رضا بژکول

رضا بژکول

وب سایت شخصی رضا بژکول
رضا بژکول

رضا بژکول

وب سایت شخصی رضا بژکول

فرهنگ وعلم چرا نشان رفته است؟


فرهنگ وعلم چرا نشان رفته است؟



چرا علم و فرهنگ را نشانه رفته اند؟



اگر اظهارات سال گذشته نامزدهای ریاست جمهوری را مرور کنیم به روشنی می توان دید که حجم بزرگی از دیدگاه های بیان شده آنان حول و حوش مسائل اصلی مردم یعنی اقتصادیات و امور اجتماعی و با توجه به شرایط خاص ایران به حوزه سیاست خارجی مربوط می شد. دولت تدبیر و امید نیز بر همین اساس راهبرد اصلی خود را بر حل مشکل خارجی، رفع تحریم ها و نیز بهبود وضعیت اقتصادی مردم قرار داد. اقتصاد و سیاست خارجی دو زمینه یی بودند که در دولت اصولگرایان افراطی وضع بسیار ناهنجاری پیدا کرده بودند. در عرصه خارجی رفتارهایی کردند که بهانه هایی را برای دشمنان این مرز و بوم فراهم کرد تا سیاست تحریم را عملیاتی کرده و به پیش ببرند. در عرصه اقتصاد نیز با سیاست های غلط کاری کردند که با وجود درآمد های نجومی نفت، رشد اقتصادی به حدود منفی شش درصد رسید و تورم نیز مرزهای ؟درصد را درنوردید و وضعیت اشتغال نیز نا بسامان شد و از همه بدتر رواج فساد سازمان یافته یی بود که در آن دولت شکل گرفت و بنیان های اجتماعی را نشانه گرفت و شد آنچه شد. اکنون این پرسش مطرح است که طرفداران دولت پیشین در مجلس چرا به جای پرداختن به عملکرد دولت در زمینه اقتصاد و امور اجتماعی که مهم ترین مسائل مبتلابه جامعه است، فشار اصلی را روی دو حوزه دانش و علم و نیز فرهنگ گذاشته اند؟ شاید این مساله برای هر ناظر بیرونی قدری عجیب بیاید ولی واقعیت این است که حوزه های فرهنگ و دانش تبدیل به سیبل طرفداران دولت پیشین شده اند. علت چیست؟ پاسخ های گوناگونی را می توان برای این پرسش مطرح کرد. از جمله اینکه گفته شده این دو حوزه بهترین زمینه برای کاسبی از فتنه هستند.
    در حالی که در موارد دیگر شرایط برای کاسبی فراهم نیست. یا اینکه گمان می کنند این دو عرصه جزو اولویت های دولت نیست پس راحت تر می توانند به آن حمله کنند و با دفاع قدرتمندی هم مواجه نشوند یا اینکه گمان می کنند حمله به این دو زمینه باعث جمع آوری نیروهای بیشتری پشت سر حمله کنندگان خواهد شد. اگرچه هر کدام از این پاسخ ها می تواند شواهد و قرائنی را در خود داشته باشد ولی به نظر می رسد که علت اصلی چیز دیگری است. علت ضعف مفرط جناح مذکور در این دو زمینه و کوشش آنان برای تخریب آن به هر قیمتی است. در زمینه علم و دانش مساله بسیار روشن است. در شرایطی که چند میلیون دانشجو داریم و بیش از 200 هزار نفر در آزمون های سطوح بالاتر از کارشناسی شرکت می کنند، چرا باید افرادی را با معدل ؟بورسیه کرد؟ روشن است که این گروه در میان این صدها هزار نفر از داوطلب، حتی به تعدادِ اندک، افرادی با معدل بالای ؟ندارد که آنها را بورسیه کند و لذا دست به تغییر ضوابط و اعمال سلیقه می زند. در زمینه علوم اجتماعی می توان به سیاهه کتاب ها و یادداشت های مقالاتی که در این زمینه نوشته می شود، مراجعه کرد تا دید که این گروه افراطی تا چه حد فقیر است. با فلسفه هم که کمابیش نوعی دشمنی پیدا کرده اند و حذف آن را در دستور کار خود قرار داده اند. حتی در زمینه آموزش موضوعات فرهنگی و هنری هم دست آنان خالی است. در زمینه فرهنگ نیز وضع همین طور است. کتاب های آنان به جز موارد استثنا به واسطه خرید های دولتی با بودجه های خاص فروش می رود، سقف فیلم آنان هم فیلم هایی است فاقد مضامین عمیق و صرفا برای پر کردن اوقات فراغت، از موسیقی و تئاتر و هنرهای تجسمی هم که به دلایلی بیرون هستند. در حوزه رسانه چه چیزی می توان گفت تازگی داشته باشد. رسانه های خصوصی آنان هتاک، رانتی و متکی به حمایت های ویژه هستند، رسانه های عمومی آنان هم با وجود داشتن امکانات وسیع و گسترده، قادر به رقابت با سایرین نیستند بنابراین چندان عجیب نیست که شمشیر افراطیون علیه دو حوزه فرهنگ و دانش از نیام کشیده شود. ولی ذکر یک نکته را نباید فراموش کرد و آن اینکه اگر در هشت سال گذشته توانستند این دو عرصه را به تصرف خود درآورند، در آینده هم خواهند توانست. این جماعت گمان دارند که مدرک یعنی علم! و دلیل دیگر نیز مصرف کردن ارقام نجومی در حوزه های فرهنگی برای نورچشمی های خودشان است که این پول ها نه تنها گرهی از کار فروبسته آنان باز نکرده بلکه آنان را هرچه بیشتر به منابع مالی وابسته و فاسدتر کرده و می کند.
    

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.