنگریید خیابان پینه بسته و باعث ترافیک داخل و خارج شهر می شود ،و هم باعث جمع شدن باران و ایجاد چاله و بعضی مواقع گودالها کوچک ، که خطراتی برای شهروندان ایجاد می کند، آیا بهتر نبود مسئولین امر چند ماه قبل از تعطیلات افراد متخصص و آشنا را جهت سرکشی به همه مبادی ورودی و خروجی اعزام می کردند تا برای رفع آن اقدامی صورت می گرفت، تا باعث نشود بعضی ازمسافران بگویند لاهیجان ها به خانه های خود خوب می رسند اما توجه ای به بیرون خانه یعنی خیابانها ندارند(یا به اندرون خوب می رسند ولی به بیرون کاری ندارند).
3-لاهیجان با پیشینه فرهنگی بالا و با سواد ترین شهر گیلان و اثار باستانی متنوع و طبیعت بکر و زیبا و داشتن بهترین سوغاتی که همه کشور از آن استفاده می کنند (یعنی چای) ،شرم آور است ببینم که هم در داخل و هم در مبادی ورودی و خروجی شهر کنار خیابان اشغال ریخته شده که توجه ای هم به آن نمی شود ، مسافران تنها در داخل شهر اطراق نمی کنند بلکه به دلیل زیبایی شهر و اطراف آن مثل روستاها که در حاشیه شهر قرار دارند( اطراف رودبنه ،بازکیاگوراب و.....)استراحت میکنند ،ریخته شدن اشغال کنار خیابانها زیبنده شهرمان نیست، شهرداری باید تد بیری می اندیشید ، اگر در طول سال توانایی این را ندارد که داخل و اطراف آن را رسیدگی کند ،حداقل گروهی متشکل از کارکنان و افراد داوطلب را تشکیل می داد تا در تعطیلات عید برای پذیرایی از گردشگران سایر استانها اقدامی موثر انجام می گرفت ، که این خود تبلیقی برای زیبایی شهر در حال و آینده می شد،اینکه تبلیغ کنیم که لاهیجان عروس گیلان و حتی خاورمیانه است به تنهایی کارساز نیست باید نگذاریم زیبایی خدادای شهرمان به دست ما آلوده گردد.
4- هر شهری برای نشان دادن داشتهای خود و آثار دیدنی و باستانی اقدام به چاپ بروشوری های می نمایید که امیدواریم که مسئولین شهر در یک وفاق و عرق لاهیجانی چنین حرکتی انجام داده باشند که البته بنده به عنوان یک شهروند لاهیجانی تنها تبلیغات مدون از یک تولیدی چای را دیدم که نسبتا زیبا و گویا بود، اگر چنین تبلیغی صورت نگرفته که احتمالا نگرفته ، با انتخاب گروهی کارشناس بهترین بروشور تبلیغی از لحاظ زمانی و از لحاظ مکانی را تهیه تا تصویر ذهنی خوبی در همه گردشگران ایجاد تا در آینده خود آنها مبلغ شهرمان باشند، بهر حال امروزه تبلیغات در ایجاد بازاریابی و جذب توریست حرف اول را در تمام جهان می زند و یکی از ابزارهای دقیق در آمد برای هر کشوری است، ترکیه تنها با تبلیغات وسیع توانست به اندازه صادرات نفت ما توریست جذب کند و امروز یکی از بزرگترین کشورهای توریستی جهان شناخته شود ،مالزی به عنوان یک کشور مسلمان بخش اعظم در آمدش از توریست است تبلیغات اساس و پایه جذب توریست در هر کشوری است که متاسفانه در این زمینه در شهرمان فراگیر نبوده .
5- آب گرفتگ در سطح شهر و اطراف آن یکی دیگر از معضلات شهرمان است، اگر خیابانهای شهر درست اسفا لت شده باشند و درکناره های شهر از ریخته شدن اشغال جلو گیری به عمل آید و در یک حرکت جمعی و تخصصی خیابانها درست جدول بندی و آب در رو داشته باشد هیچ نقطه ای از شهر باران جمع نمی شود متاسفانه با باریدن باران در طول سال ما شاهد آن هستیم که جمع شدن آب مانع تردد آسان مردم در داخل و اطراف شهر میگردد و این می تواند خساراتی نیز ببار آورد اگر آب باران درست هدایت شود از آن به عنوان ذخیره ای برای آینده کشاورزی می شود استفاده کرد(با توجه به دوران خشکسالی کشورمان)بهرحال شایسته نیست آب گرفتگی مانع و سدی برای هموطنان که به عنوان گردشگر وتوریست وارد شهرمان می شوند گردد.
در پایان ضمن تشکر از همه کسانیکه در جهت بهبود
و پیشبرد اهداف بلند مدت شهرمان اعم از زیبایی ،سلامتی و شادابی و محیط زیست
زیبا تلاش می کنند تشکر و قدردانی نماییم،
امیدواریم شهر لاهیجان در آینده با همدلی و هم گرایی به عنوان شهری نمونه در استان
و کشور شناخته شود.
رضا بژکول فارغ التحصیل ارشد علوم سیاسی
گفتوگو با آنت لیر، معاون دبیرکل سازمان جهانی مالکیت فکری در فاصله بین سخنرانی تا کارگاه بعدی برگزار شد. او که برای شرکت در پنجمین همایش ملی حقوق مالکیت ادبی و هنری و حقوق مرتبط به تهران آمده بود با دیدن آثار موزه ملی همچنان شگفتزده بود. از نظر این مدیر نروژی که سالهاست در ژنو و در سازمان مالکیت جهانی فعالیت میکند،
پیوستن ایران به کنوانسیون برن میتواند آغازی مطمئن برای حفاظت از آثار خلاقه باشد؛ فرصتی که پول و امکانات و متصلشدن به جامعه بینالمللی را به همراه دارد.
اما در این گفتوگو سعیشده برخی از نگرانیها و دغدغههای متداول با او مطرح شود. او مثالهایی از حمایتهایی که آثار ایرانی در جهان شده را مطرح میکند و بهشدت طرفدار کنوانسیون مراکش و امکاناتی است که در اختیار افراد کمبینا میگذارد.
برخی از کشورها و ازجمله ایران با
اینکه عضو سازمان جهانی مالکیت فکری هستند، برخی از پیمانهای مربوطه را
امضا نکردهاند، آیا بررسی کردهاید که علت نپیوستن برخی از کشورها به
کنوانسیون برن که مربوط به حق مؤلف است، چیست؟ آیا این کشورها دلایل یکسانی
دارند؟
تعداد خیلی کمی از کشورهای جهان به کنوانسیونها نپیوستهاند. اکنون حدود
١٦٨ کشور عضو سازمان جهانی هستند. کشورهایی که به این کنوانسیونها
نپیوستهاند حدود ٢١ کشور هستند که ایران کشوری کاملا متفاوت با دیگر
کشورهایی است که به عضویت درنیامدهاند.
کشورهایی نظیر اریتره و... جزء کشورهای غیرپیشرفته محسوب میشوند که با توجه به سطح بالای فرهنگ و تمدن در ایران، نمیتوان ایران را در ردیف آن کشورها حساب کرد. این کشورها درواقع به کنوانسیونها نپیوستهاند چراکه کمتر آگاهی و دانشی نسبت به این مسائل دارند. آنها اطلاعاتشان بسیار محدود و اندک است و بهدلیل عدم شناخت عضو کنوانسیون نشدهاند.
شما در زمینه علاقهمندشدن و برای عضویت این کشورها، چه فعالیتی انجام میدهید؟
ما در حال گفتوگو و تبادل دانش و اطلاعات با این کشورها هستیم تا مزایای
عضویت در این کنوانسیونها را بدانند. همچنین به آنها برای ساختن زمینه
مناسب و زیربنایی کمک کنیم. این اقدامات را انجام میدهیم تا بتوانند بعد
از شناخت نسبت به این کنوانسیونها به آنها بپیوندند و از مزایای آن
برخوردار شوند.
اما تفاوتهای فرهنگی بین کشورهای مختلف باعث میشود از مفاهیمی
مثل حق مؤلف نیز تلقیهای مختلف وجود داشته باشد. چقدر به این تفاوتهای
فرهنگی توجه شده است؟
این تصور غلطی است که عضویت در کنوانسیون برن جلو دسترسی به اطلاعات را
میگیرد و امکان دستیابی به آن را محدود میکند. ادیان زیادی در دنیا هستند
و کشورهایی با مذهبهای مختلف عضو کنوانسیون هستند.
کنوانسیون برن برای جلوگیری از دسترسی به اطلاعات نیست بلکه هدف برعکسی دارد و قرار است کشورهای عضو دسترسی آسانتری به منابع داشته باشند و مسیر دسترسیشان تسهیل شود، خصوصا در زمینه کپیرایت. این یک سوءتفاهم مشترک و یک باور قدیمی و منسوخشده است که تصور میکردند عضویت در کنوانسیون برن دسترسی به منابع را محدود میکند.
برخی از کشورها مانند آمریکا با تأخیری نزدیک به صد سال و با حفظ
برخی از قوانین داخلی خود در زمینه مالکیت فکری به آن پیوستهاند. آیا برای
ایران و کشورهایی که هنوز نپیوستهاند، نیز چنین امکانی وجود دارد که با
حق تحفظ نسبت به بخشهایی از کنوانسیون برن به آن بپیوندند؟
این نکته اصلا درست نیست، تمام کشورهایی که به کنوانسیون برن پیوستهاند بهطور کامل و بدون حق تحفظ بوده است.
پس دلیل تأخیر عدم عضویت کشوری همچون آمریکا چیست؟
آمریکاییها از کشور کانادا بهعنوان پشتیبان استفاده میکردند.
منظورتان از پشتیبان چیست؟
یکی از مثالهای خوب در این زمینه فیلم اسکاری اصغر فرهادی «جدایی» است. او
برای اینکه نمیتوانست در ایران حقوق مادی و معنوی اثرش موردحمایت قرار
گیرد، اولین اکران فیلمش در جشنواره برلین بود تا از فیلمش حفاظت شود.
آمریکاییها نیز از این شیوه استفاده میکردند و آثارشان را در کانادا ثبت
میکردند و از مزایای کپیرایت بهصورت بینالمللی در هر جای دنیا استفاده
میکردند؛ مانند فیلم آقای فرهادی که بهدلیل ثبتشدن در آلمان حقوق مالکیت
اثرش موردمحافظت در سراسر جهان بود.
شما با عدم عضویت در کنوانسیون برن، صاحبان اندیشه و فکر خود را فراری میدهید. متأسفانه عدم عضویت ایران سبب شده است بسیاری از تولیدکنندگان فیلم، صاحبان آثار و سازندگان موسیقی به خارج از ایران بروند و آثارشان را در کشورهای عضو این کنوانسیونها منتشر کنند که بتوانند موردحمایت قرار بگیرند. این را میتوان فرار سرمایه فکری از ایران دانست. درحالیکه اگر عضو شوید، این حمایتها را میتوانید در داخل کشور خودتان داشته باشید. این اتفاق اثر بسیارمنفی در اقتصاد شما میگذارد و با فراز مغزها شما سرمایه عظیمی را ازدست میدهید. چون نمیتوانید از نخبگان خود حمایت کنید و این حمایت از آنها در خارج از کشور انجام میشود.
با وجود اینکه سالهای زیادی از تشکیل کنوانسیون برن و بقیه
کنوانسیونهای مالکیت فکری میگذرد، هنوز بازار قاچاق فرهنگ بهخصوص در سه
حوزه فیلم، موسیقی و کتاب پررونق است و تقریبا میتوان با اندکی جستوجو
بهخصوص در فضای اینترنت، فیلم، موسیقی و کتابهایی را رایگان و بدون
پرداخت حق مؤلف دانلود کرد. چرا با وجود این کنوانسیونها، هنوز چنین
پدیدهای وجود دارد؟ چه راهحلی برای کمترشدن این تخلفها در نظر گرفته شده
است؟
این یکی از مهمترین حمایتهایی است که کنوانسیون برن در اختیار اعضایش
قرار میدهد و جزء مزایای آن محسوب میشود. کنوانسیون برن، این ابزار حقوقی
را میدهد که با رفتن به دادگاه، علیه سوءاستفاده از اثر، اقدام قانونی
انجام دهید. اگر عضو کنوانسیون برن نباشید، این امکان را ندارید. شما برای
حمایت از آثار ادبی و هنری خود، دو ستون دارید:
ستون اول: حمایت داخلی با تکیه بر قوانین کشورتان است
ستون دوم: با تکیه برکنوانسیون برن، حمایتهایی بینالمللی در سراسر کشورهای عضو را خواهید داشت.
این همان امکانی است که کشورهایی نظیر ایران به دلیل عدم عضویت برای افراد خلاق و هنرمند خود از دست میدهند.
آیا این دادگاهها روند دادرسی طولانی ندارند؟ البته ما در ایران دادگاههای خاصی در این زمینه داریم.
اتفاقا وقتی شما عضو این کنوانسیون هستید، ابزار حقوقی برای اقامه دعوا
درباره سوءاستفاده از اثرتان را در اختیار دارید؛ این یک جنبه بازدارندگی
بینالمللی دارد.
اگر عضو کنوانسیون برن شوید، شما یک جامعه بزرگی را پشتسرتان برای دفاع و پشتیبانی دارید، مثلا اتحادیه ناشران بینالمللی و سازمانها و انجیاوهای خصوصی یا اتحادیه جهانی موسیقی که از شما دفاع میکنند. فراموش نکنید ما مجموعهای متفاوت از کپیرایتها را داریم، مثلا در زمینه موسیقی، کتاب، عکس، هنر و گرافیک و... . همه دارای قوانین خاص خودشان هستند.
همه این کپیرایتها تحت پوشش کنوانسیون برن هستند؟
بله.
همه کشورها در کنوانسیون برن و در سازمان مالکیت فکری، در جایگاه
برابری قرار دارند. با توجه به حجم زیاد آثار تولیدشده در کشورهایی نظیر
آمریکا، عملا این عضویت، جاده یکطرفهای است که اکثریت مصرفکننده هستند و
چند کشور تولیدکننده. آیا پیوستن به این کنوانسیون، برای بهبود وضعیت آن
چند کشور خاص نیست؟
بیتردید همه کشورها در یک موقعیت برابر قرار دارند. یکی از ادارات
زیرمجموعه مسئولیت من، وظیفهاش کمک به کشورهای کوچک در زمینه کپیرایت
است. این اداره که مادام «گیدی لانگ»، رئیسشان است، به همه کشورها از چین و
آمریکا تا کشورهای کوچک مانند کوک آیلند، کمکهای فنی در زمینه کپیرایت
را به یک اندازه میدهد.
خب از منظر دیگر اگر بپردازیم، نه از منظر خدمات، آیا شیوه اداره
سازمان مالکیت مثل شورایامنیت نیست که عدهای از اعضا، برتری بر دیگری
داشته باشند؟
ما با سازمانهای دیگر بسیار متفاوت هستیم. Wipo تنها سازمان بینالمللی
است که بیش از ٩٠ درصد هزینهاش را از درآمدهای خودش تأمین میکند؛
درآمدهای ناشی از حق کپیرایت و ثبت آثار.
با اینکه ما عضو سازمان ملل هستیم، اما چون مستقل هستیم و نیاز نداریم که گدایی کنیم، کسی یا سازمانی یا کشوری نمیتواند چیزی را بر ما تحمیل کند. ما کار سیاسی انجام نمیدهیم. ما فعالیتهای حرفهای و فنی و کارشناسانه، بدون توجه به مسائل سیاسی در اختیار کشورهای عضو قرار میدهیم. این برای ما بسیار مهم است که بدون توجه به مسائل سیاسی، فعالیتهای خود را انجام میدهیم. من در طول فعالیتم بسیاری از وزرا، نخستوزیرها و رئیسجمهورها را ملاقات کردهام و فرقی نمیکند آنان در چه سطحی در چه کشوری قرار دارند. آنچه اهمیت دارد، این است که حمایت ما برای کشورهای مختلف یکسان است. من اینجا نیامدهام کشور شما را در فشار قرار دهم و تأکید کنم حتما باید به کنوانسیون بپیوندید، این وظیفه من نیست.
خودمان باید تصمیم بگیریم. شما چه پیشنهادی برای ما دارید؟
کاری که من انجام میدهم، این است که مزایا و سودهایی که شما از پیوستن به
این کنوانسیون میبرید را برایتان تشریح کنم. روشنکردن وضعیت برای دولت
شماست، اینکه چه مزایایی در پیوستن و چه مضراتی در نپیوستن است. تصمیم
نهایی بر عهده دولت شماست.
پس اگر بخواهیم در پایان گفتوگو چند مورد از سودهای پیوستن به
کنوانسیون برن را برای کشور ما فهرست کنید، شما چه نکتههایی را مطرح
میکنید؟
به صاحبان فکر و اندیشه در ایران این شانس داده میشود آثارشان مورد حمایت
قوانین داخلی و کشورشان قرار گیرد و تشویق میشوند که اثر جدید تولید کنند
صاحبان و خالقان آثار، این شانس را دارند که مورد حمایت بینالمللی در
تمام کشورهای عضو کنوانسیون برن قرار گیرند. وقتی این حمایت بینالمللی
باشد، برای ایران درآمد به همراه دارد و به اقتصادتان کمک میکند
درعینحال، به هنرمند و صاحب اثر این اطمینان داده میشود که در سطح
بینالمللی اثرش مورد حمایت و صاحب درآمد باشد.
این، انگیزهای به هنرمند میدهد که بیشتر، فعالیتهای خلاقانه داشته باشد و درعینحال، درآمدهای بیشتری نیز به دست بیاورد. همچنین به ایرانیها این شانس را میدهد که به دانستهها و اطلاعات جهانی دسترسی پیدا کنند، به طور مثال وقتی شما عضو کنوانسیون برن شدید، میتوانید عضو کنوانسیون مراکش شوید.
این عضویت به تمام اتباع ایرانی که دارای مشکلاتی در زمینه بینایی هستند، این شانس را میدهد که به تمام کتابخانهها و آثاری که در سراسر جهان و برای این دسته از افراد تهیه شدهاند، دسترسی پیدا کنند. امکان دسترسی به هر اثری در هر مؤسسه و هر کتابخانهای ممکن میشود؛ هر اثری که در سراسر دنیا برای افرادی با مشکلات بینایی منتشر شده است. آنها میتوانند این آثار را مطالعه کنند و در اختیارشان قرار میگیرد.
اگر عضو این سازمان شوید، تمام مؤسسات و نهادهایی که به کنوانسیون برن پیوستهاند، همراه شما در زمینه مسائل حقوقی و... هستند، مثلا بسیاری از هنرمندان و نویسندگان در ایران میتوانند از بروشورها، کارگاهها و امکاناتی که wipo دارد، استفاده کنند. در هرسطحی که اکنون wipo در دنیا فعالیت میکند، این سطح از حمایت برای تمام افراد ایرانی خالق اثر ممکن میشود.
تفاوت کشورهای عقب مانده با پیشرفته در چیست؟
شاید که عمل کنیم:
تفاوت کشورهای پیشرفته و عقب مانده، تفاوت قدمت آنها نیست.
برای مثال کشور مصر بیش از 3000 سال تاریخ مکتوب دارد و عقب مانده است!
اما کشورهای جدیدی مانند کانادا، نیوزیلند، استرالیا که 150 سال پیش وضعیت قابل توجهی نداشتند، اکنون کشورهایی توسعهیافته و پیشرفته هستند
تفاوت کشورهای عقب مانده و پیشرفته در میزان منابع طبیعی قابل استحصال آنها هم نیست.
ژاپن کشوری است که سرزمین بسیار محدودی دارد که 80 درصد آن کوههایی است که مناسب کشاورزی و دامداری نیست اما دومین اقتصاد قدرتمند جهان پس از آمریکا را دارد. این کشور مانند یک کارخانه پهناور و شناوری میباشد که مواد خام را از همه جهان وارد کرده و به صورت محصولات پیشرفته صادر میکند.
مثال بعدی سویس است.
کشوری که اصلاً کاکائو در آن به عمل نمیآید اما بهترین شکلاتهای جهان را تولید و صادر میکند. در سرزمین کوچک و سرد سویس که تنها در چهار ماه سال میتوان کشاورزی و دامداری انجام داد، بهترین لبنیات (پنیر) دنیا تولید میشود.
افراد تحصیلکردهای که از کشورهای پیشرفته با همتایان خود در کشورهای عقب مانده برخورد دارند برای ما مشخص میکنند که سطح هوش و فهم نیز تفاوت قابل توجهی در این میان ندارد.
نژاد و رنگ پوست نیز مهم نیستند. زیرا مهاجرانی که در کشور خود برچسب تنبلی میگیرند، در کشورهای اروپایی به نیروهای مولد تبدیل میشوند.
پس تفاوت در چیست؟
تفاوت در رفتارهای است که در طول سالها فرهنگ نام گرفته است.
وقتی که رفتارهای مردم کشورهای پیشرفته و توسعه یافته را تحلیل میکنیم، متوجه میشویم که اکثریت آنها از اصول زیر در زندگی خود پیروی میکنند:
1. اخلاق به عنوان اصل پایه
2. وحدت
3. مسئولیت پذیری
4. احترام به قانون و مقررات
5. احترام به حقوق شهروندان دیگر
6. عشق به کار
7. تحمل سختیها به منظور سرمایهگذاری روی آینده و نه صرفا فکر ایجاد میانبر برای پولدار شدن یک شبه ( جالب اینجاست که اگر کسی اینطور نباشه می گن پپه است)
8. میل به ارائه کارهای برتر و فوقالعاده
9. نظمپذیری
اما در کشورهای عقب مانده تنها عده قلیلی از مردم از این اصول پیروی میکنند.
قانون اصل صد به صفر (اثر ال ریتر)
مقدمه:
ایثار وازخودگذشتگی در فرهنگ ما عمدتا مفهومی یکسویه دارد. فداکاری می کنی و گاه جانت را پای آن از دست میدهی بدون آنکه پاداش فردی برای تو مطرح باشد. درواقع اگر پاداشی برای خود قائل باشی در این است که ایثارت را به پای کسی میریزی که مقبول توست. درکتابی که میلیون ها نسخه اش در امریکا و دیگر نقاط جهان به فروش رفته است، برداشت متفاوتی از این قضیه به چشم می خورد. نویسنده-ال ریتر-میگوید که در رابطه مان با کسانی که برای ما ارزش فوق العاده دارند، ایثار تنها راه منطقی برای موفقیت دوجانبه است. دراین پیام، فشرده و جوهر مایه ی این کتاب را با دو متن فارسی و انگلیسی منتشر می کنیم.
موثرترین راه برای ایجاد و حفظ روابط والا با دیگران چیست؟ پاسخ در اصل صد به صفر است: شما مسوولیت کامل (100) رادر رابطه می پذیرید ودرمقابل انتظارتان هیچ(0) است.پیاده کردن اصل صد به صفربرای اغلب ما غیر طبیعی
است.از خود صددرصد مایه گذاشتن، نیاز به تعهد در رابطه و مقدار زیادی انضباط اندیشه و عمل دارد.اصل صدبه صفر در مورد افرادی مصداق پیدا می کند که رابطه ها مهمتر از آنند که به واکنش خودکارو یا قضاوتمندانه واگذارشوند. هریک از ما باید مشخص کنیم که آن رابطه ها کدامند. برای اغلب ما، این اصل به همکاران، مشتریان،کارپردازان، خانواده و دوستان مربوط می شود
.قدم اول- مشخص کن که برای براه انداختن رابطه چه میتوانی بکنی...و انجامش بده. احترام و محبتت را، صرف نظر از این که لیاقتش را دارد یا نه، به طرف متقابل نشان بده.
قدم دوم- درمقابل هیچ انتظاری نداشته باش.صفر، هرگز، ابدا.
قدم سوم- اجازه نده که حرف یا عمل طرف (هر چندآزاردهنده که باشد) بر تو اثر بگذارد. به عبارت دیگر، به دام نیفت
قدم چهارم- در محبت و بزرگواریت پایدار باش. ما اغلب خیلی زود منصرف می شویم، بویژه وقتی که برخورد دیگران مناسب نیست. به خاطر داشته باش که انتظارت صفر است.گاه ( معمولا به ندرت) رابطه می تواند چالشی ونفس گیر باشد، به رغم آن که از خود تعهد و انضباط صددرصد نشان میدهی.وقتی این اتفاق می افتد، نیاز به این داری که از "آگاه" به " جویا" تبدیل شوی. از اظهار نظرهای آگاهانه نظیر"اون عملی نمیشه" و یا "من راست میگم، تو اشتباه می کنی"، "بهت یاد میدم"،"اینه که هست" ، "چیزی رو که میدونم باید بهت بگم" و امثالهم پرهیز کن.درعوض،اظهار نظرهای جویا نظیر " بگذارببینم چی داره میگذره و موقعیت چیست" ، " ممکنه اشتباه کنم"، "نمی دونم که این درسته یانه"، "نمیدونم آیا..."را به کار ببر. درواقع ، به عنوان فردی یادگیر،کنجکاو باش.جمع اضداد در اصل صدبه صفر