هر کس عقاید شخصی خودش را درباره میلیونرها و ثروتمندان دارد. در اینجا میخواهیم برخی از این عقاید را به چالش کشیده و شما را با ویژگی های میلیونرها آشنا کنیم. موضوع مورد بحث هیچ ارتباطی با شانس، زندگی رویایی یا طمع ندارد، بلکه هدف تغییر طرز فکر شماست به نحوی که شما را از سایرین متمایز کند. در ادامه ایمیل به تشریح ١٠ عامل موفقیت میلیونرها می پردازیم.
1. میلیونرها افراد سخت کوشی هستند
بر اساس تحقیقی توسط Spectrem، ٩٤٪ میلیونرها سخت کوشی را نخستین عامل موفقیت خود دانسته اند. درست مثل “سم والتون” و والمارت که تجارت خود را از صفر شروع کردند یا “استیو جابز” و اپل که مرتباً با ارایه ایده های جدید و کار بر روی آنها توانست تجارتش را رونق دهد.
شما باید اینگونه عمل کنید: سخت کوشی یکی از لازمه های میلیونر شدن است. شما باید این اصل را بپذیرید و هر گونه سختی و زحمت را به جان بخرید.
2. اکثر میلیونرها افرادی خود ساخته اند
امروزه تنها ١٨٪ میلیونرها ثروتشان را از راه ارث بدست آورده اند که این رقم همچنان رو به کاهش است. اغلب میلیونرها با سرمایه بسیار اندک کار خود را شروع کرده اند و بیشترشان در فقر و تنگدستی اسفناکی متولد شده اند. “کارل ایکان”، “لاری بیج” و “جف بزوس” تنها سه نمونه از مشهورترین و تاثیرگذارترین افراد این دسته به شمار می روند.
شما باید اینگونه عمل کنید: هرکز بهانه گیری نکنید که فلان شخص از راه ارث پولدار شده، پس من نمی توانم. اکثر میلیونرها پولشان را با تلاش خودشان بدست آورده اند پس اگر شما هم فکر خود را بر این موضوع متمرکز کنید حتماً موفق می شوید.
3. میلیونرها از شما می خواهند که یک میلیونر باشید
میلیونرها می دانند برای شما نیز ثروت کافی برای پولدار شدن موجود است و این موضوع به طرق مختلف به خود آنها نیز در موفقیتشان کمک می کند چرا که تعداد میلیونرهای بیشتر برابر است با تجارت و سرمایه گذاری بیشتر و در نتیجه درآمد بیشتر. “رابرت کیوساکی” و “دونالد ترومب” در این باره کتابی با عنوان “چرا میخواهیم شما ثروتمند شوید” نوشته اند. این عنوان صحت دارد، نبردی در کار نیست بلکه تنها یک نظام همکاری دوستانه است که جریان دارد.
شما باید اینگونه عمل کنید: یک میلیونر شوید، به همین راحتی. این درست که از گفته تا عمل فاصله بسیار است اما مطالعه مطالب این مقاله نقطه آغاز بسیار مهمی است. پس به خواندن ادامه بدهید …
4. میلیونر ها همه کاره نیستند
حتماً ضرب المثل “همه کاره هیج کاره است” را شنیده اید؟ خوب در حقیقت میلیونرها دقیقاً متضاد این ضرب المثل هستند. آنها اغلب در یک رشته و یا نهایتاً شاخه های بسیار کمی تخصص دارند. آنها می دانند در چه کاری مهارت دارند و چه کاری را دوست دارند پس زندگی خود را وقف آن کار می کنند.
شما باید اینگونه عمل کنید: این طرز تفکر را که باید در همه ی کارها متخصص شوید رها کنید. ببینید به چه کاری علاقه دارید، پس تمام تلاش و تمرکز خود را وقف آن کنید. و در آن زمینه ای که علاقه دارید متخصص شوید.
5. میلیونرها چندین منبع درآمد دارند
موضوع تنها تنوع نیست بلکه باید به طرق مختلف درآمد ایجاد کرد. “وارن بافت” در چندین سهم سرمایه گذاری کرده است درست مثل “جف بزوس” که مالک بیش از یک شرکت است. میلیونرها نسبت به تخصص خود آگاهی دارند و شعب آنها نیز خاص است و از طریق همین تعدد شعب منابع چندگانه درآمدزایی ایجاد کرده اند تا به ثروت حقیقی دست یابند.
شما باید اینگونه عمل کنید: همین حالا منابع متعدد درآمدزایی خود را ایجاد کنید. یا در مورد داشتن آنها برنامه ریزی کنید. ممکن است در آغاز این منابع خیلی کوچک باشند اما دلیلی وجود ندارد که همیشه اینطور بماند. رویکردهای سرمایه گذاری و کسب و کارهای متفاوتی را امتحان کنید. فقط اطمینان حاصل کنید وقتی میخواهید شروع کنید بدانید چه می کنید.
6. میلیونرها به تحصیل اهمیت می دهند
با شنیدن داستان های اخراج “مارک زاکربرگ” (موسس فیسبوک) و “مت مولنوب” (موسس ورد پرس) از کالج، ممکن است تحصیل را بی اهمیت بدانید، اما با دانستن این مطلب که اکثر میلیونرها حداقل لیسانس داشته اند، درک استثنا بودن این دو میلیونر اخراجی از این قاعده آسان می شود. علوم اقتصاد، تجارت و مهندسی برای میلیونرها سه علم بسیار مهم به شمار می روند. اخذ مدارج علوم اقتصادی برای میلیونرها در اولویت است. به یاد داشته باشید بسیاری از همین اخراج شدگان از کالج در وهله ی اول از همان دانشی که در کالج یاد گرفته بودند برای شروع تجارت استفاده کرده اند.
شما باید اینگونه عمل کنید: به کسب علم بپردازید. اگر خواستید از کالج اخراج شوید و یک میلیونر خودکفا باشید که ما به شما خداقوت می گوییم اما آغاز به کار با داشتن یک سابقه علمی شانس شما را برای کسب پول بیشتر افزایش می دهد.
7. اکثر میلیونر ها احساس ثروتمندی نمی کنند
به طور کلی وقتی شما یک میلیونر هستید، همچنان هزاران نفر دیگر هستند که از شما پول بیشتری دارند به همین خاطر است که میلیونرها خود را “ثروتمند” نمی پندارند. همه ما مایلیم موفقیت خود را با حوادثی که قرار است برایمان اتفاق بیافتد تعریف کنیم و میلیونرها نیز از این قاعده مستثنی نیستند. درست مثل وقتی که فکر می کنید با ارتقا درجه شغلی یا خرید خودرو جدید خوشحال خواهید شد، میلیونرها هم اغلب وقتی خود را ثروتمند می شمرند که میلیون ها و بیلیون های بعدی را کسب کنند.
شما باید اینگونه عمل کنید: همه ما درس بسیار مهمی از این مطلب میگیریم. ” همانجایی باش که الان هستی و از این بودن لذت ببر”. تو بهتر میشوی، ثروتمندتر، باهوش تر، اما این بدان معنی نیست که باید منتظر رسیدن مرحله بعدی باشی تا از آن لذت ببری. همین حالا از زندگی ات لذت ببر. همین جایی که هستی.
8. میلیونرها در “ظاهر” ثروتمند نیستند
شاید تا به حال افرادی را دیده باشید که جدیدترین مدل های خودروی “پورشه” را میرانند، در عمارت ها زندگی می کنند و احتمالاً تا بناگوش زیر قرض و بدهی فرو رفته اند و خرجشان هم بیشتر از دخلشان است. سندروم زیاده خواهی افراد زیادی را اسیر کرده است. از این اسارت رها شوید. اکثر میلیونرها در خانه های معمولی زندگی می کنند و خودروهای مدل پایین سوار میشوند. آنها بیشتر به کسب پول فکر میکنند نه خرید وسایل اضافی.
شما باید اینگونه عمل کنید: هرگز به این فکر نکنید که دیگران راجع به شما چه تصوری دارند. پول خود را بودجه بندی کنید و آن را ذکاوتمندانه سرمایه گذاری کنید. این راه ثروتمند شدن است. خانه های بزرگ و خودروهای لوکس تنها شما را در باتلاقی از قرض و بدهی فرو می برند. نکته مهم این است که باید کمتر از آنچه کسب میکنید خرج کنید.
9. میلیونرها می دانند تنهایی از پس کارها برنمی آیند
آنها ممکن است خودساخته باشند اما این بدان معنی نیست که کارها را به تنهایی انجام می دهند. میلیونرها ارزش دوستیابی، برقراری ارتباط با دیگران و جستجوی متخصصین در مواقع نیاز را می فهمند. طبق گفته اکثر میلیونرها آنها همیشه مشاورانی داشته اند که نقش بزرگی در مسیر موفقیتشان ایفا کرده اند.
شما باید اینگونه عمل کنید: اگر می خواهید کار بزرگی را شروع کنید، حتماً به کمک دیگران نیاز خواهید داشت. میلیونر شدن هم از این قائده مستثنی نیست. رجوع به دیگران برای مشورت بسیار با اهمیت است.
10. میلیونرها عاشق خرید کردن هستند … اما به صورت متفاوت
اگر به عادت خود برای خرید لباس های نو، خودرو و اسباب بازی مرتباً ادامه دهید، در حقیقت خود را به عادتی خو داده اید که شما را به سمت ورشکستگی می کشاند. میلیونرها عاشق خرید کردن اند اما به شیوه ای متفاوت. آنها به دنبال معاملات خوب در زمینه سرمایه گذاری و تجارت هستند و نه لزوماً خرید موتورسیکلت های جدید و تلویزیون های هزار اینچی. آنها تفاوت بین دارایی ها و بدهی ها را می فهمند و بیشتر بر روی اولی تمرکز دارند تا دومی.
شما باید اینگونه عمل کنید: تفکرتان را برای افزایش دارایی ها در مقابل بدهی ها تغییر دهید. یکی از مهمترین تفاوت های فقرا و ثروتمندان این است که فقرا بدهی میخرند و ثروتمندان دارایی. پس مانند ثروتمندان خرید کنید. امروزه میلیون ها میلیونر در سرتاسر دنیا وجود دارند. آنها متفاوتند و این متفاوت بودن لزوماً به این معنا نیست که طرز فکرشان درست باشد. اینها همه ویژگی های عمومی میلیونرها و بیلیونرها هستند. این ویژگی ها را در خود پرورش دهید و مطمئن باشید شما هم به زودی یک میلیونر خواهید شد.
در آمد 150 میلیاردی بکارگیری نخبگان (چاپ شده در روزنامه شهروند تاریخ 94/4/8 )
درآمد 150 میلیارد دلاری بکارگیری نخبگان
درگذشته دور غربی ها به تجربه دریافته بودند که با حفظ هویت و فرهنگ خویش می توانند از دستاوردهای تمدنی دیگر جوامع حداکثر بهره را ببرند، لذا تلاش کردند تا با جذب مغزهای متخصص و سرمایه سازان کشورهای جنوب ،آنها را به سوی کشورهای خود روانه کنند و پذیرای میلیونها متخصص و متفکراز سراسر آسیا بخصوص ایران باشند ،براساس آمارهای داده شده از ایران سالانه 150 تا 180 هزارنفر جوانان تحصیل کرده از کشور خارج می شوند، با این حجم از مهاجرت کشور ما در میان 193 کشوردنیا رتبه 15 را دارا هست ، مهمتر از همه اینکه بیشتر این مهاجران در کشورهای توسعه یافته زندگی می کنند ،برآوردهای انجام شده بابت این مهاجرت 150 میلیارد دلار در سال تخمین زده می شود ،که خود به تنهایی می تواند بودجه دو تا سه سال یک کشور را تامین کند، این در حالی است که کشور ما امروزه نیازمند حدود 30 تا 40 میلیارد دلار برای سرمایه گذاری خارجی است ،صدوپنجاه میلیارد دلار به تنهایی می تواند به اعتلای قدرت کشورمان کمک شایانی کند و اقتصاد بیمار ما را نجات دهد و ایران را قدرتمندتر از گذشته در منطقه احیاء کند.
وقتی کشور کوچکی مثل هنگ کنگ در سالهای دور توانست از یک دهکده ماهیگیری در قرن 19 به نوعی از کشور، سپس ایالتی از چین در آید ودر ده هفتاد به تنهایی بیش از کل در آمد هند صادرات داشته باشد، نشان دهنده استفاده بهینه از نیروی متخصص وتحصیل کرده و بهره وری بالای آن کشور در این زمینه است،ما هم می توانیم با استفاده از پتانسیل نیروی های متخصص و تحصیل کرده که طبق اعلام مسئولین کشوربیش از 10میلیون برآورد شده، در داخل مانند هنک کنگ،مالزی ،سنگاپور،چین تایپه،ژاپن کره ،به سرمایه گذاری و اقتصاد پویا دست یابیم ،این در صورتی است که ما بخواهیم و فارغ از هر گونه جزم اندیشی برای اعتلای کشورمان و ایران قدرتمند تلاش نماییم، می توان ازتجربه کشورهای مسلمان مثل مالزی زمان ماهتیر محمد رئیس جمهورسابقش الگوبرداری کرد ،اوتوانست با حفظ همه نیروهای متخصص ومتفکر در جهت ساختن کشورش استفاده کند، اوتوانست با حفظ متخصصین داخلی و آوردن تکنولوژی روز دنیا به داخل این امر را تحقق بخشد، ما نیز می توانیم برای رسیدن به این مرحله در داخل با قدرت اقتصادی ودر خارج با قدرت سیاسی نقش واقعی خود را ایفاء کنیم.
می توان با انباشت همه نیروهای ملی و به کارگیری تخصص وحرفه آنها، منزلت ایران را در آینده نزدیک متحول کرد ،استراتژی حرص در تولید و قناعت در مصرف با عزم ،همت ، تخصص ، اعتماد و تعهد راسخ، همراه با هم زبانی و هم دلی کشورمان را از این دوره گذار با شایستگی و تفاهم ملی به پیش برد.
ما می توانیم گذار از این دوره پر طلاطم در خاورمیانه را با توجه به جنگهای فرقه ای، و حضور قدرتهای جهانی در این منطفه ،حداکثر بهره برداری را داشته باشیم ،وبرای حل مشکلات عدیده منطقه به دلیل بحران جنگ بین گروه های تندرو ودولت های درگیر در منطقه در جهت احیای قدرت واقعی گام برداریم ،این امر در صورتی به درستی تحقق پیدا می کند که در داخل قدرت تعامل با همدیگر را بالا ببریم و از نقد نسبت به همدیگر هراسی نداشته باشیم ، قدرت اقتصادی وتولید ثروت ملی رابالاببریم، محیط زیست را در اولویت اصلی قراردهیم،برای جوانان اشتغال ایجاد کنیم تا از مهاجرت آنها جلوگیری بعمل آید،شاخص های اجتماعی و فرهنگی کشور را بالا ببریم، اصل را داخل قرار دهیم، چون قدرتمند شدن داخل هم امنیت می آورد، هم احترام بین المللی هم رضایتمندی و هم امید را در دلها ی مردم کشور زنده می کنند، وقتی قلبهای یک ملتی امید و شادابی داشته باشد هیچ قدرتی توان مقابله با آن را ندارد ،باشد که در سایه وحدت همه نیروها و هم فکری همه نحل های موجود در کشور برای سر بلندی و اعتلای ایران قدرتمند در منطقه و جهان تلاش کنیم.
رضا بژکول ارشد علوم سیاسی
سخنان مشاور اقتصادی رییسجمهور درباره عملکرد اقتصادی دولت نهم و دهم بیشباهت به مرثیهای برای متولدین دهه شصت نیست. مسعود نیلی که به مناسبت دومین سالروز انتخاب دولت تدبیر و امید سخن میگفت، وقتی خواست عملکرد اقتصادی دولت سابق را به تصویر بکشد پای متولدین دهه ٦٠را وسط کشید تا نشان دهد فرصت سوزیها بیش از همه سرنوشت کدام نسل ایران را تغییر داد.
او با طرح این سوال که متولدین دهه ٦٠ به کجا رفتند؟ به درآمد ارزی ٩٥٠ میلیارد دلاری دولت نهم و دهم اشاره کرد و گفت: با این درآمد میشد برای اینهایی که دهه ٦٠ متولد شده بودند زندگی بهتری ساخت اما از میان آنها یک عده مایوسشدگان بودند که اصلا وارد بازار کار نشده و افسرده شدند و نابسامانی اجتماعی مثل اعتیاد به دنبالشان آمد و یک تعداد کثیری با توسعه آموزش عالی دانشجو شدند.
او ادامه داد: نتیجه این شد که تعداد دانشجو به نسبت ١٠٠ هزار نفر جمعیت کشور حتی از کشورهایی نظیر انگلستان و فرانسه البته به غیر از امریکا بیشتر است. وی با تاکید بر اینکه صرفا برای ضربهگیری بازار کار آموزش عالی را توسعه دادیم، تصریح کرد: هماکنون سه میلیون و ٥٠٠ هزار نفر بیکار در کشور وجود دارد اما همزمان واردکننده نیروی کار از کشور افغانستان هستیم چراکه جوان ما حاضر به انجام کاری نیست که کارگر افغانی انجام میدهد و میخواهد در دستگاههای دولتی وارد شود و این در حالی است که دولت به لحاظ محدودیت منابع مالی به صورت مستقیم امکان ایجاد شغل ندارد و تنها بخش خصوصی است که میتواند اشتغالزایی کند.
نیلی بیان کرد: امروز با انبوهی از جوانان دهه ٦٠ به اضافه آنهایی که بعدا به جمعیت کشور اضافه شدند، مواجهیم که نگران تامین شغل برای آنها هستیم چراکه در غیر این صورت معضل اقتصادی میتواند به مساله اجتماعی و... تبدیل شود بنابراین اشتغال به عنوان نگرانی اصلی ما مطرح است. او به پنج میلیون دختر مجرد ازدواج نکرده اشاره کرد و ادامه داد: اگر بخواهیم به داستان پدیده ٥ میلیون دختر بازمانده از ازدواج را جامعتر نگاه کنیم باید به سالهای اول دهه ٦٠ بازگردیم که کشور با یک شوک بزرگ جمعیتی مواجه شد درست برعکس پدیدهای که هماکنون با آن مواجهیم.
وی ادامه داد: از آن زمان شکل هرم سنی جمعیت کشور دارای برآمدگی بزرگی بود به طوری که ظرف پنج سال حدود هشت میلیون نفر به جمعیت کشور اضافه شد و این جمعیت در لایههای سنی به سمت سنین بالاتر حرکت میکرد که آن موقع پیشبینی میکردیم که این جمعیت کثیر در نیمه دوم دهه ٨٠ به سن کار، ازدواج و مسکن برسند. نیلی با بیان اینکه این مساله مورد توجه برنامهریزان کشور بود به طوری که برنامه سوم توسعه برای آماده کردن شرایط ایجاد شغل برای جوانان تدوین شد، تصریح کرد: برای تحقق این امر نخستین مساله منابع بود و اینکه چطور میتوان برای این جمعیت کثیر منابعی فراهم و شغل ایجاد کرد؟
وی اضافه کرد: به یکباره در سالهای نیمه دوم دهه ٨٠ اقتصاد کشور همراه با اقتصاد دیگر صادرکنندگان نفت با موهبت مواجه و حجم عظیمی از درآمد حاصل از فروش نفت عاید کشور شد. نیلی خاطرنشان کرد: سال ١٣٧٧ حدود یک میلیون و ٨٠٠ هزار بشکه نفت با قیمت ١٠٤ دلار صادر میشد و کمترین رکود قیمت نفت در طول دوره بلندمدت تا قبل از دهه ٥٠ بود، اما در سال ١٣٨٤ به یکباره رکورد درآمد ٧٠ میلیارد دلاری ثبت شد و حجم عظیمی از درآمد حاصل از فروش نفت نصیب کشور شد و همین روند درآمدهای ارزی کشور تا سال ١٣٩٠ ادامه داشت که درآمد حاصل از فروش نفت به ١٥٣ میلیارد دلار رسید. او سپس چنین نتیجه گرفت که با درآمد دولت وقت میشد برای متولدین دهه ٦٠ زندگی، شغل و مسکن مهیا کرد و باید توجه داشت ما در این سالها هم به لحاظ جمعیت جوان کشور و هم به لحاظ منابع در دوره استثنایی به سر میبردیم و نمیتوان پیشبینی کرد که مجددا چه زمانی به این منابع دست خواهیم یافت که بتوان کار کرد. او گفت: ٢٠ میلیون و ٣٠٠ هزار نفر شاغل موجود در کشور در سال ١٣٨٤ در سال ١٣٩١ ثابت مانده و در واقع صفر خالص اشتغال کشور بود.
درآمدهای ارزی چه شد؟
نیلی سپس درباره وضعیت هزینهکرد درآمدهای ارزی گفت: این مقدار از منابع عملا به حجم عظیمی از واردات تبدیل شد به طوری که از سال ١٣٨٤ تا پایان سال ١٣٩٢ دقیقا ٦/٧١٨ میلیارد دلار واردات کالا و خدمات داشتیم. وی ادامه داد: اقتصادی که از هاضمهاش واردات حدودا ٢٠ تا ٢٢ میلیارد دلاری عبور میکرد به یکباره به دنبال عبور ٨٤ تا ٨٥ میلیارد دلار از هاضمهاش بوده که این امر مسالهساز است و علاوه بر ایجاد نابسامانیهای اقتصادی نابسامانیهای اجتماعی و حتی فرهنگی در جامعه ایجاد میکند. وی با اشاره به اینکه دولت درآمد ارزی خود را به بانک مرکزی میفروشد و بانک مرکزی ریال را در اختیار دولت قرار میدهد و ارز صرف واردات میشود، افزود: بودجه جاری ٢٣ هزار میلیارد تومانی سال ١٣٨٤ تا ١٣٩٢ به ١٢٠ هزار میلیارد تومان رسید و هماکنون با مشکل بزرگی مواجهیم که چطور هزینههای جاری کشور را تامین کنیم؟نیلی اضافه کرد: سال ١٣٨٤، هفتهزار میلیارد تومان و سال ١٣٨٥، ١٤ هزار میلیارد تومان ١٠٠ درصد رشد درآمد عمرانی بودجه را شاهد بودیم که متکی به درآمد نفت بود و این مقدار درآمد بیمحابا وارد اقتصاد شد با توجه به اینکه میدانستیم از بیرون در معرض تهدید هستیم.
رکورد واردات در سالهای ٨٩ شکست
وی ادامه داد: رکورد اقتصاد واردات کشور در سالهای ١٣٨٩ و ١٣٩٠ به ثبت رسید به طوری که در سال ١٣٨٩میزان واردات ٩٥ میلیارد دلار و در سال ١٣٩٠ به ٩٣ میلیارد دلار رسید و درست در زمانی که اقتصاد ما بسیار به واردات و بودجه به نفت وابسته و حجم نقدینگی در اقتصاد افزایش یافته بود، دشمنان تحریم را به ما تحمیل کردند و نتیجه آن این شد که به یکباره حجم واردات با محدودیت شدید مواجه شد و در نتیجه دلار از هزار تومان به سه هزار تومان افزایش یافت. مشاور اقتصادی رییسجمهور تصریح کرد: بودجه عمرانی ٢٩ هزار میلیارد تومانی سال ١٣٩٠ به ١٥ هزار میلیارد تومان در سال ١٣٩١ رسید که این فاصله، بدهی دولت به پیمانکاران بود چرا که پیمانکاران به اتکای اینکه دولت بودجه عمرانی میدهد از بانکها تسهیلات دریافت کردند و به علت اینکه دولت به تعهدش عمل نکرد آنها هم نتوانستند بدهی خود را به بانکها پرداخت کنند و همین امر مطالبات معوقه را ایجاد کرد و بدهی دولت را به وجود آوردند به طوری که حجم تعهدات دولت بهشدت افزایش یافت و منابع به یکباره با کاهش مواجه شد و دولت به یک بدهکار بزرگ تبدیل شد.
درآمد نفتی به ٢٥ میلیارد دلار میرسد
مسعود نیلی سپس به وضعیت موجود اشاره کرد و گفت در حالی که درآمد نفتی و گازی در سال ١٣٩٠ صادرات ١١٨ میلیارد دلاری بود، بررسیها نشان میدهد امسال به سختی این میزان صادرات به ٢٥ میلیارد دلار میرسد. وی افزود: در سال ١٣٩٠، ٣/٢ میلیون بشکه نفت به قیمت ١٠٥ تا ١٠٨ دلار بود و هماکنون یک میلیون بشکه نفت خام به قیمت ٦٠ دلار صادر میشود که اگر نسبت بگیریم حدود ٢٥ درصد کاهش را شاهد هستیم.
تورم دورقمی فراموش شده است
او با تاکید بر اینکه هر چند رسیدن نرخ تورم به ١٥ درصد کار بزرگی است اما رضایتبخش تلقی نمیشود، ادامه داد: نرخ تورم در سال ١٣٨٩ به ٤/١٢درصد، در سال ١٣٩٠ به ٥/٢٠ درصد، در سال ١٣٩٢ به ٣/٣١ درصد و در پایان مردادماه سال ١٣٩٢ به ٤٣ درصد رسید به طوری که هر سال ١٠ واحد درصد که در تاریخ اقتصاد کشور سابقه نداشت به نرخ تورم اضافه شد. او گفت: تعداد کشورهایی که تورم دورقمی دارند به انگشتان دو دست نیز نمیرسد. وی با بیان اینکه رکود تورمی ایجاد شده در سالهای ١٣٩١ و ١٣٩٢ در تاریخ اقتصاد کشور بیسابقه است، اظهار کرد: اعتمادی که به دولت ابراز شد رابطه بین اقتصاد و سیاست را نشان میدهد به طوری که در ٢٤ خرداد که انتخابات برگزار شد آمار نوسانات نرخ ارز را داشتیم اما در ابتدای تیرماه سال ١٣٩٢ و قبل از شروع کار دولت نرخ ارز ثابت شد و این مهم به علت خوشبینی به آینده شکل گرفت و باعث شد بازار ارز ثابت شود.
پشت صحنه اقتصاد را بعدا بازگو میکنیم
نیلی سپس درباره تصمیمات اقتصادی دولت نیز توضیحی کلی ارایه کرد و گفت: با برطرف شدن محدودیتها، پشت صحنه تصمیمگیریهای اقتصادی را نشان خواهیم داد.نیلی تاکید کرد: با توجه به اینکه در سطح ملی در مقطع حساسی به سرمیبریم و باید به خاطر مذاکرات، اقتصاد کشور را قوی کنیم و آنجایی که میتوانیم در مذاکرات از موضع قدرت وارد شویم. وقتی محدودیتها برطرف شود پشت صحنه تصمیمگیریهای اقتصادی را نشان خواهیم داد که چطور با درآمد ٢٥ میلیارد دلاری اقتصاد کشور را اداره کردیم که البته بسیار سخت است.
معروف ترین سرشماری های جهانی 10 زبان زنده دنیا را براساس تعداد جمعیت تکلم کننده دسته بندی می کنند؛ دو زبان اروپایی انگلیسی و آلمانی صدر و ذیل این فهرست را تشکیل می دهد.
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از راشاتودی، سه دانشنامه «حقایق جهان»، «انکارتا» و «اتنولوج» تقریبا در ترتیب میزان کاربرد 10 زبان زنده دنیا اجماع دارند. این رده بندی بر اساس تعداد جمعیت سخنگو به زبان مورد نظر و نسبت آن با جمعیت کل جهان انجام شده است.
1-زبان انگلیسی
تکلم کنندگان به زبان انگلیسی 25 درصد جمعیت جهان را تشکیل می دهند و تعدادشان از 1.8 میلیارد نفر فراتر می رود. انگلیسی زبان رسمی بسیاری از کشورهای جهان است. این آمار سوای از تعداد کسانی است که از انگلیسی به عنوان زبان دوم استفاده می کنند.
2- زبان چینی
حدود 18.05 درصد مردم جهان یعنی بیش از تقریبا یک میلیارد و 300 میلیون نفر به زبان چینی سخن می گویند. زبان چینی حروف الفبا ندارد بلکه از یک سری اشکال و کاراکتر ها برای نوشتن استفاده می کند.
در تایوان و سنگاپور نیز زبان چینی رایج است.
3- زبان هندی
نسبت هندی زبانان تقریبا 11.51 درصد از جمعیت جهان است. هندی زبان رسمی کشور هند و جزایر فیجی هندوستان و همچنین در بخش های قابل توجهی از نپال، آفریقای جنوبی، جزیره موریس، یمن، اوگاندا و ایالات متحده آمریکا تکلم می شود.
4-زبان عربی
6.6 درصد جمعیت جهان به زبان عربی سخن می گویند. محدوده جغرافیایی این زبان به شکل متمرکز، خاورمیانه و شمال آفریقا است. زبان عربی به دلیل بعد ایدئولوژیک آن و اینکه زبان کتاب آسمانی مسلمانان (قرآن کریم) است مورد توجه بسیاری از غیرعرب زبانان نیز واقع می شود.
5- زبان اسپانیولی
اسپانیولی حدود 6.25 درصد مردم جهان را شامل می شود که تعدادشان تقریبا 400 میلیون نفر است. این زبان در کشورهای آمریکای مرکزی و جنوبی علاوه بر اسپانیا در اروپا و بخش هایی از ایالات متحده آمریکا تکلم می شود.
6- زبان روسی
جمعیتی 3.95 درصدی از کل ساکنان زمین را شامل می شود که عمدتا در کشورهای جدا شده از اتحاد جماهیر شوروی و البته خود روسیه پراکنده شده اند. روسی رایج ترین زبان اسلاوی است که در برخی کشورها رسمیت ندارد اما به صورت گسترده استفاده می شود مانند اوکراین، لتونی، استونی و لیتوانی.
این زبان گسترده ترین محدوده جغرافیایی را در اوراسیا دارد.
7- زبان پرتغالی
3.26 درصد مردم دنیا به زبان پرتغالی سخن می گویند و در کشورهای برزیل، پرتغال، ماکائو، آنگولا، ونزوئلا و موزامبیک زندگی می کنند.
پرتغالی، زبان غالب آمریکای جنوبی از حیث تعداد تکلم کنندگان به این زبان و زبان اصلی برخی کشورهای آفریقایی است.
8- زبان بنگالی
بنگالی ابزار سخن گفتن 3.19 درصد مردم دنیا است که تقریبا 120 میلیون نفر از این نسبت در بنگلادش ساکن هستند و همچنین زبان رایج ایالت بنگال غربی در هند است. ریشه این زبان، سانسکریت است.
9- زبان فرانسه
این زبان نیز 3.05 درصد جمعیت جهان را در بر می گیرد و در 32 کشور زبان رسمی است. علاوه بر فرانسه در کانادا، بلژیک، سوییس، لوکزامبورگ، موناکو و برخی کشورهای آفریقایی مانند تونس، مغرب و الجزایر رایج است.
10- زبان آلمانی
زبان آلمانی زبان اول 2.77 درصد جمعیت انسانی زمین است و به شکل متمرکز در اتحادیه اروپا از جمله آلمان، اتریش و بخش هایی از سوییس و بلژیک رایج است.