رضا بژکول

رضا بژکول

وب سایت شخصی رضا بژکول
رضا بژکول

رضا بژکول

وب سایت شخصی رضا بژکول

درامد میلیاردی صدا و سیما از اگهی در جام جهانی چقدر است؟


درامد میلیاردی صدا و سیما از اگهی در جام جهانی چقدر است؟


دقایق میلیاردی تلویزیون در جام جهانی/ صدا و سیما برای هر ثانیه آگهی چقدر گرفت؟

فرهنگ > تلویزیون - امسال همزمان با بازی‌های جام جهانی فوتبال، سازمان صدا و سیما برای نخستین بار تعرفه آگهی‌های خود را به مزایده گذاشت تا بیشترین درآمد ممکن را به دست بیاورد.

مهری سادات صفوی: زمانی بود که تماشای آگهی‌های تلویزیونی، توجه مخاطبان را به خود جلب می‌کرد. مخاطبانی که بعد از چند سال وقفه دوباره با چیزی به نام تبلیغات آشنا می‌شدند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، روند تبلیغات اجناس و کالاهای مصرفی به نوعی قطع شد. اما در دهه شصت آرام آرام دوباره پای آگهی‌های تلویزیونی به صدا و سیما باز شد. آگهی‌هایی که مدت زمانی کوتاه مابین برنامه‌های اندک تلویزیون یا سریال‌های شبانگاهی شبکه یک و دو و بعدها شبکه سه، پخش می‌شد.

اما رفته‌رفته، بر تعداد و میزان آگهی‌های بازرگانی افزوده شد. مخاطبانی که زمانی با کنجکاوی به تبلیغات تلویزیونی نگاه می‌کردند حالا دیگر با دیدن آرم تبلیغات یا تلویزیون را خاموش می‌کردند یا به سراغ شبکه‌های دیگر می‌رفتند.

ولی حالا داستان آگهی‌های تلویزیونی بعد از گذشت دو دهه تغییر کرده است. تنها کافی است به تعرفه‌های آگهی صدا و سیما در زمان پخش بازی‌های جام جهانی در سال ۹۳ نگاه کنیم. تعرفه‌هایی که گاهی برق از سر مخاطبان و البته مشتریان می‌پراند.

گفته می‌شود، پکیج تبلیغاتی صدا و سیما، توسط رایتل، با قیمت دویست میلیارد تومان خریداری شده است. این در حالی‌ست که جدول تعرفه آگهی‌های این سازمان که به مزایده گذاشته شد به شرح زیر است. هرچند در نهایت معلوم نیست که این مزایده، با چه قیمتی سرانجام خریداری شده است.

فروش نشان آگهی ــ فوتبال جام جهانی ۲۰۱۴

بسته

زمان

محل پخش

مبلغ نهایی

بسته ۱

قبل ــ شروع

آرم شروع باکس قبل از ویژه برنامه کارشناسی + آرم شروع باکس قبل از کلیه فوتبال‌ها

قبل از خبر ۱۸/۴۵ شبکه سوم تیزر ۳۰ ثانیه‌ای ۳۱ نوبت

قبل خبر ورزشی ساعت ۱۷/۳۰ شبکه خبر تیزر ۳۰ ثانیه‌ای ۳۱ نوبت

 

 

۲۵۰۰۰۰۰۰۰۰۰

 

 

 

بسته ۲

قبل ــ پایان

آرم پایان باکس قبل از ویژه برنامه کارشناسی + آرم پایان باکس قبل از کلیه فوتبال‌ها

قبل از خبر ۱۸/۴۵ شبکه سوم تیزر ۳۰ ثانیه‌ای ۳۱ نوبت

قبل خبر ورزشی ساعت ۱۷/۳۰ شبکه خبر تیزر ۳۰ ثانیه‌ای ۳۱ نوبت

 

۲۵۰۰۰۰۰۰۰۰۰

 

 

 

بسته ۳

بین ــ شروع

آرم شروع باکس بین کلیه فوتبال‌ها

قبل از خبر ۱۸/۴۵ شبکه سوم تیزر ۳۰ ثانیه‌ای ۳۱ نوبت

قبل خبر ورزشی ساعت ۱۷/۳۰ شبکه خبر تیزر ۳۰ ثانیه‌ای ۳۱ نوبت

۷۵۰۰۰۰۰۰۰۰۰

بسته ۴

بین ــ پایان

آرم پایان باکس بین کلیه فوتبال‌ها

قبل از خبر ۱۸/۴۵ شبکه سوم تیزر ۳۰ ثانیه‌ای ۳۱ نوبت

قبل خبر ورزشی ساعت ۱۷/۳۰ شبکه خبر تیزر ۳۰ ثانیه‌ای ۳۱ نوبت

۷۵۰۰۰۰۰۰۰۰۰

این نخستین باری‌ست که صدا و سیما با توجه به کمبود بودجه‌ای که طی سال‌های گذشته، با آن دست به گریبان بوده، آگهی‌های خود را اعلام نمی‌کند بلکه به مزایده می‌گذارد.

جمع قمیت‌هایی که در جدول بالا آمده، ۲۰۰ میلیارد تومان می‌شود. یعنی صدا و سیما برای ۲۰۰ دقیقه آگهی مبلغ ۲۰۰ میلیارد تومان می‌گیرد. به عبارتی هر ثانیه ۱۶ میلیون. تازه این قیمتی است که برای شروع مزایده اعلام شده و گویا شرکت رایتل با همین رقم توانسته این بسته را بخرد.

یک جمع و تفریق ساده می‌تواند ماجرا را روشن‌تر کند. با توجه به این قیمت‌ها به عنوان مثال یک آگهی ۲۵ ثانیه‌ای برای پخش قبل از بازی فوتبال آن هم برای یک بار ۴۰۰ میلیون تومان برای صاحب آگهی هزینه دارد.

بدین ترتیب، با توجه به این که صدا و سیما هیچ رقیبی در حوزه داخل کشور ندارد، از موقعیت خود نهایت استفاده را می‌برد و با گرفتن قیمت‌هایی گزاف، سعی می‌کند در برهه‌ای مثل جام جهانی تا می‌تواند درآمد کسب کند. 


مدیران و مربیان استقلال دنبال چه هستند؟(بیانیه بود یا تهدید؟)




مدیران و مربیان استقلال دنبال چه هستند؟(بیانیه بود یا تهدید؟)


بیانیه استقلال علیه رحمتی با تهدید به انتشار مستندات





    استقلال بیانیه یی را در خصوص جدایی رحمتی از این تیم صادر کرد. در متن این اطلاعیه آمده: 1 - مذاکره در فصل نقل و انتقالات با سایر دروازه بان های لیگ حق طبیعی و قانونی باشگاه است و هر گونه مذاکره در همین چارچوب صورت گرفت. 2 - نام رحمتی در لیست بازیکنان معرفی شده از سوی سرمربی به مدیرعامل جهت مذاکره و تمدید قرارداد وجود داشته و مذاکره با ایشان در همین راستا صورت گرفته. (نامه و درخواست مکتوب قلعه نویی در این مورد در تاریخی که حکم مسوول نقل و انتقالات استقلال صادر شده در دبیرخانه موجود است.) 3 - انتخاب مربی دروازه بانان و دستیاران جزو مسوولیت های سرمربی است و بازیکنی نمی تواند در این مورد تصمیم گیرنده باشد. 4 - رحمتی در جلسات حضوری و مکالمات تلفنی مختلف با نظری جویباری، سه شرط را درباره حضور مربی مورد علاقه خود و عدم حضور دو همکار فعلی قلعه نویی تعیین کرد که پذیرش این درخواست قانونی نبود. اگر چه ایشان در آخرین مذاکره خود اعلام آمادگی کرد که مربی مورد علاقه خود در فصل آینده حضور نداشته باشد اما مربی فعلی دروازه بانان تیم هم کنار گذاشته شود! 5 - مستندات و شواهد مربوط به اظهارات رحمتی درباره شروط عنوان شده موجود است و در صورت لزوم منتشر خواهد شد. 6 - باشگاه استقلال از زحمات بازیکنان جدا شده تشکر می کند و ضمن آرزوی موفقیت، نام آنها برای همیشه در تاریخ پر افتخار استقلال ثبت خواهد شد.


یاداشت


بیانیه ساده اما پر از سوال که چرا باید با یک بازیکن آنچنان برخورد شود و اینچنین نیز تهدید به افشاگری شود؟ آن حرکات پوپولیستی اقای فتح الله زاده که هر روز یک مجموعه ورزشی می ساخت و این حرکات اقایان که هر روز دوست داردند افشاگری کنند.اولین سوال در مورد این بیانیه این است که چرا رحمتی که سنگربان موفقی بود رفت؟ایا او  نیز مشکلات بازیکن مطرحی مثل نکونام را داشت؟ چرا اقای سرمربی هر بازیکنی که در تیم استقلال عاشق حجازی می شود باید به سبک خاصی و بهانه خاصی کنار بگذارد ؟ایا همه دست اندرکاران استقلا ل(مربیان و مدیران) می دانند که نام این تیم با ناصرخان حجازی عجین شده؟ خیل عظیمی از طرفداران اسقلال به خاطر همین رویه مربیان استقلال به استادیوم نمی ایند. اقایان به جای اینکه تیم را وارد مسایل حاشیه ای ببرنند بهتر نیست به جذب بازینکنان مطرح اقدام کنند و نه بازیکن حرف گوش کن مربی تیم.تا زمانی که مدیران ورزشی و خاک خورده در باشگاههای کشور وارد گود نشوند نتیجه همین خواهد بود که فوتبال ما به آن مبتلاست.به امید ان روز

یکی به این پرسش پاسخ دهد؟چرا دو گانگی درصدا و سیما مستولی است؟


یکی به این پرسش پاسخ دهد؟چرا دو گانگی درصدا و سیما مستولی است؟


این پرسش را بی پاسخ نگذارید



پخش مجموعه تلویزیونی «هفت سنگ» اگر هیچ منفعتی نداشته باشد، همین که بتواند عمق سیاست های دوگانه را در جامعه نشان دهد مفید است. برخی از ناظران به این مجموعه معترض شده اند که چرا از محصولات فرهنگی غربی نسخه برداری شده است. برخی نیز معترض هستند که چرا این نسخه برداری را به طور رسمی اعلام نکرده اند و با بی صداقتی در صدند که مجموعه تلویزیونی مذکور را به عنوان تولید داخل جا بزنند. ناظران خارجی هم معترض این نکته شده اند که چرا قانون کپی رایت در ایران رعایت نمی شود و باید حق تالیف سازنده اصلی مجموعه در امریکا که نامش «خانواده مدرن» است، پرداخت می شد. درباره نخستین ایراد باید گفت که اصل نسخه برداری مذموم نیست، به شرطی که اشکال دوم وجود نداشته باشد و به طور صریح اشاره شود که ایده اصلی این فیلم یا سریال از کجا گرفته شده است. در مورد رعایت حق تالیف (کپی رایت) هم باید گفت این مشکلی است که در همه حوزه های جامعه وجود دارد. هرچند در صدا و سیما شدت بیشتری دارد ولی باید خدا را شکر کنیم که صدا و سیما این حق را نمی پردازد.
    اگر قرار بود بپردازد، آن وقت معلوم نبود که چه هزینه گزاف تری را از جیب ملت بر بودجه این سازمان تحمیل می کردند. پخش این مجموعه تلویزیونی، پرسش مهم تری را مطرح می کند که نیازمند پاسخ دادن به آن هستیم. مقایسه میان دو مقوله فرهنگ و علم، نشان می دهد که علم، پدیده یی فرا اجتماعی تر از فرهنگ است. برای مثال در همه کشورها دروس مشترک ریاضی و فیزیک تدریس می شود. حتی در بسیاری از موارد، متن کتاب هایی که تدریس می شوند مشترک هستند. این ویژگی در علوم اجتماعی کمرنگ تر می شود، ولی کماکان وجوه مشترک این علم بر تفاوت های اجتماعی آن برتری چشمگیری دارد. با قاطعیت می توان گفت که علم و فناوری از این حیث فرا اجتماعی تری پدیده ها هستند. در مقابل، امور فرهنگی به شدت وابسته به بستر فرهنگی و اجتماعی تولید کننده آن هستند. موضوعاتی مثل ادبیات، سینما، موسیقی، نقاشی، دین و زمینه های مشابه چنین هستند. هر یک از ما با دیدن یک خودکار یا ساعت، نمی توانیم بگوییم که ساخت کدام کشور است، زیرا اینها کالاهای فرااجتماعی هستند. ولی با دیدن یک فیلم به سرعت می توانیم بگوییم که محصول کدام کشور یا منطقه است. ما می توانیم یک پژوی فرانسوی را در ایران یا چین تولید کنیم، ولی این کار آسانی نیست که یک فیلم هندی را در برزیل یا نیجریه بسازیم و همان جا هم عرضه کنیم، زیرا فیلم پدیده یی به شدت اجتماعی و متاثر از وضعیت فرهنگی جامعه یی است که در آن تولید و مصرف می شود. با این مقدمه می توان پرسید که رسانه عمومی ما چگونه می تواند یک مجموعه تلویزیونی ناب امریکایی، آن هم درباره موضوع مهمی مثل خانواده را با تغییراتی چند، به یک مجموعه تلویزیونی مفید برای مخاطب ایرانی آن هم در ماه مبارک رمضان تبدیل کند، ولی هنوز که هنوز است پس از 35 سال دشمنی خود را با استفاده از متون علوم اجتماعی پایان نداده ایم و کسی نتوانسته یک نسخه برداری بومی از آن ارائه کند به طوری که مطلوب حکومت باشد؟ آیا هنرمندان ما افرادی بسیار نخبه و خلاق هستند که قادر به چنین کاری شده اند و در مقابل، صاحب نظران اجتماعی ایران ناتوان از نسخه برداری علمی هستند؟ یا اینکه دلیل و علت دیگری در این میان وجود دارد؟ بدون تردید این امر ناشی از خلاقیت هنرمندان و ضعف استادان و پژوهشگران علوم اجتماعی نیست. چرا که نخبگان و هنرمندان خلاق، به طور معمول در تولید این برنامه ها حضور ندارند و اصولاآن را عملی خلاقانه نمی دانند. کسی که درد جامعه خود را داشته باشد، موضوعات هنری خود را از دل مردم و جامعه خود بیرون می کشد. کارشناسان حوزه اجتماعی نیز تعدادشان آن قدر هست که بپذیریم حتماً در میان آنان افراد خلاق و باذوق و دانش کم نیست. بنابراین دلیل این دوگانگی چیز دیگری است. ریشه این دوگانگی کجاست؟ که از یک سو اجازه داده می شود تا نسخه برداری از یک فیلم خانوادگی امریکایی در رسانه ملی که حتی آگهی هایش هم ضدامریکایی است و خواهان اصالت خانواده در ایران است، در ماه مبارک رمضان پخش شود: و از سوی دیگر بیشترین مخالفت با دانش و علوم اجتماعی تحت عنوان دانش غربی در این کشور صورت می گیرد، بطوری که اعتراض بخش وسیعی از استادان این حوزه را برانگیخته است. بیان دلیل و علت این دوگانگی، یکی از مهم ترین گره ها را برای فهم مسائل سیاسی ایران می گشاید. نویسنده پاسخی برای این پرسش دارد که به مجال دیگری واگذار می کند، ولی بهتر است منتظر بمانیم تا دیگرانی که منشا این سیاست دوگانه و ویرانگر هستند نیز پاسخ خود را بدهند.

یاداشت

صدا وسیما ربنای اقای شجریان را نمی گذارد اما  کپی برداری از فیلمهای امریکایی  با پول ملت  می پردازد. به جای اینکه از هنرمندان ما که در خلاقیت انها شکی نیست استفاده کند و فیلم خانوادگی با فرهنگ ناب ایرانی بسازد به سوی کپی پیش می رود اگرچه استفاده از فیلمها و سریالها خارجی بخصوص غربی ایرادی نیست اما چرا دوگانه برخورد کردن رسانه مهم است که مسلما پاسخی منطقی نخواهند داشت.

    
    

شکاف طبقاتی پس از اجرای هدفمندی یارانه ها


فاصله طبقاتی پس از اجرای هدفمندی یارانه ها

گزارش وزارت اقتصاد از نتایج اجرای فاز اول هدفمندی:
شکاف طبقاتی بیشتر شد
شرق: هرچند محمود احمدی‌نژاد کاهش ضریب جینی در دوره ریاست‌جمهوری خود را به‌عنوان تنها شاخص بهبودیافته عملکرد هشت‌ساله خود بارها در رسانه‌ها اعلام کرد اما تازه‌ترین بررسی وزارت اقتصاد نشان می‌دهد که پس از اجرای فاز اول هدفمندی یارانه‌ها قدرت اقتصادی خانوارهای کشور 25‌درصد کاهش یافته است و هم‌اکنون 31‌درصد خانوارها زیر خط فقر هستند. به عبارت ساده‌تر اگرچه ممکن است نحوه توزیع درآمد بین دهک‌های مختلف جامعه یا همان ضریب جینی بهبود یافته باشد اما این شاخص نمی‌تواند ملاکی برای بهبود رفاه خانوار تلقی شود به طوری‌که در هشت‌سالی که محمود احمدی‌نژاد ریاست دولت را در ایران برعهده گرفت؛ با افت شاخص‌های کلان اقتصادی، سطح رفاه خانوار هم کاهش یافت و توان خرید کالاهای اساسی 60‌درصد، قدرت خرید مسکن 25‌درصد و قدرت اجاره مسکن نیز 43‌درصد کمتر از آخرین سال دولت هشتم شده است. به گزارش «شرق» هزینه تامین خوراک، پوشاک و مسکن به‌عنوان نیازهای اولیه خانوار در طول هشت‌سال یعنی از سال 84 تا سال 91، بیش از 300‌درصد افزایش داشته و به عبارت دیگر مخارج خانوار چهاربرابر شده است. در مقابل بررسی درآمد خانوار نشان می‌دهد در این مدت دستمزد تعیین‌شده 250‌درصد افزایش یافته که رقمی بسیار پایین‌تر از تورم نیازهای اولیه خانوار است. بررسی قیمت اقلام خوراکی به بیان بانک مرکزی نشان می‌دهد؛ تهیه خوراک در شش‌سال گذشته 314‌درصد هزینه‌برتر شده است. این نکته هم قابل‌تامل است که قیمت‌های سال 92 با قدیمی‌ترین نرخ اقلامی که بانک مرکزی که مربوط به سال 86 است ارایه داد مقایسه شده. چه‌بسا مقایسه این رقم‌ها با قیمت‌های سال 84 یعنی سال شروع به کار احمدی‌نژاد،‌درصدهای بالاتری را از افزایش هزینه خانوار در زمینه خوراکی‌ها نشان می‌داد.
روزگار سخت مردم ایران
نشریه شادا (نشریه وزارت اقتصاد و دارایی) نیز در گزارش خود تاکید می‌کند از همان روزهایی که مردی در کسوت رییس دولت بر صفحه تلویزیون ظاهر شد و از پولی گفت که برکت دارد، مال صاحب‌الزمان است و حق همه مردم تا امروز که مرد دیگری در کسوت رییس دولت یازدهم از مردم درخواست کرده تا با انصراف از دریافت این پول به دولت و اقتصاد کشور و درواقع به خودشان کمک کنند، روزگار سختی بر مردم و بر اقتصاد کشور گذشته است. این نشریه آورده است سخن از یارانه نقدی است که این روزها انصراف یا عدم انصراف از دریافت آن نقل محافل عمومی و اقتصادی است؛ یارانه‌ای که جز استقراض از بانک‌مرکزی، ندادن حق تولید و صنعت کشور و در نتیجه ورشکستگی کارخانه‌های تولیدی و عادت‌دادن عده‌ای به تنبلی و بیکاری با این امید که یارانه نقدی ماهانه به حساب آنها واریز خواهد شد، نتیجه‌‌ای برای اقتصاد کشور نداشت اما در هر حال نمی‌توان منکر شد که بخشی از مردم به دلیل گرانی و فشار اقتصادی به بودن یارانه نقدی عادت کرده‌اند. حالا در دولت جدید آخرین اطلاعاتی که از اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها منتشر شده، نشان می‌دهد که مردم ایران پس از اجرای این طرح، فقیرتر شده‌اند، میزان قدرت خرید خانوارهای ایرانی طی دوره‌ اجرای فاز اول هدفمندی یارانه‌ها به میزان 5/1درصد کاهش یافته است.  طی اجرای فاز اول طرح هدفمندی یارانه‌ها قیمت حامل‌های انرژی ۵۰۰‌درصد افزایش داشته است. بررسی‌هایی که وزارت مسکن و شهرسازی برای اجرای طرح‌های مسکن انجام داده، نشان می‌دهد قدرت اقتصادی خانواده‌ها طی دوره نخست اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها ۲۵‌درصد کاهش داشته است.
افزایش اجاره‌نشین‌ها
حتی پیش از این از هر صد خانواده‌ای که وارد بازار مسکن می‌شدند، حداقل ۶۰ خانوار به سمت مسکن ملکی می‌رفتند ولی همین عدد در حال حاضر به ۶۵ خانوار رسیده که به سمت مسکن اجاره‌ای می‌روند. همچنین بر اساس آمارگیری سالانه هزینه و بودجه خانوار مرکز آمار ایران، در سال ۸۴ نرخ مالکیت 5/71درصد بوده که در سال ۹۱ به 6/66درصد رسیده است. تا سال ۸۵، حدود ۲۵درصد خانوارها زیر خط فقر بودند ولی بررسی‌ها نشان می‌دهد این عدد در حال حاضر به ۳۱‌درصد رسیده است. نتیجه تحقیقی دانشگاهی نشان می‌دهد که افزایش قیمت‌ها حداقل در آمریکا منجر به کاهش میزان فقرا شده است ولی در مورد ایران افزایش قیمت‌ها بر تعداد خانوارهای فقیر افزوده است. از سوی دیگر در تازه‌ترین گزارش این مرکز شکاف قیمتی هر مترمربع آپارتمان و حتی اجاره‌بهای این متراژ در مناطق‌ گران و ارزان شهر تهران حدود ۴۱ برابر اعلام شده است. مرکز آمار ایران در گزارشی مربوط به وضعیت قیمت مسکن و اجاره‌بها در پاییز ۹۲ و در شهر تهران متوسط قیمت هر مترمربع آپارتمان را 9/3میلیون‌تومان ذکر کرده است. بررسی این اعداد نشان می‌دهد، هر متر آپارتمان افراد ساکن در منطقه ۲ تهران ۴۱ برابر گران‌تر از اهالی منطقه ۱۵ تهران است که آپارتمان‌نشین هستند به این ترتیب این آمار نشان می‌دهد هدفمندی یارانه‌ها و پرداخت یارانه نقدی تنها باعث افزایش فاصله میان فقیر و غنی شده و تاثیر مثبتی بر اقتصاد نداشته است.

 

صدا وسیما کپی برداری از فیلم خانوده مدرن با نام هفت سنگ در رسانه ملی


صدا وسیما کپی  برداری از فیلم خانوده مدرن با نام هفت سنگ در رسانه ملی


کپی شرم آور از سه زاویه جدید
حتی نشریه "تایم" نیز با ریشخند زدن به این کپی برداری نوشت که سازندگان "خانواده مدرن" بی آن که "هفت سنگ" را ببینند، می دانند که در آن چه می گذرد!
عصرایران - "هفت سنگ" نام یکی از سریال های ماه رمضان است که از شبکه 3 سیما پخش می شود. بلافاصله بعد از پخش قسمت های اول این سریال، کاشف به عمل آمد که "هفت سنگ" کپی یک سریال آمریکایی به نام "خانواده مدرن" است.
بعد از افشای این موضوع، رسانه ها و شبکه های اجتماعی بدان پرداختند و حتی نشریه "تایم" نیز با ریشخند زدن به این کپی برداری نوشت که سازندگان "خانواده مدرن" بی آن که "هفت سنگ" را ببینند، می دانند که در آن چه می گذرد!



در این نوشتار می خواهیم فراتر از ابراز تأسف به خاطر عدم خلاقیت و کپی کاری ، از زوایایی دیگر به موضوع بپردازیم:

1 - سریال آمریکایی "خانواده مدرن" ، سریال گمنام و ناشناخته شده ای نیست. این سریال برای مدت مدیدی از شبکهABC آمریکا پخش شده و توانسته 5 جایزه معتبر "امی" را به خود اختصاص دهد.

حال برمی گردیم به صدا و سیمای خودمان.
در این سازمان ، عده ای از بیت المال پول می گیرند که بر تولیدات نمایشی نظارت کنند. قاعدتاً این افراد باید نسبت به آنچه در قبالش مسوولیت دارند، اطلاعات کافی داشته باشند تا بتوانند نظارت کنند.
نفهمیدن این که "هفت سنگ" کپی سریال بسیار معروف "خانواده مدرن" است ، یک چیز را نشان می دهد و آن این که در صدا و سیما ، مسوولیت ها بر اساس تخصص افراد توزیع نشده است و ملاک های دیگری به جز تخصص مد نظر مدیران این سازمان بوده است و الا تشخیص این کپی کاری از عهده کسی که اندک اطلاعاتی در این زمینه دارد نیز بر می آید.

توجه کنید که آنچه رخ داده است ، کپی محض است نه برداشت آزاد یا نزدیک بودن قصه ؛ حتی دیالوگ ها هم در بسیاری از صحنه ها ترجمه متن انگلیسی سریال است، کلمه به کلمه!

2 - این احتمال وجود داشته که آقایان یا خانم های ناظر ، بدان حدی که در بند یک گفته شد، نادان و غیر متخصص نبوده اند و می دانستند که با یک کار کپی طرف هستند.
این ، عذر بدتر از گناه است چرا که اولاً ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کار نیستند تا صدا و سیما با پول مردم ، جنس بدلی تحویل مردم دهد. آیا هزینه ای که برای فیلمنامه این سریال صرف شده، برای خلق اثر بود یا برای ترجمه یک سناریوی خارجی و اعمال برخی تغییرات؟!

ثانیاً این کار بدتر از هزاران فحش به مردم است. بدین جهت که آنان یا فکر می کردند که مردم نخواهند فهمید و این نفهم پنداشتن مردم ، خود اهانتی بزرگ است و یا این که می دانستند مردم خواهند فهمید ولی برغم این ، اساساً مردم و فهم شان را به هیچ انگاشته و کار خودشان را کرده اند.

وجود چنین نگرش های شرم آوری است که باعث شده رسانه ملی ، ملی نشود.
3 - فارغ از بحث ناظرین ، این که یک گروه به خود اجازه داده و در واقع جرأت کرده یکی از معروف ترین سریال های جهان را به اسم خود به صدا و سیما ببرد، تصویب کند ،بسازد و به روی آنتن بفرستد، نشان دهنده عمق نابسامانی در این سازمان است و الا در یک سازمان سالم، کسی جرأت چنین کار وقیحانه ای ندارد.
یک مثال می تواند به بحث کمک کند. فرض کنید رستوران یک اداره یا کارخانه، برای تهیه غذا گوشت می خرد و یک نفر ، لاشه رو به فساد یک چهارپای تلف شده را برای فروش به واحد خرید می برد. نفس این کار نشان می دهد که در آن رستوران سوء استفاده وجود دارد و صاحب لاشه هم بدان واقف است و الا هیچ کس جرأت نمی کند به جای گوشت سالم، لاشه ناسالم را حتی تا نزدیکی رستوران هم ببرد چه رسد به این که ببرد و بفروشد و رستوران هم به خورد مردم دهد!
هیچ دزدی هم از جلوی کلانتری رد نمی شود مگر این که بداند پلیس ها هم مشکل دارند.

"هفت سنگ" بیش از آن که یک دزدی هنری باشد، در واقع پرده برداری از آنچه در صدا و سیما می گذرد هست و هر ناظری را به تأمل وا می دارد که وقتی در موضوعی بدین وضوح که بر روی آنتن است چنین اتفاقی به راحتی آب خوردن می افتد، در پشت صحنه چه ها می گذرد؟!