رضا بژکول

رضا بژکول

وب سایت شخصی رضا بژکول
رضا بژکول

رضا بژکول

وب سایت شخصی رضا بژکول

با نادانسته سخن گفتن زندگی خود و دیگران را فنا نکنیم(بخوانیم و عمل کنیم)




 با نادانسته سخن گفتن زندگی خود و دیگران را فنا نکنیم(بخوانیم و عمل کنیم)
نادانسته سخن نگوییم !
 
فاطمه ناظم زاده
 

قبل از شروع به صحبت کردن،این مقاله را بخوانید.در یونان باستان، سقراط به دلیل خرد و درایت فراوانش همواره مورد تقدیر بود. روزی فیلسوف بزرگی که از آشنایان سقراط بود با عجله نزد او آمد و گفت: سقراط می‌دانی راجع به یکی از شاگردانت چه شنیده‌ام؟سقراط پاسخ داد:لحظه‌ای صبر کن.قبل از اینکه به من چیزی بگویی از تو می‌خواهم آزمون کوچکی را که سه پرسش است پاسخ دهی. مرد پرسید‌: سه پرسش؟ سقراط گفت: بله درست است. قبل از اینکه در مورد شاگردم با من صحبت کنی لحظه‌ای آنچه را قصد گفتنش را داری، امتحان می‌کنیم.اولین پرسش حقیقت است. کاملا مطمئنی که آنچه را می‌خواهی بگویی حقیقت دارد؟ مرد جواب داد: نه، فقط در موردش شنیده ام. سقراط گفت: پس واقعا نمی‌دانی که خبر درست است یا نه.حال بیا پرسش دوم را بگویم، آنچه را که در مورد شاگردم می‌خواهی به من بگویی خبر خوبی است؟ مرد پاسخ داد: نه برعکس...سقراط ادامه داد: پس می‌خواهی خبری بد در مورد شاگردم که حتی در مورد آن مطمئن هم نیستی بگویی؟ مرد کمی دستپاچه شد و شانه بالا انداخت.سقراط ادامه داد: و اما پرسش سوم سودمند بودن است. آن چه را که می‌خواهی در مورد شاگردم به من بگویی برایم سودمند است؟ مرد پاسخ داد: نه، واقعا ... و سقراط نتیجه گیری کرد: اگر می‌خواهی به من چیزی را بگویی که نه حقیقت دارد و نه خوب است و نه حتی سودمند است پس چرا اصلا آن‌را به من می‌گویی؟ اگر توجه داشته باشید برای اغلب ما این مساله پیش آمده است که به طور تعمدی یا غیر تعمدی، به بیان اخبار و اطلاعاتی می‌پردازیم که در واقع نسبت به آنها اطمینان و حتی آگاهی درستی نداریم. بسیاری از اوقات با اینکه صرفا مطلبی را از زبان کسی شنیده ام یا جایی دیده‌ایم، به نقل و انتقال آن به دیگران می‌پردازیم و یا در برخی از مواقع به آن مطلب استناد می‌کنیم و مطابق آن قضاوت و پیشداوری هم ممکن است انجام دهیم. در حالیکه اگر همه ما در طی زندگی روزمره مان نسبت به این موضوع دقت داشته باشیم از گزند آفت‌های زیادی در امان خواهیم بود و زندگی ما به بهشتی آرام تبدیل خواهد شد. در موارد بسیاری مشاهده می‌شود که اختلافات خانوادگی و یا به طور کلی روابط اجتماعی افراد به دلیل همین امر، به مخاطره افتاده است. این موضوع در روابط زناشویی به اوج اهمیت خود می‌رسد و در مرحله بعدی می‌توان از رابطه میان والدین و فرزندان سخن گفت. کم نیستند والدینی که از آگاهی‌ها و اطلاعات بی پایه و اساسی که ممکن است منشا آن‌را هم ندانند، در رابطه با تربیت فرزندانشان بهره می‌برند و از طرف دیگر فرزندان آنها هم به اطلاعاتی که از هم سالان خود یا از رسانه شنیده اند، اطمینان کرده و نتیجه این اقدام به نقطه‌ای می‌رسد که والدین از عملکرد فرزندان خود راضی نیستند و نسل امروز را نسلی گستاخ می‌نامند و در مقابل، فرزندانشان هم تصور می‌کنند والدین متعلق به نسل گذشته هستند و قدرت درک آنها را ندارند. به این ترتیب مشخص است که بیان حرف‌های غیرعالمانه تا چه حد می‌تواند موجب بروز اختلاف باشد. آنچه مسلم است اینکه سنجیده سخن گفتن، یک هنر و مهارتی است که اگر کسی در طول مسیر زندگی‌اش از این مهارت استفاده کند، بهشتی زیبا را در زندگی دنیایی خویش ترسیم کرده که در درجه اول خود را بهره مند ساخته و سپس به دیگران منفعت رسانیده است.چنانکه می‌دانیم کتاب آسمانی ما قرآن و سنت اهل بیت علیهم السلام، بارها و بارها و به طرق گوناگون به این موضوع اشاره و نسبت به بیان حرف‌های بی پایه و اساس، هشدار داده‌اند که افراد همواره نسبت به این موضوع دقت داشته باشند. چنانکه در ادامه مطلب به آیه‌ای از قرآن با همین محتوا اشاره می‌کنیم: (سوره‌: آل عمران آیه‌: 66)‌. هان!شما همان‌هایی هستید که درباره عیسی که از او آگاهی دارید با یکدیگر به حق محاجه کردید ولی چرا درباره آئین ابراهیم که از آن هیچگونه آگاهی ندارید، با یکدیگر محاجه می‌کنید؟خداست که می‌داند و شما نمی‌دانید...



با مصرف میوه وسبزی به صورت روزانه از خطر بروز سکته جلو گیری کنید

با مصرف میوه وسبزی به صورت روزانه از خطر بروز سکته جلو گیری کنید
 کاهش سکته مغزی با میوه و سبزیجات
 
 

محققان می‌گویند:افرادی که بیشترین میزان میوه و سبزیجات را مصرف می‌کنند خطر ابتلا به سکته مغزی در آنها 21 درصد کمتر از افرادی است که حداقل میوه و سبزیجات را مصرف می‌کنند. به گزارش یونایتدپرس،افزایش مصرف روزانه میوه و سبزیجات خطر بروز سکته مغزی را به میزان قابل توجهی کاهش می‌دهد.به گفته دکتر یان کو از بیمارستان شهر کینگدائو در چین، خطر بروز سکته مغزی در افرادی که روزانه میوه و سبزیجات زیاد مصرف می‌کنند، 21 درصد کمتر از افرادی است که کمترین میزان را مصرف می‌کنند.محققان در این مطالعه نتیجه 20 تحقیق را که در 19 سال گذشته انجام شده بود، بررسی کردند. شمار شرکت کنندگان در این تحقیقات به760 هزار و 629 مرد و زن رسید که 16 هزار و 981 نفر از آنها سکته مغزی را تجربه کرده بودند.این مطالعه نشان داد: مصرف هر 200 گرم میوه (حدودا دو سیب کوچک در روز) خطر سکته مغزی را تا 32 درصد و مصرف هر 200 گرم سبزیجات خطر سکته را تا 11 درصد کاهش می‌دهد.در این حال، تاثیر مصرف مرکبات، سیب، گلابی و سبزیجات برگدار در کاهش خطر سکته مغزی موثرتر است.دکتر کو با انتشار بیانیه‌ای در این زمینه، گفت: استفاده از برنامه غذایی مناسب و بهبود شرایط زندگی برای جلوگیری از خطر بروز حمله قلبی و سکته مغزی ضروری است.به‌ویژه استفاده از میوه‌ها و سبزیجات در برنامه غذایی به شدت توصیه می‌شود؛ چرا که این مواد غذایی بدون این که مواد مضری را وارد بدن کنند، نیاز بدن را به ویتامین ها، مواد مغذی و فیبرها برطرف می‌سازند.نتیجه این تحقیقات در نشریه Stroke منتشر شده است.



 
 

نقشه راه پیشرفت در ایران چیست(متن فوق در دولت پوپولیستی قبلی نوشته شده)


نقشه راه پیشرفت در ایران چیست(متن فوق در دولت پوپولیستی قبلی نوشته شده)

محمود سریع‌القلم گفت: در کشورمان درباره عدالت، خیلی بحث‌های انتزاعی مطرح می‌شود؛ در حالی‌ که کشورهای در حال توسعه هم بسیاری از رهیافت‌های نهادینه کردن عدالت، روشن است و نیازی به برگزاری این همه سمینار نیست.

 دیدار و گفتگو با محمود سریع‌القلم در قالب یکی از نشست‌های دیدار با اهل قلم دوشنبه شب 14 اسفند در فروشگاه مرکزی شهر کتاب برگزار شد. سریع‌القلم در این برنامه به ارائه سخنرانی خود با موضوع «نقشه راه پیشرفت ایران» پرداخت.

سریع‌القلم در ابتدای این برنامه گفت: برای صحبت‌های امروزم چند فرض را در نظر می‌گیرم و اولین فرض یا بنیان بحث من این است که به نظرم در کشورمان بیش از اندازه بحث‌های انتزاعی و ذهنی وجود دارد. در دانشگاه‌ها، رسانه‌ها، گروه‌های اجتماعی و همه‌جا بحث‌های ما بیش از اندازه انتزاعی هستند. اگر قرار باشد فردی را چند سال به کلاس ببرند و درباره شنا کردن با او صحبت کنند، اما هیچ‌گاه به استخر نرود، شنا نکند و اشتباهات شنا کردن را تجربه نکند، نمی‌تواند شنا را یاد بگیرد. ما هم از مشروطه به این سو، مرتب بحث‌های انتزاعی کرده‌ایم.

نیازی به برگزاری این همه سمینار نیست تا مشخص شود پیشرفت خوب است یا بد

وی افزود: در کشورمان درباره عدالت، خیلی بحث‌های انتزاعی می‌شود؛ در حالی که در کشورهای شرقی در حال توسعه هم بسیاری از رهیافت‌های نهادینه کردن عدالت در جامعه، روشن است و نیازی به برگزاری این همه سمینار و همایش احساس نمی‌شود. در کل احتیاجی نیست این همه گردهمایی برگزار شود تا درباره مبانی ذهنی عدالت و توسعه حرف زده شود. این موضوعات در دنیا، به مقطع‌های مشخصی رسیده‌اند و دارای مبانی هستند؛ مانند علوم پزشکی و مهندسی. زمانی که در آمریکا تحصیل می‌کردم، دوستی داشتم که می‌خواست درباره یکی از شاخه‌های مهندسی سازه رساله دکترا بنویسد. این دوست می‌گفت مدت‌هاست دارم فکر می‌کنم رساله‌ام را درباره چه بنویسم چون درباره همه‌چیز قبلا نوشته‌اند. به نظر من هم مباحث توسعه یافتگی کاملا روشن و مشخص هستند و نیازی نداریم این‌همه بحث کنیم تا آ‌ن‌ها را مشخص کنیم.

این محقق در ادامه گفت: نزدیک به 130 سال پیش در سال 1875 میلادی، ژاپنی‌ها به این نتیجه رسیدند که توسعه‌یافتگی باید در بخش خصوصی حاصل شود. این مهم را یک بار روی کاغذ نوشتند و تا امروز هم در حال اجرای آن هستند. ما تا امروز مرتب سمینار و همایش برگزار می‌کنیم تا مشخص کنیم آیا توسعه‌یافتگی خوب است یا بد. دلیلش هم این است که با جهان ارتباط نداریم. می‌توانیم از دیگر کشورها بیاموزیم و بنابر منابع زیستی، شهری، اجتماعی، اقتصادی‌مان الگوی بومی توسعه خودمان را استخراج کنیم. ژاپن از ایران یک بشکه نفت می‌خرد به قیمت 100 دلار و آن را تبدیل به 300 دلار می‌کند و به دنیا می‌فروشد. جمعیتی که در ایران هم هست می‌تواند این کار را انجام دهد. ما به آب‌های بین‌المللی دسترسی داریم و برای چند قرن دیگر هم سوخت فسیلی در اختیارمان هست. بنابراین شاید خیلی به برنامه‌ریزی نیاز نداشته باشیم چون همه مسائل مشخص هستند.

نویسنده کتاب «اقتدارگرایی ایران در عصر قاجار» ادامه داد: برای ارائه سخنرانی اصلی‌ام یک فرض دیگر هم کرده‌ام که شاید درست نباشد و آن هم این است که ما ایرانی‌ها، می‌خواهیم که پیشرفت کنیم. البته خیلی هم به این فرض مطمئن نیستم چون اگر جامعه‌ای بخواهد پیشرفت کند، باید به گونه دیگری زندگی کند، روابط خارجی‌اش را به درستی تبیین کند و … پیشرفت یعنی تغییر. ما چقدر علاقه‌مندیم تغییر کنیم؟ همه می‌دانیم که کره جنوبی 40 سال پیش چه وضعی داشت و وضع امروزش هم به این خاطر است که هم مردمش و هم حکومتش خواستند تغییر کنند. این کشور 40 میلیونی امروز 800 میلیون دلار تولید ناخالص ملی دارد.

آیا ما واقعا می‌خواهیم پیشرفت کنیم؟

سریع‌القلم گفت: بنابراین می‌توان در این فرض من تشکیک کرد چون تغییر کردن و پیشرفت کردن، مسئولیت هم می‌پذیرد. نمی‌توان گفت ما می‌خواهیم پیشرفت کنیم اما نرخ مطالعه در افغانستان از ایران بیشتر باشد. کشور امارات تصمیم گرفته است در سال 2023 یعنی یک دهه دیگر، فرودگاه دبی، بزرگترین فرودگاه دنیا باشد و برای این تصمیم هم 8 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری کرده‌اند. قرار است این فرودگاه در سال 160 میلیون مسافر را جا به جا کند و دارای 5 باند باشد. طوری برنامه‌ریزی شده است که هر مسافری که می‌خواهد از شرق به غرب زمین برود یا بالعکس، یک توقف در این فرودگاه داشته باشد. هواپیمایی امارات برای این تصمیم، تعداد هواپیماهایش را به 500 فروند خواهد رساند و طبق برنامه‌هایشان قرار است کهنه‌ترین هواپیمای این ناوگان، 6 ساله باشد. اگر کسی فرودگاه دبی را 10 سال پیش دیده باشد و امروز هم دیده باشد، حتما متوجه مفهوم تغییر خواهد شد. من از آلمان مثال نمی‌زنم اما ما به بسیاری از کشورهای اطرافمان هم ایراد می‌گیریم و آن‌ها را قبول نداریم اما همین شیخ محمد اهل دبی، دارای فکر و اندیشه‌ای بسیار جهانی است.

وی در ادامه گفت: با این مثال‌ها قصد دارم بگویم این اهداف کشوری مانند امارات است که برای پیشرفت ترسیم شده‌اند و امارات هم دارد به آن‌ها می‌رسد. برای رسیدن به‌ این اهداف رنج هم خواهند کشید. یک نمونه دیگرش هم متروی دبی بود که ظرف 2 سال و 8 ماه ساخته شد. از این جهت من زیاد مطمئن نیستم که ما می‌خواهیم پیشرفت کنیم. من در سخنانم و کلا ما دانشگاهی‌ها در علوم انسانی، میانگین جامعه را در نظر می‌گیریم. در آلمان و ژاپن هم افرادی هستند که دوبله پارک می‌کنند و چراغ قرمز را رد می‌کنند اما دوبله پارک کردن و چراغ قرمز را رد کردن در آلمان قاعده نیست ولی در تهران ما هست. در کشور ما اگر کسی راهی پیدا کند، مالیات نخواهد داد. بنابراین من میانگین جمعیت جامعه را در حرف‌هایم مد نظر دارم.

نگاه ایرانی‌ها این است که پیشرفت باید از دولت و حکومت شروع شود

مولف کتاب «عقلانیت و توسعه یافتگی ایران» افزود: اما نکات اصلی من از این قسمت شروع می‌شود. برای ترسیم نقشه راه پیشرفت ایران 10 نکته دارم که 5 نکته آن متوجه حاکمیت است و 5 نکته دیگر باید توسط مردم و جامعه رعایت شود. طی چند سال گذشته هم سعی کردم از نظریه دولت محور فاصله بگیرم. در کشور ما چون حوزه روشنفکری طی قرن گذشته، بیشتر متعلق به جناح چپ بوده، نگاه ایرانی‌ها این است که برای پیشرفت، اول دولت باید مسئولیت را به عهده بگیرد و پیشرفت کند. یعنی اول دولت بعدا من. بعدا از انقلاب هم این دیدگاه تقویت شده است. کما این که وقتی امروز دور هم جمع می‌شویم، می‌گوییم فلان مسئول چه کرده و از ایرادات مسئولان حرف می‌‌زنیم. در حالی که مسئولیت تغییر فقط متوجه دولت نیست و جامعه هم در این زمینه مسئول است.

سریع‌القلم گفت: یکی از شاگردانم در دانشگاه بعد از اتمام درسش، دیپلمات شد و از طرف وزارت خارجه به وین پایتخت اتریش اعزام شد. این دوست تعریف می‌کرد که صبح یک روز که برای شرکت در یک برنامه دیپلماتیک دیر کرده بود، به سرعت با ماشین به سمت محل برگزاری نشست حرکت کرده بود و وقی به آن‌جا رسیده بود، به سرعت ماشین را گوشه خیابان پارک کرده بود و آمده بود از پیاده‌رو عبور کند که یک پیرزن اتریشی راهش را می‌بندد و عصایش را جلوی او می‌گیرد. دوست ما راه خود را عوض می‌کند که از سمت دیگر حرکت کند ولی پیرزن باز هم مانع او می‌شود. این حرکت چند بار تکرار می‌شود تا این‌که دوست ما به کمک مترجم از پیرزن می‌پرسد که چرا چنین کاری می‌کند. پیرزن در جواب می‌گوید شما ماشین خود را بد پارک کرد‌ه‌اید و لاستیک این بنز سنگین شما روی جدول خیابان است. کارتان هم طبیعتا طول می‌کشد و چند ساعت دیگر که بیایید، جدول کنار خیابان کاملا به خاطر وزن ماشین خراب می‌شود و اگر چنین اتفاقی بیافتد، من باید پولش را بدهم. چون فقط شهرداری صاحب این جدول نیست.

جایگاه رسانه نقاد در توسعه‌یافتگی

یک پژوهشگر علوم سیاسی و تاریخ معاصر ایران در نشست دیدار با مخاطبانش گفت: سیاستمدار اول باید از خدا بترسد و بعد از رسانه و خبرنگارها. به همین دلیل خبرنگارها در کشورهای صنعتی و جوامع پیشرفته جایگاه مهمی دارند.


سریع‌القلم در این برنامه گفت: پیرزن اتریشی، جدول کنار خیابان را یکی از اموال عمومی و به تبع آن از اموال خودش می‌داند. این دیدگاه، حرف و بحث زیادی می‌طلبد. بنابراین توجه داشته باشیم که مردم یک جامعه نمی‌توانند خارج از ذهن خودشان کسی را مسئول بدانند. من ابتدا 5 نکته مربوط به حاکمیت را می‌گویم سپس به سراغ نکات مورد نظرم درباره مردم و جامعه می‌روم. نکته اول این که کسانی که پست می‌گیرند و مسئول می‌شوند، قدرت را مساوی مسئولیت بدانند. قدرت را تفریح یا عاملی برای حل شدن مشکلات زندگی و فردی‌شان ندانند. به همین دلیل کسانی که به قدرت می‌رسند و مسئولیت می‌گیرند باید مسائل فردی‌شان حل شده باشد تا دغدغه ملی داشته باشند. و این جای نگرانی است که گرایش اکثر مردم ما پوپولیستی است و گرایش طبقه متوسط نیست.

این پژوهشگر حوزه توسعه اظهار داشت: نکته دوم این است که نگاه مسئولین به بالاست نه پایین. باید این طرز فکر از بین برود که آقا شما نسبت به بالا وفاداری یا پایین؟ بلکه مسئول باید به مردم وفادار باشد. یکی از متر و میزان‌های توسعه‌یافتگی، تعداد استعفاهایی است که در یک کشور و میان مسئولانش داده می‌شود. در این زمینه باید اشاره کنم، کشوری پیشرفت می‌کند که رسانه‌های نقاد داشته باشد. عمر دموکراسی در دنیا هنوز به یک قرن نمی‌رسد. دموکراسی کالای لوکسی است که وقتی در کشوری طبقه متوسط و رسانه‌ها قدرت می‌گیرند، به وجود می‌آید. یک نکته دیگر آگاهی و دانش است. مشروطه شکست خورد چون از 10 میلیون نفر مردم ایران آن زمان، فقط 10 هزار نفر سواد داشتند. به همین دلیل تحولات جامعه ما سینوسی است چون همراه با تحولات و جنبش‌های فکری نیست. جمهوری چک، 6 ماه بعد از فروپاشی شوروی، طول کشید تا به دموکراسی رسید. چون وقتی واسلاو هاول از دموکراسی حرف زد، مردم همه می‌دانستند دموکراسی یعنی چه و همه گفتند: دموکراسی. یعنی جامعه آمادگی پذیرش آن را داشت. تا آگاهی مردم و رسانه نقاد وجود نداشته باشد، حرکت رو به جلویی انجام نخواهد شد.

وی ادامه داد: در حال حاضر، روابط سیاسی ما با کشور عربستان تعطیل و در حد صفر است، اما با کشور بولیوی رابطه داریم و با بوئینگ 747 ، 14 مسافر را از ایران تا بولیوی جابجا می‌کنیم. همسایه را رها کردیم و رفته‌ایم آن سر دنیا سمند تولید می‌کنیم. اگر رسانه نقادی پیدا شود تا به این موضوع بپردازد، خوب است. قول می‌دهم دولت بعدی که از خرداد 92 بیاید، این کار را تعطیل کند؛ چون این رابطه، فکر نشده ایجاد شده است و دولت بعدی باید کاری کند که روابط‌ مان با عربستان، ترکیه و مصر اصلاح شود؛ چون رابطه داشتن با همسایه‌ها برای مردم کشور، سود و منفعت دارد.

سیاستمدار باید اول از خدا و بعد از خبرنگار بترسد

سریع‌القلم افزود: دولت همیشه و در همه جای دنیا به دنبال قدرت است. همه جای دنیا دولت‌ها از خودشان تعریف می‌کنند و به ندرت دولتی پیدا می‌کنید که بگوید ما این ایرادها را داشتیم و این چند اشکال را قبول می‌کنیم. کجاست که می‌شود حوزه قدرت را نقد کرد؟ پاسخش در رسانه‌ها و دانشگاه‌هاست. سیاستمدار اول باید از خدا بترسد و بعد از رسانه و خبرنگارها. به همین دلیل خبرنگارها در کشورهای صنعتی و جوامع پیشرفته جایگاه مهمی دارند. همان‌طور که می‌دانید در آمریکا، 2 خبرنگار بودند که تحقیق کردند و متوجه شدند نیکسون در کنگره مخالفانش دستگاه شنود کار گذاشته است و با اثبات این موضوع، نیکسون اولین رئیس جمهوری بود که در آمریکا استعفا داد. پس نقش رسانه‌ها در جامعه بسیار مهم است.

مجلس افراد کم دانش را وزیر می‌کند/ این شرایط پوپولیستی در شان مردم ایران نیست

این پژوهشگر علوم سیاسی خاطرنشان کرد: نکته سومی که مسئولان باید رعایت کنند، گماردن افراد متخصص در امور است. امیدوارم هرچه زودتر از این فاز پوپولیستی عبور کنیم. چون واقعا در شان مردم ایران نیست. رسانه‌ها باید به چنین موضوعی بپردازند. من متعجبم که مجلس ما افراد کم دانش را به عنوان وزیر تایید می‌کند و فردی وزیر می‌شود که حتی در رشته وزارتش، یک کتاب هم نخوانده است. دیدن این موضوع در کشوری که 180 سال است دنبال تغییر است، عجیب است. سفارت،‌ وکالت و وزارت کارهای مهمی هستند. در هندوستان سالانه آزمونی برگزار می‌شود که 200 هزار نفر در آن شرکت می‌کنند و تنها 200 نفر خروجی دارد و این 200 نفر انواع آموزش‌ها را می‌بینند تا در پست‌های اجرایی این کشور قرار بگیرند. اگر در اخبار و گزارش‌های تصویری توجه کرده باشید، وقتی وزیران اتحادیه اروپا از ماشین‌های خود پیاده می‌شوند، نمی‌توانید میان آنها فرد زیر 60 سال پیدا کنید. افرادی مانند هیلاری کلینتون یا داوود اوغلو وزیر امور خارجه ترکیه، از نظر سخن گفتن، احاطه بر مسائل بین‌المللی و دانش، تحسین جهانیان را برانگیخته‌اند. این افراد حقوقدان هستند و بر دانشی که دارند بر مسائل کاملا احاطه دارند. من وظیفه دارم این مسائل را به عنوان یک دانشگاهی بگویم. همکار من در رسانه‌ها هم وظیفه دارد این مسائل را بگوید تا مجلس ما، افراد ضعیف را به عنوان وزیر تائید نکند.

وی گفت: نکته چهارمی که برای حاکمیت وجود دارد این است که در متون توسعه‌یافتگی به این نتیجه رسیده‌ایم که برای پیشرفت، مهم‌ترین نهاد، قوه مقننه است. هند امروز با قوه مقننه‌اش به این جایگاه رسیده است. قوه مقننه یک دستگاه ناظر جدی است و با کسی هم تعارف ندارد و مرتب تیم‌های بازرسی می‌فرستد که چطور پول گرفته شده و چطور خرج شده! ما باید از این مباحث گذر کنیم. امیدوارم دوستان که از این جلسه بیرون می‌‌روند فقط یک جمله را با خودشان بیرون ببرند و آن هم این که: «پیشرفت کار سختی است».

تا با جهان ارتباط نداشته باشیم، پیشرفت نمی‌کنیم

سریع‌القلم اظهار داشت: نکته پنجم، گسترش روابط بین‌المللی است. کشوری که با جهان ارتباط نداشته باشد، نمی‌تواند پیشرفت کند. کما این‌که شخصی که رقابت نکند، نمی‌تواند پیشرفت کند. تا رقابت نباشد، رشد هم نخواهد بود. چرا هواپیمایی، دانشگاه و صنعت ما ضعیف هستند؟ چون وارد صحنه بین‌المللی نمی‌شویم. دانشکده خوب، دانشکده‌ای است که وقتی در راهروهایش راه می‌رودی، یک استاد کانادایی، هندی، کویتی و … ببینی که با دانشجوها تعامل دارند و دانشجوها مجبورند با آن‌ها انگلیسی صحبت کنند. تا تعامل نباشد، دوچرخه هم ساخته نمی‌شود. اگر من در ایران زندگی کنم و هر روز مسیر خانه تا دانشگاه را بروم و بیایم و دایره رقابتم چند دانشگاه در ایران باشد، متوجه ضعف‌هایم نخواهم شد. من چه زمانی متوجه عیب‌ها و کمبودهایم خواهم شد؟ زمانی که کنار دوست خارجی‌ام بنشینم. مدیرانی که در یک لوپ و حلقه بسته داخلی بنشینند و فکر کنند، پیشرفت نخواهند کرد. من در ابتدای صحبتم فرض کردم که ما می‌خواهیم پیشرفت کنیم. پیشرفت اصولی دارد. ما نمی‌دانیم در حلقه بسته داخل کشور پیشرفت داشته باشیم. این واقعا یک فکاهی است که روی پیشخوان هتل‌های ما نوشته است «کارت اعتباری قبول نمی‌کنیم». از این موارد می‌توان مثال‌های زیادی زد که فقدا روابط بین‌المللی باعث پایین ماندن سطح فکر ما شده است. جالب است در میان روحانیون کشور، آن گروهی که دیگر کشورهای دنیا را دیده‌اند، جور دیگری استنباط می‌کنند و مسائل را از زاویه‌های متفاوت می‌بینند. بنابراین محیط اطراف انسان در طرز تفکرش، تاثیر زیادی دارد.

وی در ادامه گفت: اما به 5 عاملی که مربوط به شهروندان و مردم جامعه است اشاره کنم چون اشاره شد که پیشرفت تنها کار دولت و حکومت نیست. اولین نکته در این بخش، آگاهی و دانش است. ما 5 سال باید آموزش بدهیم که وقتی می‌خواهیم کسی را برای مسئولیتی انتخاب کنیم به خودش نگاه نکنیم بلکه به افکارش نگاه کنیم. ما می‌گوییم برای خرداد 24 کاندیدای ریاست جمهوری داریم اما نمی‌گویم که آیا 24 فکر داریم یا نه. صحبت، صحبت افراد است و صحبت فکر نیست.

آموزش حقوق شهروندی در داخل مهم‌تر از سرمایه‌گذاری در بولیوی است

این پژوهشگر تاریخ معاصر ایران اضافه کرد: نکته بعدی حس مالکیت نسبت به جامعه و کشور است. ما در ایران دو نوع ناسیونالیسم داریم. یک حسی و دو عقلی و ناسیونالیسم حسی متاسفانه قوی‌تر است. باید سعی کنیم ناسیونالیسم عقلی‌مان را تقویت کنیم. نکته سوم احترام به حقوق دیگران است. لزومی ندارد تلویزیون با کسی که پارک دوبل می‌کند مصاحبه کند که چرا این کار را می‌کند. چون او با این کارش، خود می‌گوید که من فردی خودخواه و بی‌توجه به حقوق دیگران هستم. آموزش حقوق شهروندی مهم‌تر از سرمایه‌گذاری در بولیوی و پول خرج کردن در مناطق دور دنیاست. آن پول باید در جامعه خودمان بیاید و تبدیل به فیلم و محصول آموزشی شود. داشتن حس مالکیت نسبت به کشور بسیار مهم است. محمد مرسی وقتی روی کار آمد چند تصمیم اشتباه گرفت و مردم مصر به خیابان‌ها آمدند و گفتند آقای مرسی تو که مبارک نیستی. ما تو را انتخاب کرده‌ایم پس درست تصمیم بگیر! مردم کوتاه نیامدند و در نهایت آقای مرسی مجبور شد حرف‌هایش را پس بگیرد. چنین رویه‌ای از مردم خوب و پسندیده است که درباره حق خودشان جدی و کوشا باشند.

وی گفت: نکته چهارم مربوط به مردم و جامعه، یک شخصیتی شدن ما ایرانیان است. مطالعات نشان می‌دهد ایرانیان چند شخصیت دارند و اصول توسعه می‌گوید شخصیت مردم باید شفاف باشد. تجربه‌های تاریخی نشان می‌دهد ایرانیان خودشان را با هر شرایطی وقف می‌دهند.

تا زمانی که معاش مردم به دست دولت ها باشد، نه آزادی دین هست نه آزادی فکر

سریع‌القلم در پایان تأکید کرد: نکته پنجم هم که از همه نکات مهم‌تر است این است که کشور و جامعه‌ای به سمت پیشرفت می‌رود که مردمش برای امرار معاش از دست دولت رها شوند. تا وقتی که معاش مردم به دست دولت باشد، نه آزادی دین هست و نه آزادی فکر. این یک اصل توسعه یافتگی پیشرفت است.


منبع:ایران زمین


حکایتی از چارلی چاپلین


حکایتی از چارلی چاپلین

چارلی چاپلین

چارلى چاپلین میگه: (پس ازکلی فقربه ثروت وشهرت رسیدم)

آموختم که:باپول میشود

خانه خریدولى آشیانه نه...


رختخواب خریدولى خواب نه...


ساعت خریدولى زمان نه...


میتوان مقام خریدولى احترام نه...


میتوان کتاب خریدولى دانش نه...


داروخریدولى سلامتى نه...

 
میتوان آدم خرید اما دل نه ...

 

و خدایی که در این نزدیکیست

لطفا اینگونه بیاندیشید


لطفا اینگونه بیاندیشید

این گونه نگاه کنید...

مرد را به عقلش نه به ثروتش

زن را به وفایش نه به جمالش

دوست را به محبتش نه به کلامش

عاشق را به صبرش نه به ادعایش

مال را به برکتش نه به مقدارش

خانه را به آرامشش نه به اندازه اش

اتومبیل را به کاراییش نه به مدلش

غذا را به کیفیتش نه به کمیتش

درس را به استادش نه به سختیش

دانشمند را به علمش نه به مدرکش

مدیر را به عمل کردش نه به جایگاهش

نویسنده را به باورهایش نه به تعداد کتابهایش

شخص را به انسانیتش نه به ظاهرش

دل را به پاکیش نه به صاحبش

جسم را به سلامتش نه به لاغریش

سخنان را به عمق معنایش نه به گوینده اش

 

(((و خدایی که در این نزدیکیست)))